English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
orthodox school U مکتب اقتصادی سنتی که اقتصاددانان قبل ازکینز را نیزشامل میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
traditional economists U اقتصاددانان سنتی اقتصاددانان کلاسیک
neo keynesians U اقتصاددانان جدید کینزی گروهی که نظریات اقتصادی انها بر خلاف نظریات طرفداران مکتب پولی است
mathematical school U مکتبی که مسائل اقتصادی را از دیدگاه ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد از جمله اقتصاددانان این مکتب میتوان از استانلی جونز و لئون والراس نام برد
economic liberalism U مکتب ازادی اقتصادی لیبرالیسم اقتصادی
dualism U مانند فقر شدید ووفور نعمت بخشهای مدرن و سنتی اقتصادی
keynesian economics U مکتب اقتصادی کینز
liberal school U مکتب ازادی اقتصادی
liberal school U مکتب اقتصادی کلاسیک
quarterly journal of economics U مجله اقتصادی سه ماهه مجله اقتصادی که هر سه ماه یک بار منتشر میشود
e c e U کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
monetary school U مکتب اقتصادی تحت رهبری میلتون فریدمن که معتقد به کارائی بیشترسیاست پولی نسبت به سیاست مالی در اقتصاد است
protectionism U دراین مکتب دفاع وحمایت از تعرفههای گمرکی به منظور حمایت صنایع واقتصاد داخلی بعنوان یک وسیله جهت توسعه اقتصادی بشمار می اید
economic nationalism U ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
centrally planned economy U اقتصادی که از مرکز برنامه ریزی میشود
turning points U نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
turning point U نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
monetarists U طرفداران مکتب پولی گروهی که معتقدند که سیاست پولی در رابطه باایجاد ثبات اقتصادی و تثبیت اشتغال و درامد نقش موثرتری نسبت به سیاست مالی دارد . همچنین این عده اعتقاد دارند که اقتصاد بخودی خود تثبیت خواهد شد
post keynesian economists U اقتصاددانان پس از کینز
radical economists U اقتصاددانان رادیکال
nonmonetarists U اقتصاددانان غیر پولی
pre keynesian economists U اقتصاددانان ما قبل کینز کلاسیکها
Economic expert [A person who is a member of the Advisory Council on the Assessment of Overall Economic Development in Germany] U حکیم اقتصادی [ کسی که عضو شورای کارشناسان برای سنجش توسعه کلی اقتصادی در آلمان است]
economic aggregates U مجموعههای اقتصادی ارقام کلی اقتصادی
orthodox U سنتی
traditional U سنتی
dimes U مسکوک ده سنتی
conventionalize U سنتی کردن
conventinal method U روش سنتی
traditionalize U سنتی کردن
traditional sector U بخش سنتی
traditional trade U تجارت سنتی
dime U مسکوک ده سنتی
economic imperialism U جهانخواری اقتصادی امپریالیسم اقتصادی
dynamic condition U شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت
traditional dyes U رنگ های سنتی
half dime U سکه پنج سنتی
fixture U برنامه سنتی سالانه
physiocrats U اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است
business cycle U دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
reaganomics U اقتصادطرفدار عرضه است که اساس ان بر خلاف اقتصاد کینزی برروی مدیریت عرضه قراردارد . در این اقتصاد کاهش مالیات بعنوان یک محرک اقتصادی که باعث افزایش تولید و عرضه خواهد شد معرفی میشود
nickel U سکه پنج سنتی اب نیکل دادن
de rigueur U از نظر سنتی یا اخلاقی الزام اور
nickels U سکه پنج سنتی اب نیکل دادن
economic and social council U شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
economic order quantity U کمیت سفارش اقتصادی اقتصادی ترین مقدار سفارش
top U روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
distaff U فرموک [وسیله ای برای رسیدن پشم و پنبه به روش سنتی و دستی]
mixed capitalism U نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
autarky U خود بسی اقتصادی خود کفایی اقتصادی
sectors U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal U آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
market socialism U سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
marxist economics U نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
classic U مسابقههای سنتی سالانه پنج مسابقه مهم اسبدوانی سالانه انگلستان
classics U مسابقههای سنتی سالانه پنج مسابقه مهم اسبدوانی سالانه انگلستان
schools U مکتب
school U مکتب
ism U مکتب
raphael school U مکتب رفائیل
wurzburg school U مکتب وورتسبورگ
salpetriere school U مکتب سالپتریر
mesmerism U مکتب مسمر
association school U مکتب تداعی
austrian school U مکتب اتریشی
zurich school U مکتب زوریخ
lamarckianism U مکتب لامارک
lamarckism U مکتب لامارک
roman school U مکتب رفائیل
leipzig school U مکتب لایپزیک
cabalism U مکتب حروفیون
orthodox school U مکتب کلاسیک
cartesianism U مکتب دکارت
utilitarianism U مکتب انتفاعی
nancy school U مکتب نانسی
eclecticism U مکتب التقاطی
neoclassical school U مکتب نئوکلاسیک
vienna school U مکتب وین
monetary school U مکتب پولی
cults U مکتب تفکر
cult U مکتب تفکر
banking school U مکتب بانکداری
operationalism U مکتب عملی
protectionism U مکتب حمایتی
operationism U مکتب عملی
mathematical school U مکتب ریاضی
cynism [rare] [cynicism] U مکتب کلبیون
manchester school U مکتب منچستر
schools U مکتب دبستان
freudism U مکتب فروید
cynicism U مکتب کلبیون
historcicism U مکتب تاریخی
materialism U مکتب مادیت
school U مکتب نحله
Classicism U مکتب کلاسیسم
freudianism U مکتب فروید
