Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pan germanism
U
نظریه مبتنی بر برتری نژاد اریایی ژرمنی بر سایر نژادها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
racism
U
اعتقادبه برتری برخی نژادها بربعضی دیگر و لزوم توجیه خصوصیات قومی و ملی وفرهنگی بر مبنای معیارهای نژادی
ethnogeny
U
گفتار در پیدایش نژادها مبحث مبادی نژادها
second best theory
U
نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
Germanic
U
ژرمنی
epistasy
U
اختفای اثرات یک نژاد بوسیله نژاد دیگری
epistasis
U
اختفای اثرات یک نژاد بوسیله نژاد دیگری
aryan
U
اریایی
indo aryan
U
هند و اریایی
aryan
U
زبان اریایی
indo aryan
U
به زبانهای اریایی و هندوستان
osset
U
اریایی نژادان قفقاز مرکزی
ethnography
U
مطالعه علمی نژادها
ethnographical
U
وابسته به شرح نژادها
stages theory of economic growth
U
نظریه مراحل رشد اقتصادی نظریه روستو
ethnology
U
علم مطالعه نژادها و اقوام
inbreeding
U
تخم کشی از جانوران هم تیره تولید و تناسل در میان هم نژادها
formulae
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
labor theory of value
U
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
subsistence theory of wages
U
نظریه حداقل دستمزدها براساس این نظریه که دراواخر قرن 81 و اوایل قرن نوزدهم رایج بوده است دردراز مدت میزان دستمزد باحداقل نیاز برای زندگی برابرخواهد بود . این قانون
democratic
U
مبتنی بر دمکراسی
machine based
U
مبتنی بر ماشین
classical theory of money
U
نظریه پول کلاسیک ها نظریه مقداری پول
tortious
U
مبتنی بر تعدی و تفریط
market directed economy
U
اقتصاد مبتنی بر بازار
computer based training
U
تربیت مبتنی بر کامپیوتر
character based program
U
برنامه مبتنی بر کاراکتر
malthusian law of population
U
نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
hypostyle
U
دارای سقف مبتنی بر ردیف ستون
judge made law
U
نظام حقوقی مبتنی بر سوابق قضایی و ارا محاکم
anthropography
U
علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
dialectic materialism
U
دیالکتیک مادی مبتنی بر قبول جبرتاریخ به عنوان یک سائق عمده وقایع
dialectic
U
روش مبتنی بر مباحثه و مکالمه روشی است که فلاسفهای نظیر سقراط
predicated
U
تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
predicate
U
تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
predicating
U
تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
predicates
U
تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
objectivism
U
روش فکری که مبتنی بر اصالت حقایقی است که به وسیله درک حسی استنباط میشود
fractional reserve banking
U
روش مبتنی بر ذخیره جبران کسری در امریکا در ازای هرصد دلاری که مشتریان دربانک می گذارد
forward chaining
U
روش استدلال مبتنی بر وقایع که از شرایط شناخته شده به هدف مطلوب می رسد زنجیره پیشرو
imperialism
U
سیاست مبتنی بر استفاده از وسایل سیاسی برای بسط قدرت اقتصادی درخارج از محدوده کشورامپریالیستی
wage fund theory of wages
U
نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
pilot
U
زبان برنامه نویسی کامپیوتری که از قالب مبتنی بر متن استفاده می کنند و در آموزش کامپیوتر به کار می رود
piloted
U
زبان برنامه نویسی کامپیوتری که از قالب مبتنی بر متن استفاده می کنند و در آموزش کامپیوتر به کار می رود
pluralism
U
عقیده مبتنی برلزوم دخالت کلی و عملی موسسات و مجامع غیر دولتی در امر اداره مملکت
isolationism
U
سیاست مبتنی برکناره گیری و دوری جستن ازجریانات سیاسی جهان و نیزقطع رابطه اقتصادی با سایرکشورها
pilots
U
زبان برنامه نویسی کامپیوتری که از قالب مبتنی بر متن استفاده می کنند و در آموزش کامپیوتر به کار می رود
imperialism
U
استعمار طلبی سیاست مبتنی بر توسعه یک کشور تا حد یک امپراطوری ویا حفظ چنین قلمرویی درصورت وجود
communism
U
کمونیسم نظام اقتصادی مبتنی براندیشههای مارکسیستی که مالکیت و ابزار تولید عمومی و در کنترل دولت قرار دارد
