Perdic | میزان سازی هستهای | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (13 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	slug U	میزان سازی هستهای
	slugged U	میزان سازی هستهای
	slugs U	میزان سازی هستهای

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	tuning U	میزان سازی
	resonant line tuner U	میزان سازی با خط مواج
	manual tuning U	میزان سازی با دست
	staggered tuning U	میزان سازی ردیفی
	fine tuning U	میزان سازی دقیق
	fine turning U	میزان سازی دقیق
	sharp tuning U	میزان سازی تیز
	optometric U	وابسته به میزان دید و عینک سازی
	virtual level U	تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
	refresh rate U	تعداد دفعات در ثانیه که یک تصویر بر روی CRT بایدمجددا" ترسیم شود تا چشمک نزند میزان دوباره سازی
	bond albedo U	نسبت میزان نور بازتابش شده به میزان نوربرخوردکرده
	availability U	میزان در دسترس بودن میزان امادگی زمان تعمیرناو
	tunes U	میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
	tune U	میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
	rectification U	یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
	nuclear U	هستهای
	nuclear strike U	تک هستهای
	atomic U	هستهای
	mononuclear U	یک هستهای
	potential barrier U	سد هستهای
	nuclear pile U	پیل هستهای
	nuclear power U	نیروی هستهای
	nuclear reactors U	راکتور هستهای
	nuclear fusion U	گداخت هستهای
	nuclear reactor U	واکنشگاه هستهای
	nuclear reactor U	راکتور هستهای
	nuclear families U	خانواده هستهای
	nuclear number U	عدد هستهای
	nuclear fusion U	گداز هستهای
	nuclear fusion U	همجوشی هستهای
	nuclear fusion U	ذوب هستهای
	nuclear forces U	نیروهای هستهای
	nuclear reactors U	واکنشگاه هستهای
	nuclear fission U	شکافت هستهای
	nuclear fission U	انشقاق هستهای
	nuclear configuration U	ترکیب هستهای
	nuclear chemistry U	شیمی هستهای
	fission U	شکاف هستهای
	fusions U	جوش هستهای
	fusion U	جوش هستهای
	necleo synthesis U	سنتز هستهای
	fission bomb U	بمب هستهای
	mononuclear U	سلول یک هستهای
	nuclear corrosion U	فرسایش هستهای
	nuclear electricity U	الکتریسیته هستهای
	nuclear technology U	تکنولوژی هستهای
	nuclear engineering U	تکنولوژی هستهای
	nuclear detector U	اشکارساز هستهای
	thermonuclear U	گرمای هستهای
	fission U	شکافت هستهای
	nuclear energy U	انرژی هستهای
	fission reactor U	واکنشگاه هستهای
	nuclear power U	انرژی هستهای
	nuclear transformation U	تبدیل هستهای
	nucleonics U	فیزیک هستهای
	nuclear family U	خانواده هستهای
	transmutation U	تبدیل هستهای
	core storage U	انباره هستهای
	core memory U	حافظه هستهای
	nuclear structure U	ساختار هستهای
	nuclear reaction U	واکنش هستهای
	nuclear radiation U	تشعشع هستهای
	nuclear reaction U	فرایند هستهای
	nuclear power station U	نیروگاه هستهای
	self adjusting U	بخودی خود میزان شونده خود میزان
	nuclear power production U	تولید انرژی هستهای
	nuclear power plant U	تاسیسات انرژی هستهای
	nuclear biological chemical U	شیمیایی میکربی هستهای
	nuclear binding energy U	انرژی اتصال هستهای
	thermonuclear U	بمب هستهای حرارتی
	fusions U	عمل ترکیب هستهای
	thermonuclear reaction U	واکنش گرما- هستهای
	fusion U	عمل ترکیب هستهای
	nuclear fusion energy U	انرژی ذوب هستهای
	internuclear distance U	فاصله بین هستهای
	fusion energy U	انرژی همجوشی هستهای
	attack nuclear carrier U	ناو هواپیمابر افندی هستهای
	contingent effects U	اثرات احتمالی انفجار هستهای
	radiological U	رادیولوژیکی مربوط به تشعشع هستهای
	isobath U	خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
	lymphocytosis U	ازدیاد گلبولهای سفید یک هستهای خون
	dwarf dud U	جنگ افزار هستهای عمل نکرده
	fission U	تجزیه بمب تجزیهای شکافت هستهای
	fusion reactor U	راکتوری که در ان جوش هستهای صورت میگیرد
	nuclear submarine U	زیردریایی هستهای nuclear-poweredsubmarine : syn
	elodea U	جنس گیاهان کوچک و ابزی و تک هستهای درامریکا
	nominal weapon U	جنگ افزار هستهای که قدرت ان 02 کیلو تن باشد
	calculating U	دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
	pilot materials U	وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
	endomixis U	تجدید وضع هستهای اغازیان تاژکدار در فواصل معینه
	induced U	1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
	inducing U	1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
	induce U	1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
	induces U	1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
	auxiliary contours U	خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
	fission products U	عوامل تولید شده در اثر تجزیه اتمی بقایای شکافت هستهای
	radioactivity U	قابلیت پخش امواج هستهای رادیواکتیویته داشتن قدرت تشعشع اتمی
	jagger U	الت کنگره سازی یادندانه سازی
	ordnance plant U	کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
	inductor U	قطعه الکتریکی شامل هستهای از سیم برای بیان تاثیرات روی مدار.
