English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (32 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to put in U منصوب کردن ارائه دادن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
propounding U پیشنهاد کردن ارائه دادن
render U ارائه دادن ترجمه کردن
rendered U ارائه دادن ترجمه کردن
propounds U پیشنهاد کردن ارائه دادن
porrect U منبسط کردن ارائه دادن
propound U پیشنهاد کردن ارائه دادن
exhibit U ارائه دادن ابراز کردن
exhibits U ارائه دادن ابراز کردن
exhibited U ارائه دادن ابراز کردن
renders U ارائه دادن ترجمه کردن
propone U پیشنهاد کردن ارائه دادن
exhibiting U ارائه دادن ابراز کردن
submits U واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
produces U اقامه کردن ارائه دادن سند
submitted U واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
produce U اقامه کردن ارائه دادن سند
submit U واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
submitting U واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
produced U اقامه کردن ارائه دادن سند
To submit something to someone. U چیزی را به کسی تسلیم کردن (ارائه دادن )
invests U منصوب کردن
invested U منصوب کردن
appointe U منصوب کردن
invest U منصوب کردن
investing U منصوب کردن
bring forward U ارائه دادن
put in U ارائه دادن
produced U ارائه دادن
gives U ارائه دادن
misrepresentation U بد ارائه دادن
presenting U ارائه دادن
giving U ارائه دادن
produce U ارائه دادن
hold forth U ارائه دادن
knuckle under <idiom> U ارائه دادن
tendered U ارائه دادن
present U ارائه دادن
presents U ارائه دادن
tender U ارائه دادن
presented U ارائه دادن
tenderest U ارائه دادن
give U ارائه دادن
tendering U ارائه دادن
produces U ارائه دادن
puts U منصوب کردن واداشتن
put U منصوب کردن واداشتن
intromit U جادادن منصوب کردن
putting U منصوب کردن واداشتن
submits U ارائه دادن پیشنهادکردن
put U ارائه یا توضیح دادن
putting U ارائه یا توضیح دادن
submitting U ارائه دادن پیشنهادکردن
submit U ارائه دادن پیشنهادکردن
puts U ارائه یا توضیح دادن
forthcoming U اماده ارائه دادن
to produce testimony U مدرک ارائه دادن
submitted U ارائه دادن پیشنهادکردن
instate U برقرار کردن منصوب نمودن
allege U دلیل اوردن ارائه دادن
alleging U دلیل اوردن ارائه دادن
alleges U دلیل اوردن ارائه دادن
invests U منصوب کردن اعطاء کردن سرمایه گذاردن
invested U منصوب کردن اعطاء کردن سرمایه گذاردن
invest U منصوب کردن اعطاء کردن سرمایه گذاردن
investing U منصوب کردن اعطاء کردن سرمایه گذاردن
puts U ارائه دادن دراصطلاح یاعبارت خاصی قراردادن
putting U ارائه دادن دراصطلاح یاعبارت خاصی قراردادن
put U ارائه دادن دراصطلاح یاعبارت خاصی قراردادن
projects U ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
project U ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
projected U ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
appoint U برقرار کردن منصوب کردن
appoints U برقرار کردن منصوب کردن
authentication U به سند یا رونوشت مصذق ان اعتبار و اقتدار قانونی دادن به نحوی که در مقام اثبات قانونا قابل ارائه باشد
represents U ارائه کردن
represent U ارائه کردن
represented U ارائه کردن
producing U اقامه ارائه کردن
lead proof U ارائه دلیل کردن
forthcomming U اماده برای ارائه کردن
subsequent filing [application, documents] U ادا کردن پس از ارائه درخواست نامه
appointees U منصوب
appointee U منصوب
appointor U منصوب کننده
installs U منصوب نمودن
install U منصوب نمودن
installing U منصوب نمودن
instal U منصوب نمودن
nominees U منصوب تعیین شده
nominee U منصوب تعیین شده
self appointed U منصوب شده بوسیله خویشتن
regius professor U استاد منصوب ازطرف پادشاه
self-appointed U منصوب شده بوسیله خویشتن
disciplining U نظم دادن ادب کردن تربیت کردن انضباط دادن
disciplines U نظم دادن ادب کردن تربیت کردن انضباط دادن
discipline U نظم دادن ادب کردن تربیت کردن انضباط دادن
to depict somebody or something [as something] U کسی یا چیزی را بعنوان چیزی توصیف کردن [وصف کردن] [شرح دادن ] [نمایش دادن]
production U ارائه
g scan U ارائه جی
j display U ارائه جی
j scan U ارائه جی
displays U ارائه
b scan U ارائه ب
b display U ارائه ب
k display U ارائه کی
shew U ارائه
