Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 170 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sheer
U
مستقیما فریف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
thicker
U
طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thick
U
طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thickest
U
طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
delicate
U
فریف
precieuse
U
فریف
svelte
U
فریف
precieux
U
فریف
subtile
U
فریف
fine
U
فریف
fined
U
فریف
finest
U
فریف
slender
U
فریف
pindling
U
فریف
svelt
U
فریف
mignon
U
فریف
minikin
U
فریف
elegant
U
فریف
chichi
U
فریف
proximately
U
مستقیما"
straight
U
مستقیما
per se
U
مستقیما
directly
U
مستقیما
straight out
U
رک مستقیما
straighter
U
مستقیما
straightway
U
مستقیما
straightest
U
مستقیما
forthrights
U
مستقیما`
firsthand
<idiom>
U
مستقیما
at first hand
U
مستقیما
fine boring
U
سوراخکاری فریف
superfine
U
بسیار فریف
in miniature
U
بطور فریف
aesthetically
U
فریف طبع
aesthetic
U
فریف طبع
lenis
U
رقیق فریف
elegant maners
U
اطوار فریف
elegant style
U
انشا فریف
fine adjustment
U
تنظیم فریف
hyperfine
U
فوق فریف
airy-fairy
U
فریف و لطیف
wiredrawn
U
طویل و فریف
quaint
U
خیلی فریف
fine structure
U
استخوانبندی فریف
tinnily
U
بطور فریف
fine skill
U
مهارت فریف
fine structure
U
ساختار فریف
high grade zink
U
زینک فریف
bolted
U
مستقیما ناگهان
bolting
U
مستقیما ناگهان
intue
U
مستقیما دریافتن
bolt
U
مستقیما ناگهان
subsequent to
U
[مستقیما]
پس از
[به دنباله]
bolts
U
مستقیما ناگهان
aright
U
مستقیم مستقیما
forthright
U
مستقیما بیمحابا
nobby
U
فریف خیلی شیک
fine boring machine
U
دستگاه مته فریف
davenport
U
یکنوع میزتحریر فریف
hyperfine structure
U
ساختار فوق فریف
fret saw
U
اره فریف کاری
floc
U
کلالهای ازرشتههای فریف
edition de luxe
U
چاپ فریف یا تجملی
fimbrillate
U
دارای ریشه فریف
fine motor skills
U
مهارتهای حرکتی فریف
fine miscle movement
U
حرکت فریف عضلانی
commercial light gage sheet
U
ورق فریف تجارتی
supersubtle
U
فوق العاده فریف
capillaries
U
فریف عروق شعریه
finely
U
بطورعالی یا فریف یا ریز
dainty
U
هر چیز فریف و عالی
finesse
U
ضربه فریف و ماهرانه
sheer
U
پارچه فریف حریری
serrulate
U
دارای دندانههای فریف
fretsaw
U
اره فریف کاری
serrulated
U
دارای دندانههای فریف
capillary
U
فریف عروق شعریه
direct coupled
U
مستقیما جفت شده
harder
U
مستقیما درمسیر موردنظر
hard
U
مستقیما درمسیر موردنظر
intuitive
U
مستقیما درک کننده
hardest
U
مستقیما درمسیر موردنظر
rugulose
U
دارای چینهای فریف وکوچک
penicillate
U
دارای شبکه توری فریف
reticulated
U
دارای شبکه سه بعدی فریف
wire gauze
U
تور فریف سیم مانند
plumulate
U
دارای پرهای فریف و ریز
schuss
U
مستقیما ازسراشیب پایین رفتن
to come straight to the point
<idiom>
U
مستقیما
[رک ]
به نکته اصلی آمدن
h.f.s
U
structure hyperfine ساختار فوق فریف
curvaceous
U
دارای انحناء وقوسهای فریف زنانه
wirespun
U
زیاد کشیده ونازک لطیف فریف
cambric
U
نوعی پارچه کتانی فریف قمیص
curvacious
U
دارای انحناء وقوسهای فریف زنانه
in petto
U
سری بصورت خیلی ریز و فریف
over the falls
U
مستقیما روی انحنای موج شکننده
straight off
U
مستقیما درجلو موج روبه ساحل
close grained
U
دارای الیاف یا بلورهاویاساختمان فریف وبهم پیوسته
mignonette
U
یکجور توری فریف سبز مایل به سفید
mechlin
U
توری فریف مخصوص کلاه وتوری دوزی
close grain
U
دارای الیاف یا بلورهاویاساختمان فریف وبهم پیوسته
leg glance
U
ضربهای که توپ را مستقیما"به پشت توپزن می فرستد
diatomite
U
ذرات فریف و ریزسیلیسی که از بقایای گمزادان بدست می اید
personal service utility
U
کسی که مستقیما" کار خود را دراختیار کارفرما می گذارد
straight ball
U
پرتابی در بولینگ که گوی باچرخش مستقیما حرکت میکند
long spot
U
موضع گیری توپگیری مستقیما" پشت سر محافظ میله ها
mesh
U
که هر وسیله مستقیما به وسایل دیگر در شبکه متصل است
objects
U
که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
objecting
U
که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
objected
U
که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
object
U
که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
meshes
U
که هر وسیله مستقیما به وسایل دیگر در شبکه متصل است
deictic
U
بطور مستقیم نشان دهنده مستقیما استدلال کننده
indirect objects
U
که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
meshing
U
که هر وسیله مستقیما به وسایل دیگر در شبکه متصل است
direct objects
U
که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
iceneedle
U
یکی از ذرات فریف یخ که درهوای سرد و شفاف بطورشناوریافت میشود
addressable
U
هر نقط ه در سیستم گرافیکی که مستقیما قابل آدرس دهی است
direct materials costs
U
هزینههای مواد اولیهای که مستقیما در کالا بکار برده میشود
machined
U
ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود
machines
U
ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود
jacks
U
ورودی که به مودم اجازه میدهد مستقیما تلفن وصل شود
machine
U
ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود
jack
U
ورودی که به مودم اجازه میدهد مستقیما تلفن وصل شود
bone china
U
چینی فراتاب و فریف که از رس سفید و خاکستر استخوان درست شده است
antipodal
U
مربوط به ساکنین ینگی دنیا واقع در طرف مقابل زمین مستقیما
intuitionalism
U
عقیده به اینکه برخی حقایق را میتوان مستقیما وبدون استدلال دریافت
intuitionism
U
عقیده به اینکه برخی حقایق رامیتوان مستقیما وبدون استدلال دریافت
malines
U
تور فریف ابریشمی و اهاردارکه برای لباس وکلاه زنانه بکار میبرند
magnetic tape
U
وسیلهای که داده ورودی از صفحه کلید را مستقیما می نویسد روی نوار مغناطیسی
addressing
U
بزرگترین محلی که یک برنامه مشخص یا CPU میتواند مستقیما به آن دستیابی داشته باشد
magnetic tapes
U
وسیلهای که داده ورودی از صفحه کلید را مستقیما می نویسد روی نوار مغناطیسی
one level address
U
آدرس ذخیره سازی که مستقیما و بدون تغییر به محلی از وسیله دستیابی دارد
machine
U
دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
machined
U
دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
one level address
U
کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند.
machines
U
دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
The Web site allows consumers to make direct comparisons between competing products.
U
این وب گاه اجازه می دهد مصرف کنندگان مستقیما محصولات رقیبها را با هم مقایسه بکنند..
display controlled
U
نمایش منطقه در روی صفحه رادار راداری که تصویر ان مستقیما نشان داده میشود
absolute address
آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیما و بدون تغییر به محل یا وسیله ای دستیابی دارد
main
U
MAR با دستیابی سریع که محلهای آن به سرعت و مستقیما توسط CPU قابل آدرس دهی هستند
internal memory
U
بخشی از RAM Rom که واحد پردازش مرکزی مستقیما وصل است بدون نیاز به واسط
internal store
U
بخشی از RAM Rom که واحد پردازش مرکزی مستقیما وصل است بدون نیاز به واسط
actual address
U
آدرس ذخیره سازی کامپیوتری که مستقیما و بدون هر گونه تغییری به یک محل یا وسیله دستیابی دارد
actual address
U
کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اعمال میشود و فقط از آدرس ها و مقادیر مطلق استفاده میکند.
absolute address
U
کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اجرا میشود و فقط به مقادیر و آدرسهای مطلق نیاز دارد.
crocus cloth
U
پارچه زبری که اکسید فریک قرمزرنگ فریف و ریزسایندهای روی سطح ان قرارگرفته و برای جلا دادن فلزات بکارمیرود
thumbnail
U
نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی
thumbnails
U
نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی
pin
U
قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
pinned
U
قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
pinning
U
قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
inserts
U
مجموعه دستوراتی که مستقیما در برنامه اصلی کپی می شوند که دستور فراخوانی نیز فاهر میشود یا جایی که کاربر نیاز دارد
inserting
U
مجموعه دستوراتی که مستقیما در برنامه اصلی کپی می شوند که دستور فراخوانی نیز فاهر میشود یا جایی که کاربر نیاز دارد
insert
U
مجموعه دستوراتی که مستقیما در برنامه اصلی کپی می شوند که دستور فراخوانی نیز فاهر میشود یا جایی که کاربر نیاز دارد
isolating
U
فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد
isolate
U
فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد
isolates
U
فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد
snookered
U
وضع گوی که بازیگر نمیتواند مستقیما به گوی موردنظر ضربه بزند
microprocessors
U
بزرگترین آدرس در ح CPU که مستقیما قابل آدرس دهی است بدون روشهای خاص
microprocessor
U
بزرگترین آدرس در ح CPU که مستقیما قابل آدرس دهی است بدون روشهای خاص
machine
U
زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machines
U
زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machined
U
زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
point to point
U
1-اتصال مستقیم بین دو وسیله . 2-شبکه ارتباطی که در آن هر گره مستقیما به سایر گره ها وصل هستند
languages
U
زبان برنامه نویسی که حاوی دستورات کد دولویی است و مستقیما توسط CPU قابل فهم است
multidrop circuit
U
شبکهای که ارتباط بین چندین ترمینال و کامپیوتر مرکزی را فراهم میکند ولی نه مستقیما بین ترمینالها
language
U
زبان برنامه نویسی که حاوی دستورات کد دولویی است و مستقیما توسط CPU قابل فهم است
machine address
U
آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیما و بدون تغییر به محل یا وسیلهای دستیابی دارد. مقایسه شود با آدرس اندیس #INDEX ADDRESS
housekeeping
U
عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com