schools U مکتب نحله
existentialism U مکتب اگزیستانسیالیزم
egalitarianism U مکتب مساوات
imagism U مکتب تخیل
Impressionism U مکتب تجسم
school U مکتب دبستان
imagism U مکتب شعر جدید
egalitarianism U مکتب تساوی طلب
hedonism U مکتب رفاه طلبی
semeiotic U مکتب علائم رمزی
sects U مکتب فلسفی بخش
cubism U مکتب کوبیسم درنقاشی
sect U مکتب فلسفی بخش
protectionism U مکتب طرفدار حمایت
school U پیروان یک مکتب اموزشگاه
egalitarianism U مکتب مساوات بشر
nihilist U معتقد به مکتب nihilism
schools U مکتب علمی یافلسفی
schools U پیروان یک مکتب اموزشگاه
individualism U مکتب اصالت فرد
Pre-Raphaelite U مکتب پیش رافائلی
neoplatonism U مکتب افلاطونیون جدید
monetarism U مکتب اصالت پول
monetarism U مکتب پول گرایی
institutionalism U مکتب اصالت نهاد
Art Nouveau U مکتب هنری آرنوو
Pre-Raphaelites U مکتب پیش رافائلی
classical economics U مکتب کلاسیک در اقتصاد
semiotic U مکتب علائم رمزی
realist U پیرو مکتب realism
school U مکتب علمی یافلسفی
humanism U مکتب اصالت انسان
realists U پیرو مکتب realism
romanticism U مکتب هنری رومانتیک
maltron keyboard U یک نوع طرح صفحه کلید که امکان سرعتهای بلقوه بیشتری را ارئه داده ویادگیری ان نسبت به طرح سنتی Qwerty اسانتر میباشد
quantity theory of money U حاصلضرب حجم در سرعت گردش پول برابر است باحاصلضرب سطح عمومی قیمت و تولید واقعی نظریه مقداری پول که درحقیقت عقیده اقتصاددانان کلاسیک را درباره پول نشان میدهد را میتوان بصورت زیرنوشت : یعنی PQ = V
analytic U مربوط به مکتب یا فلسفهء تحلیلی
analytical U مربوط به مکتب یا فلسفهء تحلیلی
cubistic U وابسته به مکتب هنری کوبیسم
dialectical idealism U مکتب جدلی ایده الی
cubist U وابسته به مکتب هنری کوبیسم
academies U مکتب انجمن ادباء و علماء
monetarist U هوادار مکتب پول گرایی
Pre-Raphaelites U وابسته به این مکتب و نقاشان آن
kailyard school U مکتب نویسندگی درباره اسکاتلند
Pre-Raphaelite U وابسته به این مکتب و نقاشان آن
hedge school U مکتب اموزشگاهی که درهوای ازاددایربود
acatalepsy U موضوع غیرقابل درک مکتب
schoolmasters U نافم مدرسه مکتب دار
academy U مکتب وروش تدریس افلاطونی
academy U مکتب انجمن ادباء و علماء
academies U مکتب وروش تدریس افلاطونی
schoolmaster U نافم مدرسه مکتب دار
dye-stuff U ماده رنگی در رنگرزی الیاف [این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
bald style U روش و مکتب ساده وبی لطافت
symbolism U نمایش بوسیله علائم مکتب رمزی
truant U شاگرد یا ادم طفره رو مکتب گریز
truants U شاگرد یا ادم طفره رو مکتب گریز
cynics U بدبین وعیبجو پیرو مکتب کلبیون
Pre-Raphaelite U مکتب بازنمایی طبیعت آنطور که هست
hegelianism U مکتب فلسفی هگل فیلسوف المانی
monetrarist keynesian debate U بحث طرفداران مکتب پولی وکینزی
manchester school U مکتب انگلیسی طرفدار ازادی مبادله
cynic U بدبین وعیبجو پیرو مکتب کلبیون
Pre-Raphaelites U مکتب بازنمایی طبیعت آنطور که هست
behaviorism U مکتب روانشناسی برمبنای رفتار و ادراکات فرد
echoed U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoing U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
form U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
formed U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
forms U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
perfoliate U درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
traces U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traced U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
trace U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
average U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaging U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averages U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaged U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
load U برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
loads U برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
flamboyant U زرق وبرق دار وابسته به مکتب معماری گوتیگ
soft U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
dummy U متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
softest U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softer U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
dummies U متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
suffix notation U عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
throughput U نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
town fog U نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
masters U و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
mastered U و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
seconds U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconding U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconded U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
second U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
master U و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
faxes U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxing U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxed U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
fax U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
workgroup U خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com