k scan U ارائه کی
offering U ارائه
exposal U ارائه
m scan U ارائه ام
productions U ارائه
l scan U ارائه ال
exposure U ارائه
exposures U ارائه
range bearing display U ارائه بی
m display U ارائه ام
d display U ارائه دی
d scan U ارائه دی
ppi scan U ارائه پی پی ای
c scan U ارائه سی
c display U ارائه سی
l display U ارائه ال
presentment U ارائه
h display U ارائه اچ
h scan U ارائه اچ
representations U ارائه
adductor U ارائه
displayed U ارائه
representation U ارائه
n scan U ارائه ان
f display U ارائه اف
f scan U ارائه اف
n display U ارائه ان
p display U ارائه پی
display U ارائه
p scan U ارائه پی
exhibition U ارائه
g display U ارائه جی
displaying U ارائه
exhibitions U ارائه
presentation U ارائه
presentations U ارائه
conduct U هدایت کردن انتقال دادن انجام دادن رفتار
conducts U هدایت کردن انتقال دادن انجام دادن رفتار
conducting U هدایت کردن انتقال دادن انجام دادن رفتار
conducted U هدایت کردن انتقال دادن انجام دادن رفتار
productions U ارائه ساخت
profert U ارائه سند
showings U ارائه اشکارسازی
showing U ارائه اشکارسازی
production U ارائه ساخت
showed U ارائه نمایش
misrepresentation U بد ارائه نمودن
presentability U قابلیت ارائه
show U ارائه نمایش
presentations U ارائه عرضه
shows U ارائه نمایش
renderable U قابل ارائه
offers U پیشکش ارائه
renderer U ارائه دهنده
presentation U ارائه عرضه
offer U پیشکش ارائه
offered U پیشکش ارائه
to picture U شرح دادن [نمایش دادن] [وصف کردن]
probation U ارائه مدرک ودلیل
devil's advocate <idiom> U [ارائه استدلال مخالف]
probational U ارائه مدرک ودلیل
presenting bank U بانک ارائه کننده
documentation U ارائه اسناد یا مدارک
imageing model U روش یا مدل ارائه تصاویر
forthcoming <adj.> U آماده به ارائه [نزدیک به تحقق]
contract for supply U قرارداد جهت ارائه کالا
Application may be filed by ... U مهلت ارائه تقاضا نامه تا ... است.
money player U ارائه کننده بهترین بازی درموقعیتهای دشوار
We would appreciate it if you could provide us with some information about ... U ما سپاسگزار می شویم اگر اطلاعاتی در باره ... به ما ارائه کنید.
reducing U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduces U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduce U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
foster U تشویق کردن- حمایت کردن-پیشرفت دادن- تقویت کردن- به جلو بردن
sidekick U تقویم ملاقات وشماره گیر خودکار تلفن ارائه میدهد
sidekicks U تقویم ملاقات وشماره گیر خودکار تلفن ارائه میدهد
to temper [metal or glass] U آب دادن [سخت کردن] [آبدیده کردن] [بازپخت کردن] [فلز یا شیشه]
society of certified processors U سازمانی که علائق و خواستههای متخصصین تایید شده کامپیوتر را ارائه میدهد
coronation carpet U فرش تاجگذاری [این فرش که منصوب به اصفهان می باشد در قرن هفدهم میلادی جهت تاجگذاری فردریک پنجم در دانمارک بافته شده و اکنون نیز در موزه سلطنتی دانمارک نگهداری می شود]
assigning U مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
assigns U مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
to inform on [against] somebody U کسی را لو دادن [فاش کردن] [چغلی کردن] [خبرچینی کردن]
assigned U مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
assign U مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
performance monitor U برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
scopolamine U ی که با تزریق این ماده وامثال ان گرفته شده باشدقابل ارائه به دادگاه نیست
proof of debt U سندی که از طرف بستانکار شخص ورشکسته یامتوفی یا شرکت در حال تصفیه ارائه میشود
word perfect U یک کلمه پرداز سریع که درچندین نسخه ارائه شده و به کامپیوتر مورد نظر بستگی دارد
how about <idiom> برای ارائه پشنهاد یا جویا شدن نظر دیگران در مورد چیزی یا کاری استفاده می شود
word-perfect U یک کلمه پرداز سریع که درچندین نسخه ارائه شده و به کامپیوتر مورد نظر بستگی دارد
designs U پروژه دادن طرح دادن طرح کردن برنامه
design U پروژه دادن طرح دادن طرح کردن برنامه
institutionalize U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalises U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalizes U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com