Perdic | مسابقه بین اسبهایی که هنوزکره نداشته اند | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	produce race U	مسابقه بین اسبهایی که هنوزکره نداشته اند

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	maiden race U	مسابقه بین اسبهایی که هرگز برنده نشده اند
	roundup U	سواران و اسبهایی که در این گردآوری شرکت دارند
	roundups U	سواران و اسبهایی که در این گردآوری شرکت دارند
	inopinate U	انتظار نداشته
	dont care a rap U	هیچ پروا نداشته باشید
	dont care a rap U	ذرهای باک نداشته باشید
	Leave me alone . U	کاری بکارم نداشته باش
	leave me alone U	کاری بمن نداشته باشید
	loose sentence U	جملهای که مفهوم صحیحی نداشته باشد
	postposition U	لفظ الحاقی که تکیه نداشته باشد
	skull practice U	کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
	hooligans U	مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
	hooligan U	مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
	sack race U	مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
	tug of war U	مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
	an unprincipled conduct U	رفتاریکه مبنای اخلاقی صحیحی نداشته باشد
	operation U	دستوری که نیاز به آدرس کردن اش نداشته باشد
	ground sea U	خیزاب دریاکه علت نمایانی نداشته باشد
	unwatchable [film, TV] <adj.> U	ارزش دیدن نداشته باشد [فیلم یا تلویزیون]
	dead knot U	گرهای که با عضوهای اطراف خود اتصال نداشته باشد
	an odd chair U	صندلی که پنج تای دیگر جور خود نداشته باشد
	introductory word U	کلمهای که در اغازجملهای بکاربرده شودو معنی ویژهای نداشته باشد
	selling plater U	اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
	opener U	مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
	fjeld U	فلات مرتفع وصخره داری که تقریبا هیچ درختی نداشته باشد
	He has never taken a step for any one . He has never raised a finger to U	تا کنون برای کسی قدم یبر نداشته است ( مسا عدتی نکرده )
	seniors U	مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
	senior U	مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
	advisory lock U	قفلی که فرآیند روی یک قسمت از فایل می گذارد تا سایر فرآیندها به آن داده دستیابی نداشته باشند
	match play U	مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
	handicaps U	مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
	handicap U	مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
	board weave U	تخت بافت [در این بافت تارها نسبت به یکدیگر زاویه چندانی نداشته و حالت صاف و یکنواخت به خود می گیرند]
	kilim [glim] U	گلیم [زیر اندازی ساده از پشم گوسفند یا بز که پرز نداشته و پود نما است و رنگ آمیزی و نقشه آن با استفاده از پودهای رنگی تعیین می شود.]
	stable U	گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
	stables U	گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
	bilinear filtering U	مرکب با توجه به چهار پیکسل تنظیم شده اطراف هر پیکسل برای بررسی اینکه تغییری در رنگ آنها و جود نداشته باشد
	imperfect competition U	حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
	dragstrip U	مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
	dragway U	مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
	quadrangular meet U	مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
	slaloms U	مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
	slalom U	مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
	ice racing U	مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ
	economic nationalism U	ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
	ostensible U	شریک فاهری در CL کسی را گویند که اسمش در ضمن اسم شرکتی اعلام شود و یا عملا" در اداره ان دخالت کند که در این حالت مشئوولیت او در برابر کسانی که به ایت اعتبار او را شریک پنداشته اند درست مانند شرکاواقعی است هر چند که درواقع سهمی نداشته باشد
	dragger U	شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
	second best theory U	نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
