Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
debilitant
U
ناتوان کننده
debilitative
U
ناتوان کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
incapable
<adj.>
U
ناتوان
infirm
U
ناتوان
asthenic
U
ناتوان
impuissant
U
ناتوان
incapable
U
ناتوان
disabled
U
ناتوان
invalids
U
ناتوان
handicapped
U
ناتوان
incompetent
<adj.>
U
ناتوان
inable
<adj.>
U
ناتوان
unable
U
ناتوان
impotent
<adj.>
U
ناتوان
invalid
U
ناتوان
unfit
<adj.>
U
ناتوان
incapacitated
<adj.>
U
ناتوان
feeble
U
ناتوان عاجز
impotent
U
ناتوان اکار
irretentive
U
ناتوان در نگاهداری
invalidate
U
ناتوان کردن
decay
U
که ناتوان میشود
decayed
U
که ناتوان میشود
feebler
U
ناتوان عاجز
invalid
U
ناتوان کردن
sickly
U
ناتوان رنجور
invalids
U
ناتوان کردن
sicklier
U
ناتوان رنجور
invalidates
U
ناتوان کردن
weaklings
U
ناتوان بی بنیه
disenable
U
ناتوان کردن
weakling
U
ناتوان بی بنیه
decays
U
که ناتوان میشود
decaying
U
که ناتوان میشود
feeblest
U
ناتوان عاجز
disable
U
ناتوان کردن
disables
U
ناتوان کردن
disabling
U
ناتوان ساختن
disables
U
ناتوان ساختن
debilitation
U
ناتوان سازی
debilitate
U
ناتوان کردن
invalidated
U
ناتوان کردن
disabling
U
ناتوان کردن
sickliest
U
ناتوان رنجور
disable
U
ناتوان ساختن
enervate
U
ناتوان کردن بی اثرکردن
stalling torque
U
گشتاور پیچشی ناتوان
interrupts
U
ناتوان کردن وقفه
interrupting
U
ناتوان کردن وقفه
interrupt
U
ناتوان کردن وقفه
disable pulse
U
تپش ناتوان ساز
disable
U
ناتوان ساختن از کارانداختن
inability to box
U
ناتوان از ادامه دادن
disables
U
ناتوان ساختن از کارانداختن
disabling
U
ناتوان ساختن از کارانداختن
incapacitating
U
ناتوان ساختن محجور کردن
incapacitate
U
ناتوان ساختن محجور کردن
incapacitates
U
ناتوان ساختن محجور کردن
incapacitated
U
ناتوان ساختن محجور کردن
addled
<adj.>
U
گیج و ناتوان در درست فکر کردن
disarmed
U
وضعیت وقفه که ناتوان شده است ونمیتواند سیگنال بپذیرد
disarms
U
وضعیت وقفه که ناتوان شده است ونمیتواند سیگنال بپذیرد
commenting
U
ناتوان کردن موقت یک دستور با قرار دادن آن در محل توضیحات
down
U
توپ اسکواش دو بار به زمین خورده ناتوان از ادامه مبارزه
commented
U
ناتوان کردن موقت یک دستور با قرار دادن آن در محل توضیحات
comment
U
ناتوان کردن موقت یک دستور با قرار دادن آن در محل توضیحات
disarm
U
وضعیت وقفه که ناتوان شده است ونمیتواند سیگنال بپذیرد
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
cycle stealing
U
ناتوان سازد و پس ازان حافظه داخلی کامپیوتر دراختیار دستگاه قرار گیرد چرخه دزدی
gruel
U
عاجز کردن ناتوان کردن
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
interrupting
U
خط وقفه که میتواند ناتوان شود یا با استفاده از ماسک وقفه نادیده گرفته شود
interrupts
U
خط وقفه که میتواند ناتوان شود یا با استفاده از ماسک وقفه نادیده گرفته شود
interrupt
U
خط وقفه که میتواند ناتوان شود یا با استفاده از ماسک وقفه نادیده گرفته شود
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
homager
U
تجلیل کننده کرنش کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
fuel cooled oil cooler
U
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity
U
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer
U
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
parity bit
U
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication
U
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly
U
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot
U
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer
U
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
family
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper
U
کج کننده واژگون کننده
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
stabilisers
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms
U
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
requistioner
U
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flare
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flares
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
negative true logic
U
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker
U
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant
U
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
radar picket
U
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff
U
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
component command
U
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater
U
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumpers
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
out side
U
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
surfy
U
کف کننده
wheezy
U
خس خس یا خر خر کننده
crepitant
U
خش خش کننده
skittish
U
رم کننده
repudiationist
U
رد کننده
bender
U
خم کننده
mumbler
U
من من کننده
wheeziest
U
خس خس یا خر خر کننده
mauler
U
له کننده
bandwidth
U
یچ کننده
deletive
U
حک کننده
fizzy
U
کف کننده
solver
U
حل کننده
refutatory
U
رد کننده
benders
U
خم کننده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com