	controlled thermonuclear reaction U	جوش هستهای کنترل شده تحت شرایط ازمایشگاهی برای تولید توان مفید
	pre-treatment U	عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
	one level address U	سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
	ouster U	بی بهره سازی محروم سازی
	formularization U	کوتاه سازی ضابطه سازی
	subjugation U	مقهور سازی مطیع سازی
	frustrations U	خنثی سازی محروم سازی
	frustration U	خنثی سازی محروم سازی
	imagery U	مجسمه سازی شبیه سازی
	irritancy U	پوچ سازی باطل سازی
	erasable U	1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
	depth contour U	خطوط میزان منحنی عمق میزان منحنی عمق اب
	save U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	saves U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	saved U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	symmetrical compression U	سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
	sort U	الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
	sorted U	الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
	sorts U	الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
	hits U	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
	hitting U	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
	hit U	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
	electronic U	کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
	rates U	میزان
	rhythm U	میزان
	meters U	میزان
	rhythms U	میزان
	meter U	میزان
	amount U	میزان
	rate U	میزان
	infiltration rate U	میزان
	scales U	میزان
	weight U	میزان
	balance U	میزان
	balances U	میزان
	adjustment U	میزان
	adjustments U	میزان
	At the rate of . On a scale of . U	به میزان
	unit U	میزان
	units U	میزان
	metre U	میزان
	metres U	میزان
	yardsticks U	میزان
	amounts U	میزان
	measure U	میزان
	scalage U	میزان
	criterion U	میزان
	amounted U	میزان
	amounting U	میزان
	yardstick U	میزان
	volumes U	میزان
	libra U	میزان
	librae U	میزان
	volume U	میزان
	noise level U	میزان خش
	level U	میزان
	leveled U	میزان
	levelled U	میزان
	levels U	میزان
	dump U	1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
	Indeo U	فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
	external U	روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
	externals U	روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
	speed U	میزان شتاب
	rate of spending U	میزان مخارج
	barometers U	میزان الهواء
	Richter Scale U	میزان ریشتر
	amounts U	مقدار میزان
	barometer U	میزان الهواء
	rate of turn U	میزان گردش
	speeds U	میزان شتاب
	speeding U	میزان شتاب
	gradients U	میزان شیب
	gradient U	میزان شیب
	setscrew U	پیچ میزان
	shear modulus U	میزان سختپایی
	tuners U	میزان ساز
	equilibration U	میزان کردن
	tuners U	میزان کننده
	damage criteria U	میزان ضایعات
	amounting U	مقدار میزان
	tuner U	میزان ساز
	watermark U	تعیین میزان مد اب
	tuner U	میزان کننده
	education stand U	میزان تحصیلات
	rate of output U	میزان تولید
	adjustment	میزان کردن
	aligned U	میزان کردن
	aligning U	میزان کردن
	evaporimter U	میزان تبخیر
	failure rate U	میزان خرابی
	module U	اندازه میزان
	aligns U	میزان کردن
	rain glass U	میزان الهوا
	rain glass U	میزان سنج
	modules U	اندازه میزان
	align U	میزان کردن
	incidence U	میزان بروز
	sprinkling U	میزان اندک
	rate of loading U	میزان بارگذاری