blood
U
نژاد
descent
U
نژاد
issue
U
نژاد
phylum
U
نژاد
stirps
U
نژاد
descents
U
نژاد
issues
U
نژاد
phylon
U
نژاد
origins
U
نژاد
raced
U
نژاد
races
U
نژاد
Lurs
U
نژاد لر
origin
U
نژاد
siblings
U
هم نژاد
sibling
U
هم نژاد
strains
U
نژاد
strain
U
نژاد
congenerous
U
هم نژاد
issued
U
نژاد
race
U
نژاد
priorities
U
برتری
advantage
U
برتری
paramountey
U
برتری
superiority
U
برتری
preemimence
U
برتری
predomination
U
برتری
pre eminence
U
برتری
transcendence
U
برتری
paramountcy
U
برتری
preponderance
U
برتری
Excellencies
U
برتری
preference
U
برتری
excellence
U
برتری
primacy
U
برتری
privilege
U
برتری
ecellency
U
برتری
beat out
U
برتری
priority
U
برتری
precedence
U
برتری
unidextrality
U
یک سو برتری
Excellency
U
برتری
preferences
U
برتری
hegemony
U
برتری
momentum
U
برتری
powers
U
برتری
powering
U
برتری
powered
U
برتری
power
U
برتری
vantage
U
برتری
transcendence or cy
U
برتری
trancscendent
U
برتری
profits
U
برتری
profited
U
برتری
supremacy
U
برتری
profit
U
برتری
Majesties
U
برتری
sinistrality
U
چپ برتری
Majesty
U
برتری
Slavs
U
از نژاد اسلاو
Celts
U
نژاد سلت
full blooded
U
از نژاد اصیل
master race
U
نژاد برتر
biotype
U
جانداران هم نژاد
Celt
U
نژاد سلت
racism
U
نژاد پرستی
underbred
U
از نژاد غیراصیل
Slav
U
از نژاد اسلاو
half breed
U
از نژاد مختلف
mongrel
U
پست نژاد
ethnocentrism
U
نژاد پرستی
racists
U
نژاد پرست
ethnocentric
U
نژاد پرست
mutt
U
سگ پست نژاد
Norman
U
از نژاد نرمان
Normans
U
از نژاد نرمان
full blood
U
نژاد خالص
racist
U
نژاد پرست
mutts
U
سگ پست نژاد
Adegenerate ( decadent ) race .
U
نژاد فاسد
highborn
U
نیک نژاد
genocide
U
نژاد زدایی
anglian
U
مربوط به نژاد
pedigree
U
ریشه نژاد
mongrels
U
پست نژاد
eugenics
U
اصلاح نژاد
full-blooded
U
پاک نژاد
purebred
U
پاک نژاد
pedigrees
U
ریشه نژاد
ethnology
U
نژاد شناسی
the black race
U
نژاد سیاه
outcrossing
U
پیوند دو نژاد
genocide
U
نژاد ستیزی
ethnography
U
نژاد پرستی
best
U
برتری جستن
excel
U
برتری داشتن بر
excelled
U
برتری داشتن بر
excelling
U
برتری داشتن بر
predominancy
U
برتری علو
influence
U
برتری تفوق
antecede
U
برتری جستن
prominence
U
پیشامدگی برتری
superiority
U
برتری قوا
preminence
U
برتری علو
outclassing
U
برتری داشتن بر
outclasses
U
برتری داشتن بر
head start
U
فرصت برتری
outclassed
U
برتری داشتن بر
head starts
U
فرصت برتری
outclass
U
برتری داشتن بر
eye dominance
U
چشم برتری
ocular dominance
U
چشم برتری
fire superiority
U
برتری اتش
absolute advantage
U
برتری مطلق
overrode
U
برتری جستن بر
excels
U
برتری داشتن بر
influenced
U
برتری تفوق
transcended
U
برتری یافتن
override
U
برتری جستن بر
manual dominance
U
دست برتری
maritime lien
U
برتری دریایی
overrides
U
برتری جستن بر
overtop
U
برتری جستن از
mixed cerebral dominance
U
برتری نامتمایز مخ
supremacists
U
برتری گرای
cerebral dominance
U
سو برتری نیمکره مخ
to have the pull of
U
برتری داشتن بر
overmaster
U
برتری یافتن بر
ascendance
U
تفوق برتری
one up
<idiom>
U
برتری داشتن
outvie
U
برتری جستن از
outreach
U
برتری یافتن
headship
U
بزرگی برتری
distinctions
U
برتری ترجیح
overridden
U
برتری جستن بر
handedness
U
دست برتری
influences
U
برتری تفوق
hemispherical dominance
U
برتری نیمکره
influencing
U
برتری تفوق
transcend
U
برتری یافتن
transcending
U
برتری یافتن
transcends
U
برتری یافتن
dextrality
U
راست برتری
headships
U
بزرگی برتری
comparative advantage
U
برتری نسبی
lateral dominance
U
برتری جانبی
laterality
U
برتری جانبی
supremacist
U
برتری گرای
distinction
U
برتری ترجیح
predominance
U
برتری علو
predicate
U
اطلاق کردن بصورت مسند قرار دادن مبتنی کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com