Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
suppressor
U
موقوف کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sacred to
U
موقوف به
consecrated
U
موقوف
proscriptive
U
موقوف
suppressed
U
موقوف
to bring to a stop
U
موقوف کردن
Shut up ! dont inter fere .
U
فضولی موقوف !
to break off
U
موقوف کردن
ceasing
U
موقوف شدن
ceases
U
موقوف کردن
ceases
U
موقوف شدن
overthrew
U
موقوف کردن
overthrow
U
موقوف کردن
overthrowing
U
موقوف کردن
overthrown
U
موقوف کردن
overthrows
U
موقوف کردن
to put a stop to
U
موقوف کردن
to do away with
U
موقوف کردن
ceasing
U
موقوف کردن
drop track
U
تعقیب موقوف
suppressing
U
موقوف کردن
suppresses
U
موقوف کردن
to wipe out
U
موقوف کردن
suppressive
U
موقوف سازنده
suppress
U
موقوف کردن
cesser
U
موقوف شدن
to put an end to
U
موقوف کردن
foundation school
U
اموزشگاه موقوف
to fall in to d.
U
موقوف شدن
suppressor
U
موقوف سازنده
ceased
U
موقوف کردن
cease
U
موقوف کردن
abolishable
U
موقوف شدنی
beneficiaries
U
موقوف علیه
avoids
U
موقوف کردن
sacred
U
خاص موقوف
beneficiary
U
موقوف علیه
avoiding
U
موقوف کردن
insuppresible
U
موقوف نشدنی
break off
U
موقوف کردن
contingent
U
موکول یا موقوف به
contingents
U
موکول یا موقوف به
suppression
U
موقوف سازی
desuetude
U
موقوف شدگی
sacred to god
U
موقوف بخدا
ceased
U
موقوف شدن
avoided
U
موقوف کردن
cease
U
موقوف شدن
suppressed
U
موقوف شده
beneficiary of an endowment
U
موقوف علیه
avoid
U
موقوف کردن
subverting
U
برانداختن موقوف کردن
hands-off
U
دست زدن موقوف
subverts
U
برانداختن موقوف کردن
subverted
U
برانداختن موقوف کردن
subvert
U
برانداختن موقوف کردن
verthrow
U
موقوف سازی انقراض
hands off
U
دست زدن موقوف
suspend
U
موقوف الاجرا کردن معلق
suspends
U
موقوف الاجرا کردن معلق
to phase out something
U
به تدریج موقوف کردن چیزی
suspending
U
موقوف الاجرا کردن معلق
to ring the knell of anything
U
موقوف شدن چیزی را اعلام کردن یاجار زدن
prebend
U
محل پرداخت موقوف یا عواید کلیسا موقوفه کلیسایی
prebendal
U
محل پرداخت موقوف یا عواید کلیسا موقوفه کلیسایی
skip it
U
در رهگیری هوایی یعنی تک راقطع کنید یا تک نکنید یارهگیری موقوف
fee tail
U
تقسیم تناصفی اراضی از طرف مالک ملک موقوف یا حبس شده
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
neutralize track
U
هدف را تعقیب نکنید دررهگیری هوایی تعقیب موقوف
zero supperssion
U
موقوف کردن صفرها جایگزینی صفرهای ماقبل یک عدد با جای خالی به طوریکه صفرها در موقعیت چاپ عددفاهر نشوند
to make an end of
U
موقوف کردن تمام کردن
to mend or end
U
اصلاح کردن یا موقوف کردن
insupressive
U
پامال نشدنی موقوف نشدنی
dock
U
جاخالی کردن موقوف کردن
docked
U
جاخالی کردن موقوف کردن
docks
U
جاخالی کردن موقوف کردن
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
homager
U
تجلیل کننده کرنش کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
discontinue
U
بس کردن موقوف کردن
discontinued
U
بس کردن موقوف کردن
discontinues
U
بس کردن موقوف کردن
discontinuing
U
بس کردن موقوف کردن
fuel cooled oil cooler
U
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer
U
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity
U
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
parity bit
U
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication
U
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly
U
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot
U
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer
U
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
family
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper
U
کج کننده واژگون کننده
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
flares
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilisers
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
stabilizer
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner
U
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flare
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
supporting arms
U
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
negative true logic
U
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant
U
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker
U
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
radar picket
U
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff
U
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
component command
U
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater
U
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumper
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
out side
U
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
hopper
U
لی لی کننده
skittish
U
رم کننده
puffer
U
پف کننده
repudiationist
U
رد کننده
wheezier
U
خس خس یا خر خر کننده
thinner
U
کم کننده
swooner
U
غش کننده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com