English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
momentum U مقدار جنبش انی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
angular momentum U مقدار جنبش چرخشی
Other Matches
libration U جنبش ترازویی و حرکت موازنهای جنبش نمایان ماه
resistance force U جنبش مقاومت یا جنبش ازادی بخش انقلابی
setting up U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
set U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer U دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
tabled U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabling U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
defaults U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
paasche price index U یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
dosages U مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosage U مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
law of demand U براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
bandwidth U در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money U مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
stirs U جنبش
motioned U جنبش
motioning U جنبش
motion U جنبش
inanition U جنبش
rocked U جنبش
rocks U جنبش
astir U در جنبش
motions U جنبش
the r. U جنبش
vibrational U جنبش
vibratility U جنبش
stock-still U بی جنبش
immotile U بی جنبش
stock still U بی جنبش
vibration U جنبش
kinesthesis U حس جنبش
movement U جنبش
locomotion U جنبش
rising U جنبش
on the move U در جنبش
bustles U جنبش
action U جنبش
actions U جنبش
bustled U جنبش
bustle U جنبش
oscillation U جنبش
oscillations U جنبش
rocking U جنبش
leger or ledger U بی جنبش
kinesodic U جنبش بر
immobile U بی جنبش
awakening U جنبش
passively U بی جنبش
mobility U جنبش
stirrings U جنبش
swing U جنبش
swings U جنبش
stirred U جنبش
stir U جنبش
jiggling U جنبش
jiggles U جنبش
jiggled U جنبش
jiggle U جنبش
kinesis U جنبش
libration U جنبش
heartbeat U جنبش
inactive U بی جنبش
heartbeats U جنبش
rock U جنبش
commotion U جنبش اغتشاش
quiescently U بدون جنبش
kinaesthesia U حس جنبش درماهیچه
stagnates U از جنبش ایستادن
kinaesthesis U حس جنبش درماهیچه
kinesthesia U حس جنبش درماهیچه
psychokinesis U جنبش فراروانی
kinematic U جنبش شناسی
kinematics U جنبش شناسی
stir U به جنبش دراوردن
stirred U به جنبش دراوردن
saltation U جنبش ناگهانی
stagnate U از جنبش ایستادن
stirs U به جنبش دراوردن
stirrings U به جنبش دراوردن
reformation U نهضت جنبش
braid U جنبش جهش
braided U جنبش جهش
braids U جنبش جهش
stagnated U از جنبش ایستادن
kinesalgia U جنبش درمان
kinesimeter U جنبش سنج
kinology U جنبش شناسی
kymogram U جنبش نگاره
kymograph U جنبش نگار
labor movement U جنبش کارگری
reformer U پیشوای جنبش
action U جنبش حرکت
reformers U پیشوای جنبش
actions U جنبش حرکت
movableness U جنبش پذیری
revolts U نهضت جنبش
revolt U نهضت جنبش
libration U جنبش ترازویی
mass movement U جنبش تودهای
kinetics U جنبش شناسی
paratonic U از جنبش بازدارنده
kinesimometer U جنبش سنج
kinesiotherapy U جنبش درمانی
photokinesis U نور جنبش
operation U گردش جنبش
jar U تکان جنبش
jarred U تکان جنبش
jars U تکان جنبش
revival U جنبش مذهبی
revivals U جنبش مذهبی
impetus U نیروی جنبش
kinetoscope U جنبش نما
libration U جنبش موازنهای
tremour U تکان جنبش
immovableness U جنبش ناچذیری
moves U جنبش تکان
moved U حرکت جنبش
impassionate U به جنبش امده
moved U جنبش تکان
move U حرکت جنبش
life blood U جنبش بی اخبار
uniform movement U جنبش یکسان
undulation U جنبش نوسانی
hyperkinesthesia U شدت حس جنبش
forward motion U جنبش پیشرو
to youse to a U به جنبش انداختن
impassioned U به جنبش درامده
gybe U جنبش تغییرجهت
tremor U تکان جنبش
flickers U پرپرزدن جنبش
flickered U پرپرزدن جنبش
immobile U جنبش ناپذیر
flicker U پرپرزدن جنبش
tremors U تکان جنبش
travel U حرکت جنبش
travels U حرکت جنبش
traveled U حرکت جنبش
moves U حرکت جنبش
stagnating U از جنبش ایستادن
to put in motion U در جنبش دراوردن
move U جنبش تکان
gas kinetics U علم جنبش گازها
immobile U ثابت جنبش ناپذیر
music of the spheres U اهنگ جنبش سیارات
photokymograph U جنبش نگار نوری
myokinetic test U ازمون جنبش عضلانی
peristole U جنبش کرم وار
f. morement U جنبش برای پیشرفت
oscillatory motion U جنبش تاب وار
an onward movement U جنبش سوی پیش
kinetics U علم جنبش و نیرو
libration of the moon U جنبش نمایان ماه
peristalsis U جنبش کرم وار
vibrant U در حال جنبش تکریری
movable U جنبش پذیر تغییرناپذیر
groundswell U جنبش تند گستر
peristaltic movement U جنبش کرم وار
kinematical U وابسته به جنبش شناسی
tranquil U بی جنبش درحال سکون
causing U جنبش سبب شدن
causes U جنبش سبب شدن
cause U جنبش سبب شدن
hydrokinetics U علم جنبش مایعات
gyrostatics U گفتاردر جنبش وضعی
actimeter U نمایان ساز [جنبش بدن]
passivism U فلسفه صبر وعدم جنبش
lost causes U جنبش یا آرمان از دست رفته
counter-revolutions U جنبش برای سرکوبی انقلاب
immovably U چنانکه نتوان جنبش داد
statgnate U از جنبش ایستادن گندیده شده
lost cause U جنبش یا آرمان از دست رفته
revivalist movement U جنبش اصول بیداری مذهبی
she is quick with child U جنبش بچه رادرشکم حس میکند
to set in motion U بجریان انداختن به جنبش اوردن
reform movement U جنبش یا نهضت برای اصلاحات
inert U فاقد نیروی جنبش بیروح
photothropism U جنبش در تحت تاثیر روشنایی
photodynamics U اثر روشنایی در جنبش گیاهان
photodynamic U اثر روشنایی در جنبش گیاهان
wavy U جنبش بعقب و جلو متموج
counter-revolution U جنبش برای سرکوبی انقلاب
planker U گیاهان و جانورانی که دستخوش جنبش اب دریاهستند
spurted U کوشش ناگهانی وکوتاه جنبش تند وناگهانی
Community architecture U [جنبش مداخله در طراحی ساختمان های انگلیس]
spurts U کوشش ناگهانی وکوتاه جنبش تند وناگهانی
ultromotivy U جنبش خود بخود نیروی خودبخودی جنبی
spurt U کوشش ناگهانی وکوتاه جنبش تند وناگهانی
spurting U کوشش ناگهانی وکوتاه جنبش تند وناگهانی
gyrostat U التی که جنبش وضعی جسمی رانشان میدهد
vane U کسی یاچیزی که به اسانی قابل حرکت و جنبش باشد
quick stage U ان مرحله ازابستنی که زن جنبش بچه رادرزهدان خودحس میکند
revivalist movement U جنبش دوباره دایر کردن آداب و سبک قدیمی
vanes U کسی یاچیزی که به اسانی قابل حرکت و جنبش باشد
gyrostabilizer U التی که جنبش حرکت وضعی زمین را نشان میدهد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com