English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dowel bar U میله پایدار کننده بتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stabilisers U پایدار کننده
stabilizer U پایدار کننده
beam bending press U پرس خم کننده میله
detector crayon U مداد دستگاه اکتشاف ش م ر میله کشف کننده
tenpin U میله بطری شکل مخصوص بازی 01 میله بولینگ
double wood U ماندن یک میله بولینگ پشت میله دیگر
feints U حرکت از میله بالا به میله پایین
feinting U حرکت از میله بالا به میله پایین
feinted U حرکت از میله بالا به میله پایین
feint U حرکت از میله بالا به میله پایین
shafts U میله ستون میله چاه
shaft U میله ستون میله چاه
columns U در نرم افزار پردازش کلمه میله وضعیت که در پایین صفحه است که بیان کننده موقعیت نشانه گر نسبت به ستون ها در صفحه است
column U در نرم افزار پردازش کلمه میله وضعیت که در پایین صفحه است که بیان کننده موقعیت نشانه گر نسبت به ستون ها در صفحه است
standard U دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standards U دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
resistant U پایدار
perdurable U پایدار
unflinching U پایدار
constants U پایدار
abiding U پایدار
constant U پایدار
stable U پایدار
impermanent U نا پایدار
changeless U پایدار
inexhaustible U پایدار
indissoluble U پایدار
persistent U پایدار
durable U پایدار
livelong U پایدار
never failing U پایدار
written in water U نا پایدار
permanent U پایدار
stables U پایدار
stanch U پایدار
fixed material U مواد پایدار
sustainable energy U انرژی پایدار
inconstantly U بطور نا پایدار
dielectric strength U پایدار دی الکتریکی
sustained illumination U روشنایی پایدار
air resistant U پایدار در هوا
fasted U پایدار باوفا
indissolubly U بطور پایدار
continuous wave U موج پایدار
fast U پایدار باوفا
continuous fire U اتش پایدار
c.w. U موج پایدار
proof weather U هوا پایدار
stable U پایدار پابرجا
stables U پایدار پابرجا
fasts U پایدار باوفا
undamped oscillation U موج پایدار
stabilisers U پایدار ساز
stabilizer U پایدار ساز
magnets U مغناطیس پایدار
magnet U مغناطیس پایدار
undamped wave U موج پایدار
unfailing U کم نیامدنی پایدار
fastest U پایدار باوفا
continous operation U عملکرد پایدار
permanent magnet U مغناطیس پایدار
p.m. U مغناطیس پایدار
baldaquin U سایبان پایدار
undying U پایدار فناناپذیر
baldacchino U سایبان پایدار
metastable U نیم پایدار
metastable U شبه پایدار
coarse mine U مین پایدار
steady growth U رشد پایدار
baldachino U سایبان پایدار
steady state U وضعیت پایدار
stable air U هوای پایدار
permanent flow U بده پایدار
steady state growth U رشد پایدار
stable oscillation U نوسان پایدار
stable nucleus U هسته پایدار
stable isotope U ایزوتوپ پایدار
baldachin U سایبان پایدار
stable equilibrium U تعادل پایدار
perdurably U بطور پایدار
stable airfoil U ایرفویل پایدار
permanent U پایدار ماندنی
semistable elementry particle U ذره شبه پایدار
self sustaining growth U رشد خود پایدار
for good <idiom> U برای همیشه ،پایدار
metastable state U حالت نیم پایدار
future-oriented <adj.> U پایدار [نسبت به آینده]
metasable equilibrium U تعادل شبه پایدار
sustained fire U اتش پایدار یادائمی
binary switch U سویچی با دو وضعیت پایدار
metastable solution U محلول شبه پایدار
sustainable <adj.> U پایدار [نسبت به آینده]
diergolic U خرج مایع پایدار
metastable state U تراز نیم پایدار
metastable phase U فاز شبه پایدار
frequency stabilization U پایدار نمودن فرکانس
semistable elementry particle U ذره نیم پایدار
quasi stable elementry particle U ذزه نیم پایدار
hard goods U اجسام پایدار ومقاوم
quasi stable elementry particle U ذره شبه پایدار
steady state equilibrium U تعادل در وضعیت رشد پایدار
permanent magnet dynamic U بلندگوی دینامیک با مغناطیس پایدار
continuous illumination U روشنایی پایدار منطقه رزم
equilibrium U وضع ثابت و پایدار ترازمندی
unfaling U تمام نشدنی کم نیامدنی پایدار با وفا
permanent magnet centering U تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
permanent magnet focusing U تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
warm-up U روند یا زمان لازم برای سیستم به حالت پایدار درشرایط کاری
warm-ups U روند یا زمان لازم برای سیستم به حالت پایدار درشرایط کاری
setting time U [مدت زمان لازم جهت تثبیت و پایدار شدن رنگ در رنگرزی]
toggles U مربوط است به هر دستگاهی که دارای دو حالت پایدار است
toggle U مربوط است به هر دستگاهی که دارای دو حالت پایدار است
sustained U پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
sustain U پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
sustains U پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
spills U میله
spilling U میله
stems U میله
mandrel U میله
trib U میله
bards U میله
stemming U میله
spilled U میله
spill U میله
stemmed U میله
levers U میله
filament U میله
filaments U میله
pipe U میله
stem U میله
virgule U میله
mandrel or dril U میله
shaft U میله
mandril U میله
trabecula U میله میله
bard U میله
trabecular U میله میله
trabeculate U میله میله
tie rod U میله کش
bars U میله
piped U میله
bar U میله
gad U میله
shafts U میله
tige U میله
lever U میله
beam U میله
axle U میله
axles U میله
stilts U میله
stilt U میله
rod U میله
scape U میله
axis U میله
rods U میله
shank U میله
beams U میله
slat U میله
shafting U میله ها
slat U میله میله
slats U میله
slats U میله میله
bacillar U میله میله
bacillary U میله میله
spike U میله
pinned U میله
pinning U میله
firing shaft U میله
pivot U میله
rodless U بی میله
pivoted U میله
pivots U میله
pin U میله
barcode U کد میله ای
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
lightning rods U میله برقگیر
pitman U میله اتصالی
chimney stack U میله دودکش
beams U ترازو میله
spokes U میله چرخ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com