Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
nominator
U
نامزد کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
postulant
U
نامزد جدید نامزد ورود بخدمت کلیسا
trothplight
U
نامزد شدن نامزد کردن
couples
U
دو نامزد
couple
U
دو نامزد
coupled
U
دو نامزد
an engaged couple
U
دو تن نامزد
fiance
U
نامزد
engaged
U
نامزد
the bride elect
U
نامزد
nominees
U
نامزد
designed
U
نامزد
intended
U
نامزد
nominee
U
نامزد
fiancT
U
نامزد
candidates
U
نامزد
candidate
U
نامزد
affianced
U
نامزد
candidate
U
نامزد
designee
U
نامزد
fiancee
U
نامزد
bethrothed
U
نامزد
to be bethrothed
U
نامزد شدن
nominating
U
نامزد کردن
fiance
U
نامزد گرفتن
betrothed
U
نامزد شده
nominate
U
نامزد کردن
ordinand
U
نامزد انتصاب
nominated
U
نامزد کردن
candid
U
کاندیدا نامزد
to become engaged
U
نامزد کردن
to get engaged
U
نامزد کردن
candidates
U
نامزد کاندید
candidate
U
نامزد کاندید
affianced
U
نامزد شده
candidate
U
نامزد انتخاباتی
ordinands
U
نامزد انتصاب
nominates
U
نامزد کردن
troth
U
نامزد کردن
engaged
U
نامزد شده
designating
U
نامزد کردن
designate
U
نامزد کردن
designates
U
نامزد کردن
running mates
U
نامزد معاونت ریاستجمهوری
running mate
U
نامزد معاونت ریاستجمهوری
got a thing going
<idiom>
U
باکسی نامزد شدن
candidate master
U
نامزد استادی شطرنج
bespoken
U
نامزدی نامزد شده
bespoke
U
نامزدی نامزد شده
postulancy
U
کاندید نامزد انجام امری
candidate
U
داوطلب خدمت در ارتش نامزد
to put up
U
منزل دادن به نامزد کردن
candidates
U
داوطلب خدمت در ارتش نامزد
campaigner
U
سرباز کهنه کار نامزد انتخابات
campaigners
U
سرباز کهنه کار نامزد انتخابات
in love - engaged - married
U
عاشق . نامزد . متاهل
[مرحله هایی که تا ازدواج طی میشوند]
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
put-up
U
برای انتخابات نامزد کردن سازش کردن
put up
U
برای انتخابات نامزد کردن سازش کردن
to put in for
U
تقاضا کردن خودرا نامزد کردن
to stand for
U
نامزد بودن هواخواه بودن
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
earmarked
U
نامزد شده مشخص شده علامت گذاری شده
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
homager
U
تجلیل کننده کرنش کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
fuel cooled oil cooler
U
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer
U
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity
U
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
favorite son
U
نامزد ریاست جمهوری کاندیدای ریاست جمهوری
agent authentication
U
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit
U
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly
U
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer
U
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot
U
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
family
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper
U
کج کننده واژگون کننده
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
requistioner
U
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
stabilizer
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
stabilisers
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flare
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flares
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
supporting arms
U
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
negative true logic
U
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker
U
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant
U
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
radar picket
U
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff
U
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
component command
U
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater
U
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumper
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
out side
U
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
skittish
U
رم کننده
solvents
U
اب کننده
surfy
U
کف کننده
doer
U
کننده
solvent
U
اب کننده
commulator
U
یک سو کننده
crusher
U
له کننده
catterer
U
پچ پچ کننده
swooner
U
غش کننده
noncommittal
U
رد کننده
attacking
U
تک کننده
rebutter
U
رد کننده
fillers
U
پر کننده
thinner
U
کم کننده
syncopator
U
غش کننده
doers
U
کننده
mitigative
U
کم کننده
fluxing oil
U
اب کننده
bender
U
خم کننده
abjurer or abjuror
U
کننده
repudiationist
U
رد کننده
fizzy
U
کف کننده
puffer
U
پف کننده
whisperer
U
پچ پچ کننده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com