English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
puncher U منگنه کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
screw press U منگنه
punched U منگنه
punchist U منگنه زن
punches U منگنه
nippers U منگنه
rollers U منگنه
press vice U منگنه
punch U منگنه
roller U منگنه
fringes U منگنه
fringe U منگنه
nipper U منگنه
nipped U منگنه
stapler U منگنه
keypunch operator U منگنه زن
nips U منگنه
nip U منگنه
moulding press U منگنه
digit punch U منگنه رقمی
punch card U کارت منگنه
gang punch U منگنه گروهی
punch card U برگ منگنه
stamper U ماشین منگنه
blank U منگنه کردن
double punch U منگنه مضاعف
punch position U موضع منگنه
draw punch U منگنه کششی
punching U منگنه زنی
reproducting punch U منگنه تجدیدشده
perforate U منگنه کردن
die U قالب منگنه
drop forge U منگنه زدن
punching machine U دستگاه منگنه
perforates U منگنه کردن
punched hole U سوراخ منگنه
punched card U کارت منگنه
punch press U پرس منگنه
punch position U محل منگنه
keypunching U منگنه زنی
card punch U کارت منگنه کن
imperforate U منگنه نشده
copying press U منگنه سوادبرداری
numeric punch U منگنه عددی
punching U منگنه کاری
hydrostatic press U منگنه ابی
perforating U منگنه کردن
control punch U منگنه کنترلی
keypunch U منگنه زدن
center punch U مرکز منگنه
staple U سوزن منگنه
keypunch U منگنه کلیدی
lever punch U منگنه اهرمی
multiple punch U منگنه چندگانه
blankest U منگنه کردن
compressors U منگنه کمپرسور
hollow punch U سمبه منگنه
blanck cutting U دستگاه منگنه
hollow out U منگنه کردن
tape punch U نوار منگنه کن
hole punching U منگنه کاری
compressor U منگنه کمپرسور
automatic punching machine U دستگاه منگنه خودکار
punching tool U پرس منگنه کاری
paper tape punch U منگنه نوار کاغذی
chadless punch U منگنه بی خرده کاغذ
gang punch U منگنه دسته جمعی
keypunch operator U متصدی منگنه زنی
card punch U دستگاه کارت منگنه
reproducting punch U منگنه تولید شده
edge punched card U کارت لب منگنه شده
punching die U حدیده منگنه کاری
stamps U منگنه کردن تمبرزدن
punched card U کارت منگنه شده
punch room U اطاق منگنه زنی
paper tape punch U منگنه کن نوار کاغذی
stamp mill U ماشین پرس یا منگنه
hot quenching U منگنه کاری داغ
punch plier U انبر منگنه کاری
punch paper tape U نوار کاغذی منگنه
punch card machine U ماشین کارت منگنه
hot press U منگنه ماشین اهار
twelve punch U منگنه سطر دوازدهم
overpunch U روی هم منگنه کردن
printing punch U منگنه کن با قابلیت چاپ
punched tape U نوار منگنه شده
stamp U منگنه کردن تمبرزدن
smash U بشدت زدن منگنه کردن
punched paper tape U نوار کاغذی منگنه شده
smashes U بشدت زدن منگنه کردن
rammed U دژکوب پیستون منگنه ابی
ram U دژکوب پیستون منگنه ابی
fuller U منگنه شیاردار قالب گیری
double ended machine U دستگاه برشکاری و منگنه کاری
rams U دژکوب پیستون منگنه ابی
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
letterpress U منگنه مسوده کاغذهای کپیه پرس نامه
flans U تکه فلزی که با منگنه کردن تبدیل به سکه میشود
flan U تکه فلزی که با منگنه کردن تبدیل به سکه میشود
hard sectored U دیسک لرزانی که در ان سوراخهایی به منظور تعیین حدود هر قطاع یا بخش تعبیه و منگنه شده است
port a punch card U علامتی تجاری برای نوع خاصی از کارت منگنه باقسمتهای سوراخ شده که میتواند با یک مداد یا قلم کاملا"برداشته شود
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
flexowriter U علامت تجارتی نوعی ماشین ابتدایی که برای تولید نوارکاغذی منگنه شده از داده هایی که از یک صفحه کلیدوارد شده اند استفاده می کرده است
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
punched U منگنه کردن سوراخ کردن
punch U منگنه کردن سوراخ کردن
punches U منگنه کردن سوراخ کردن
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com