English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (42 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
play cat and mouse with someone <idiom> U موش و گربه بازی کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wire pulling U گربه رقصانی تحریک سیاست بازی
genet U جانور پستاندارکوچک گوشت خواری شبیه گربه زباد یا گربه معمولی
feline U وابسته به تیره گربه گربه صفت
misplay U بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
to make a trick U با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
to pull the wires U گربه رقصانی کردن
shinny U بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
harlequinade U بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame U مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
gamesmanship U مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
cutthroat U بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
game U وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
dib U ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
fire fight U ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
kiss in the ring U بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
shinney U بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
inning U گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
quibbled U زبان بازی کردن ایهام گویی کردن
quibbling U زبان بازی کردن ایهام گویی کردن
quibbles U زبان بازی کردن ایهام گویی کردن
quibble U زبان بازی کردن ایهام گویی کردن
to play fair U مردانه و سر راست معامله کردن یا بازی کردن
harlepuinade U نمایش لال بازی ودلقک بازی
crampet game U بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
charlatanic U امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
cat گربه
felid U گربه
malkin U گربه
ventus's shell U کس گربه
cats U گربه
grimalkin U گربه
gib cat U گربه نر
puss U گربه
neko U گربه
air drain U گربه رو
the cat has nine lives U گربه
tomcats U گربه نر
flue U گربه رو
flues U گربه رو
moggy U گربه
tom cat U گربه نر
tomcat U گربه نر
play-acts U بازی کردن
playact U رل بازی کردن
miscast U بد بازی کردن
playing U بازی کردن
play-acted U بازی کردن
play-acting U بازی کردن
headwork U با سر بازی کردن
play-act U بازی کردن
To be acting. To put it on . U رل بازی کردن
plays U بازی کردن
plays U رل بازی کردن
play U رل بازی کردن
played U رل بازی کردن
playing U رل بازی کردن
rink U یخ بازی کردن
gallant U زن بازی کردن
rinks U یخ بازی کردن
play U بازی کردن
twiddles U بازی کردن
twiddled U بازی کردن
toys U بازی کردن
twiddling U بازی کردن
played U بازی کردن
bump U بازی کردن
twiddle U بازی کردن
actuble U بازی کردن
toy U بازی کردن
moves U بازی کردن
move U بازی کردن
moved U بازی کردن
foxes U روباه بازی کردن تزویر کردن
fox U روباه بازی کردن تزویر کردن
foxing U روباه بازی کردن تزویر کردن
felinity U گربه صفتی
cattier U گربه صفت
cattier U شبیه گربه
Persian cat U گربه ایرانی
tabby U گربه ماده
kitling U بچه گربه
cattiest U شبیه گربه
gib U گوه گربه نر
gib cat U گربه اخته
cattily U گربه وار
to lead one a dance U گربه رقصاندن
lead one a dance U گربه رقصاندن
lemon grass U گربه دشتی
cattiest U گربه صفت
cattiness U گربه صفتی
pussies U گربه وار
tabbies U گربه ماده
reflecting stud U چشم گربه
cat's paws U پنجه گربه
fitchet U گربه قطبی
cat's paw U پنجه گربه
mewed U صدای گربه
meaow U صدای گربه
cowry U نوعی کس گربه
cowries U نوعی کس گربه
cowrie U نوعی کس گربه
meow U صدای گربه
felidae U تیره گربه
tom U جنس نر گربه نر
grimalkin U گربه ماده
toms U جنس نر گربه نر
catfish U گربه ماهی
civet U گربه زباد
mewing U صدای گربه
mew U صدای گربه
foumart U گربه قطبی
foumart U گربه شمالی
cri du chat U گربه اوایی
kit U بچه گربه
kitten U بچه گربه
kittens U بچه گربه
kits U بچه گربه
felid U گربه مانند
kitty U بچه گربه
cattish U گربه وار
catlike U گربه وار
abyssinian U نژادی از گربه
silure U گربه ماهی
caracal U گربه صحرایی
wildcats U گربه وحشی
kitties U بچه گربه
wildcat U گربه وحشی
pussy U گربه وار
heating flue U تنوره گربه رو
to pull the strings U گربه رقصاندن
sheat fish U گربه ماهی
tiger cat U گربه وحشی
catling U بچه گربه
galeophobia U گربه هراسی
ailurophobia U گربه هراسی
catty U شبیه گربه
gatophobia U گربه هراسی
catty U گربه صفت
cats eye U چشم گربه
tabby cat U گربه خط دار
cathead U کله گربه
prevaricates U زبان بازی کردن
skate U اسکیت بازی کردن
showboat U نمایشی بازی کردن
fornicate U : فاحشه بازی کردن
equivocated U زبان بازی کردن
shinney U شینی بازی کردن
shinny U شینی بازی کردن
skates U اسکیت بازی کردن
fornicating U : فاحشه بازی کردن
to look oneself again U پشم بازی کردن
to fly a kite U سفته بازی کردن
cards U ورق بازی کردن
card U ورق بازی کردن
fornicates U : فاحشه بازی کردن
to bill and coo U بوسه بازی کردن
fornicated U : فاحشه بازی کردن
ski U اسکی بازی کردن
skied U اسکی بازی کردن
skis U اسکی بازی کردن
play fair U مردانه بازی کردن
skated U اسکیت بازی کردن
prevaricated U زبان بازی کردن
misplay U ناشیانه بازی کردن
personifying U رل دیگری بازی کردن
spoofs U حقه بازی کردن
spoof U حقه بازی کردن
mountebank U حقه بازی کردن
mountebanks U حقه بازی کردن
palter U زبان بازی کردن
left-handed U با دست چپ بازی کردن
start up <idiom> U بازی را شروع کردن
taw U تیله بازی کردن
To play cards . U ورق بازی کردن
favouritism U پارتی بازی کردن
personify U رل دیگری بازی کردن
equivocate U زبان بازی کردن
prevaricating U زبان بازی کردن
prevaricate U زبان بازی کردن
fence U شمشیر بازی کردن
fences U شمشیر بازی کردن
thimblerig U شعبده بازی کردن
gamble U سفته بازی کردن
yo-yo U یویو بازی کردن
yo-yos U یویو بازی کردن
gambled U سفته بازی کردن
equivocating U زبان بازی کردن
gambles U سفته بازی کردن
equivocates U زبان بازی کردن
personified U رل دیگری بازی کردن
personifies U رل دیگری بازی کردن
to play soccer U فوتبال بازی کردن
sparred U مشت بازی کردن
criminal court U عشق بازی کردن
bowl U باتوپ بازی کردن
to play marbles U مهره بازی کردن
to play football U فوتبال بازی کردن
to play ball U توپ بازی کردن
drabbest U جنده بازی کردن
trick U حقه بازی کردن
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com