	race U	مسابقه
	contests U	مسابقه
	racing U	مسابقه
	contesting U	مسابقه
	setters U	یک مسابقه
	ski racer U	مسابقه رو
	ball games U	مسابقه
	contested U	مسابقه
	ball game U	مسابقه
	raced U	مسابقه
	chace U	مسابقه
	chase U	مسابقه
	chased U	مسابقه
	tourney U	مسابقه
	setter U	یک مسابقه
	chases U	مسابقه
	races U	مسابقه
	chasing U	مسابقه
	game U	مسابقه
	agonism U	مسابقه
	contests U	مسابقه ها
	events U	مسابقه
	kyorougei U	مسابقه
	meet U	مسابقه
	meets U	مسابقه
	matches U	مسابقه
	tournament U	مسابقه
	match U	مسابقه
	tournaments U	مسابقه
	competition U	مسابقه
	contest U	مسابقه
	competitions U	مسابقه ها
	event U	مسابقه
	competition U	مسابقه
	competitions U	مسابقه
	contest U	مسابقه
	match U	مسابقه کبریت
	compete U	مسابقه دادن
	hash mark U	خط شروع مسابقه
	scurried U	مسابقه کوتاه
	seasons U	فصل مسابقه ها
	seasoned U	فصل مسابقه ها
	competed U	مسابقه دادن
	scurries U	مسابقه کوتاه
	scurry U	مسابقه کوتاه
	competes U	مسابقه دادن
	epee U	مسابقه اپه
	come off U	پایان مسابقه
	enduro U	مسابقه استقامت
	endurance race U	مسابقه استقامت
	elapsed time U	مدت مسابقه
	juniors U	مسابقه نوجوانان
	junior U	مسابقه نوجوانان
	tandem U	مسابقه دو نفره
	foot race U	مسابقه راهپیمایی
	dogsled U	مسابقه سورتمه با سگ
	footrace U	مسابقه دویدن
	formula car U	اتومبیل مسابقه
	tandems U	مسابقه دو نفره
	criterium U	مسابقه جاده
	race walking U	مسابقه راهپیمایی
	matches U	مسابقه کبریت
	scurrying U	مسابقه کوتاه
	bullriding U	مسابقه گاوسواری
	retires U	کناررفتن از مسابقه
	coursing U	مسابقه سگدوانی
	dog racing U	مسابقه سگدوانی
	racehorses U	اسب مسابقه
	racehorse U	اسب مسابقه
	race horse U	اسب مسابقه
	clutch U	سستی در مسابقه
	clutched U	سستی در مسابقه
	friendly U	مسابقه دوستانه
	friendliest U	مسابقه دوستانه
	friendlies U	مسابقه دوستانه
	friendlier U	مسابقه دوستانه
	clutches U	سستی در مسابقه
	track U	مسابقه دویدن
	consolation U	مسابقه جبرانی
	racecourse U	دور مسابقه
	racecourses U	دور مسابقه
	racetracks U	خط سیر مسابقه
	racetrack U	خط سیر مسابقه
	tournaments U	یک دوره مسابقه
	tournament U	یک دوره مسابقه
	invitational U	مسابقه دعوتی
	victors U	برنده مسابقه
	victor U	برنده مسابقه
	final U	مسابقه نهایی
	finals U	مسابقه نهایی
	nightcaps U	اخرین مسابقه
	nightcap U	اخرین مسابقه
	championship U	مسابقه قهرمانی
	championships U	مسابقه قهرمانی
	tracked U	مسابقه دویدن
	tours U	یک دوره مسابقه
	touring U	یک دوره مسابقه
	air racing U	مسابقه هواپیمابری
	raced U	مسابقه سرعت
	airplane racing U	مسابقه هواپیمابری
	race U	مسابقه سرعت
	all play all U	مسابقه دورهای
	an entrant for arace U	دواطلب مسابقه
	barnburner U	مسابقه مهیج
	retire U	کناررفتن از مسابقه
	legs U	قسمتی از مسابقه
	leg U	قسمتی از مسابقه
	single U	مسابقه یکنفره
	finishes U	پایان مسابقه
	finish U	پایان مسابقه
	races U	مسابقه سرعت
	agonistics U	علم مسابقه
	singles U	مسابقه انفرادی
	toured U	یک دوره مسابقه
	tour U	یک دوره مسابقه
	tracks U	مسابقه دویدن
	invitation U	مسابقه دعوتی
	invitations U	مسابقه دعوتی
	bobsleighs U	مسابقه لوژسواری
	bobsleigh U	مسابقه لوژسواری
	bobsledding U	مسابقه لوژسواری
	meetings U	یک دوره مسابقه
	meeting U	یک دوره مسابقه
	bullfighting U	مسابقه گاوبازی
	fencing U	مسابقه شمشیربازی
	fours U	مسابقه دوبل
	bonspiel U	مسابقه رسمی
	series U	یک دوره مسابقه
	racing course U	مسافت مسابقه
	rematch U	مسابقه برگشت
	plays U	اداره مسابقه
	scratch line U	خط شروع مسابقه
	sculler U	پاروزن در مسابقه
	courses U	پیست مسابقه
	coursed U	پیست مسابقه
	course U	پیست مسابقه
	shiai U	مسابقه جودو
	racing car engine U	موتور مسابقه
	racing car U	اتومبیل مسابقه
	postboy U	سوارکار مسابقه
	prep U	مسابقه ازمایشی
	stable U	اتومبیلهای مسابقه
	stables U	اتومبیلهای مسابقه
	prize ring U	گود مسابقه
	play U	اداره مسابقه
	played U	اداره مسابقه
	trig U	خط شروع مسابقه
	shooting ckock U	ساعت مسابقه
	shot clock U	ساعت مسابقه
	to breast the tape U	مسابقه دورابردن
	tourney U	مسابقه دادن
	tourney U	مسابقه قهرمانی