English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
wind component U مولفه مربوط به باد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
constituent U مولفه
constituents U مولفه
component U مولفه
components U مولفه
d.c. component U مولفه دی سی
homopolar component U مولفه همقطب
discrete component U مولفه گسسته
active element U مولفه موثر
component forces U نیروهای مولفه
tangential component U مولفه مماسی
component U مولفه بردار
zero sequence component U مولفه همقطب
components U مولفه بردار
active component U مولفه موثر
out of phase component U مولفه بیرون از فاز
component of a symmetrical system U مولفه دستگاه متوازن
imaginary part U مولفه موهومی [ریاضی]
effective wind U مولفه باد موثر
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
populated board U یک تخته مدار چاپی که حاوی تمام مولفه ها الکترونیکی خود میباشد
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
rat's nest U یک ویژگی در سیستمهای طراحی مدار چاپی که به استفاده کننده اجازه میدهدتا تمام اتصالات میان مولفه ها را ببیند
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
rubber banding U قابلیتی از CAD که به یک مولفه اجازه میدهد تا درطول صفحه نمایش بوسیله قلم الکترونیکی یا دستگاه ماوس به مکان مورد نظرکشیده شود
mttf U متوسط مدت زمانی که در ان سیستم یا مولفه سیستم بدون خطا کار کندFailure To Time ean
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric U مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
pertinenet U مربوط
caprine U مربوط به بز
correspondents U مربوط به
vespertinal U مربوط به شب
pertaining U مربوط به
pertinent U مربوط به
apposite U مربوط
as for U مربوط به
for U مربوط به
related U مربوط
eight bit system U مربوط به یک
irrelevant U نا مربوط
coherent U مربوط
correspondent U مربوط به
coordinate U مربوط
affined U مربوط
cretaceous U مربوط به گچ
curatorial U مربوط به
condequent U مربوط
proper U مربوط
pertinent U مربوط
relevant U مربوط
germane U مربوط
lineal U مربوط به خط
hydraulic U مربوط به اب
domiciliary U مربوط به خانه
haemic U مربوط بخون
coherently U بطور مربوط
electrically U مربوط به الکتریسیته
computational U مربوط به یک محاسبه
hawaiian U مربوط به هاوایی
fractional U مربوط به بخشهایی
retired U مربوط به بازنشستگی
hominoid U مربوط به بشر
nasal U مربوط به بینی
affiliating U مربوط ساختن
affiliates U مربوط ساختن
affiliated U مربوط ساختن
congressional U مربوط به کنگره
collegial U مربوط به دانشکده
affiliate U مربوط ساختن
commisural U مربوط به درزوپیوندگاه
polar U مربوط به قطب
budgetary U مربوط به بودجه
corresponsive U مربوط بیکدیگر
concern U مربوط بودن به
faunae U مربوط به جانوران
filiate U مربوط ساختن
fistulous U مربوط به ناسور
four dimensional U مربوط به بعدچهارم
gallinaceous U مربوط بماکیان
garlicky U مربوط به سیر
marital U مربوط به زناشویی
polar U مربوط به قط بها
personal U مربوط به کسی
centenarian U مربوط به قرن
contiguous U مربوط بهم
mammary U مربوط به پستانداران
genethliac U مربوط به طالع
mammary U مربوط به پستان
womanish U مربوط به زن یا زنان
ecumenical U مربوط به سرتاسرجهان
expiratory U مربوط به زفیر
goidelic U مربوط بسلت
prospective U مربوط به اینده
glossal U مربوط به زبان
parental U مربوط به والدین
dictoral U مربوط به دکتری
communists U مربوط به کمونیسم
communist U مربوط به کمونیسم
fractional U مربوط به بخشها
glyptic U مربوط به حکاکی
climatic U مربوط به اب وهوا
divisional U مربوط به تقسیم
futuristic U مربوط به اینده
occupational U مربوط به شغل
verb U مربوط به صدا
verbs U مربوط به صدا
Hellenic U مربوط به یونان
achaean U مربوط به اخائیه
amazonian U مربوط به امازونها
aluminous U مربوط به الومینیوم
psychiatric U مربوط به روانپزشکی
aguish U مربوط به تب و لرز
agrologic U مربوط بخاکشناسی
familial U مربوط به خانواده
nautical U مربوط به کشتیرانی
concerns U مربوط بودن به
ameba U مربوط به امیب
surgical U مربوط به جراحی
anent U در مشارکت با مربوط به
ammino U مربوط به امونیاک
ameboid U مربوط به امیب
amebic U مربوط به امیب
ceremonial U مربوط به جشن
ceremonials U مربوط به جشن
ameban U مربوط به امیب
matrimonial U مربوط به ازدواج
ovarian U مربوط به تخمدان
baronial U مربوط به بارون
municipal U مربوط به شهرداری
commercial U مربوط به تجارت
attached U مربوط متعلق
acetarious U مربوط به سالاد
valedictory U مربوط به خداحافظی
achaian U مربوط به اخائیه
military U مربوط به نظام
adulterous U مربوط به زنا
fossils U مربوط بادوارگذشته
dependent U مربوط محتاج
outbound U مربوط به خارج
circumstantial U مربوط به موقعیت
Americans U مربوط بامریکا
American U مربوط بامریکا
racing U مربوط بمسابقه
fossil U مربوط بادوارگذشته
textual U مربوط به متن یا نص
anglian U مربوط به نژاد
aesthetically U مربوط به علم
aesthetic U مربوط به علم
acrobatic U مربوط به بندبازی
c U مربوط به کامپیوتر
brumal U مربوط به زمستان
britannic U مربوط به بریتانیا
speculative U مربوط به اندیشه
technological U مربوط به فناوری
technologically U مربوط به فناوری
geriatric U مربوط به پیری
calligraphic U مربوط به خطاطی
caloric U مربوط به کالری
chromic U مربوط به کرومیوم
analitical U مربوط به تجزیه
chromatic U مربوط به رنگها
existential U مربوط به هستی
aeronautical U مربوط به فضانوردی
cerebellar U مربوط به مخچه
anal U مربوط به مقعد
capitular U مربوط بفصل
centenarians U مربوط به قرن
bear on U مربوط بودن
meteorological U مربوط به هواسنجی
as to U عطف به مربوط به
arteriovenous U مربوط به رگها
astrological U مربوط به نجوم
arithmeticlal U مربوط به حساب
archival U مربوط به بایگانی
arbitrative U مربوط بحکمیت
arbitral U مربوط به حکمیت
astro U مربوط به نجوم
atomistic U مربوط به اتم
basal U مربوط به ته یابنیان
bardic U مربوط به رامشگری
feminine U مربوط به جنس زن
my U مربوط بمن
nuclear U مربوط به اتمی
thematic U مربوط بموضوع
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com