Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
send sailing
U
مسابقه با وسیله بادبان دارروی شن و ماسه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
send yaghting
U
مسابقه با وسیله بادباندارروی شن و ماسه
genoa
U
بادبان عریض برای مسابقه
gooseneck
U
وسیله اتصال تیر بادبان به دکل
hank
U
وسیله وصل کردن بادبان به سیم دکل
hanks
U
وسیله وصل کردن بادبان به سیم دکل
puddles
U
ایجاد یک قشر غیر قابل نفوذ در داخل توده خاک به وسیله مخلوطی از رس و ماسه
puddle
U
ایجاد یک قشر غیر قابل نفوذ در داخل توده خاک به وسیله مخلوطی از رس و ماسه
to puddle clay and sand
U
ازرس و ماسه گل ساختن ماسه و گل رس را بهم امیختن
building sand
U
خاک و ماسه ساختمان ماسه برای بنایی
freestyle
U
مسابقه تیراندازی بکمک وسیله هدفگیری کشتی ازاد
quicksand
U
ماسه روان ماسه دانه نچسبیده
one toe spin
U
چرخش با اسکیت قرقره دارروی قرقرههای جلویی
sail
U
کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
sailed
U
کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
sailings
U
کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
unlimited
U
وسیله مسابقه بدون محدودیت از لحاظ حجم یا نوع موتور
working sails
U
بادبان معمولی که با بادبان سبک یا سنگین در موقع تغییرشدت باد فرق دارد
foresail
U
بادبان عمده دگل جلو کشتی بادبان پایین
distance
U
مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
distances
U
مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
quicksand
U
ماسه ناپای ماسه غلطان
sag wagon
U
وسیله نقلیه که به دنبال دوچرخه سواران در جاده حرکت میکند تا کسانی را که از مسابقه خارج می شوندسوار کند
one heel spin
U
چرخش با اسکیت قرقره دارروی یک اسکیت
chains
U
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain
U
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
sensor
U
وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
skull practice
U
کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligan
U
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligans
U
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
old red sandstone
U
سنگ ماسه قرمز قدیمی ماسه سنگ سرخ قدیمی
sack race
U
مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
tug of war
U
مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
opener
U
مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
selling plater
U
اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
fet
U
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
senior
U
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors
U
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
match play
U
مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
handicaps
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicap
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
crawlers
U
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
crawler
U
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
asynchronous
U
داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
loops
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
contention
U
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
loop
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
looped
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
peripheral
U
مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
contentions
U
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
connectivity
U
توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
devices
U
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
built-in
U
نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
device
U
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
daisy chain
U
روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
tie down
U
وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
simulating
U
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulates
U
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulate
U
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
gravel
U
ماسه
grit
U
ماسه
gritting
U
ماسه
gritted
U
ماسه
sands
U
ماسه
yield of cdoncrete
U
ماسه
green sand
U
ماسه تر
sand
U
ماسه
ballast
U
ماسه
crushed stone sand
U
ماسه
trainer
U
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
immersion proof
U
وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب
trainers
U
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
stable
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
arenaceous
U
ماسه وار
quarries
U
معدن شن و ماسه
sand blasting
U
ماسه پاشی
sandrock
U
ماسه سنگ
sands
U
ماسه ریختن شن
sandblasting
U
ماسه پرانی
quarrying
U
معدن شن و ماسه
gritting
U
ماسه درشت
quick sand
U
ماسه روان
desilter
U
ماسه گیر
sand pile
U
توده ماسه
sand dressing
U
ماسه پاشی
sand layer
U
لایه ماسه
sand filling
U
ماسه گرفتگی
sand equivalent
U
همسنگ ماسه
sanding
U
ماسه گذاری
running sand
U
ماسه بادی
sand stone
U
ماسه سنگ
sand store
U
انبار ماسه
sand trap
U
ماسه گیر
quarry
U
معدن شن و ماسه
sanbar
U
کران ماسه
sand clay
U
رس ماسه دار
gritted
U
ماسه درشت
grit
U
ماسه درشت
detritic sand
U
ماسه فرسایهای
sandblast
U
باپاشیدن ماسه
sandband
U
کران ماسه
he was neat
U
بی ماسه خالص
heap of sand
U
توده ماسه
pit sand
U
ماسه معدنی
magazine
U
مخزن ماسه
masonry sand
U
ماسه ملاتی
quicksand
U
ماسه بادی
masonry sand
U
ماسه بنایی
quicksand
U
ماسه متحرک
dune sand
U
ماسه بادی
uniform sand
U
ماسه یکدست
sandstorms
U
ماسه باد
sandbank
U
کرانه ماسه
body sand
U
ماسه پر کننده
uniform sand
U
ماسه یکنواخت
fine sand
U
ماسه ریز
sandbanks
U
کرانه ماسه
magazines
U
مخزن ماسه
marine sand
U
ماسه بادی
marine sand
U
ماسه دریایی
sandstone
U
سنگ ماسه
greensand
U
ماسه سبز
sandstorm
U
ماسه باد
sand
U
ماسه ریختن شن
sanded
U
ماسه دار
sandstone
U
ماسه سنگ
daisy chain
U
باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
communication
U
مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
explosion shot
U
ضربه چوب به ماسه
feldspathic sandstone
U
ماسه سنگ فلدسپاتی
micaceous sandstone
U
ماسه سنگ میکادار
sand blast unit
U
واحد ماسه پاشی
aggradation
U
فراسازی ماسه گرفتگی
sand blast nozzle
U
شیپوره ماسه پاشی
gritting
U
خاک ماسه سنگ
sand cone method
U
طریقه جابجایی ماسه
gritted
U
درشت ماسه سنگ
sand dredger
U
ماشین مکنده ماسه
calcareous sandstone
U
ماسه سنگ اهکی
sabulous
U
ریگزار ماسه دار
sand blasting practice
U
عملیات ماسه پاشی
gritted
U
خاک ماسه سنگ
gritting
U
درشت ماسه سنگ
grit
U
درشت ماسه سنگ
sandblast machine
U
ماشین ماسه پاش
siliceous sandstone
U
ماسه سنگ سیلیس
sandy earth
U
زمین ماسه دار
backing sand
U
ماسه پشت قالب
core sand
U
ماسه ریخته گری
foundry sand
U
ماسه ی ریخته گری
sand pit
U
گود ماسه برداری
sand mix
U
ماسه اغشته سرد
sand lime brick
U
اجر ماسه اهکی
grit
U
خاک ماسه سنگ
molding sand
U
ماسه قالب گیری
sandy soil
U
زمین ماسه زار
pipe sand trap
U
ماسه گیر لولهای
lasers
U
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
laser
U
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
plotter
U
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotters
U
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
output
U
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
outputs
U
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
argillaceous sand stone
U
ماسه سنگ خاک رسی
loamy sandstone
U
ماسه سنگ خاک رسی
sand asphalt
U
ماسه اغشته گرم یا سرد
molasse
U
سنگ ماسه اهکی رسدار
brownstone
U
[ماسه سنگ قهوه ای رنگ]
sandy limestone
U
سنگ اهک ماسه دار
mottled sandstone
U
ماسه سنگ رگه دار
chalky sandstone
U
ماسه سنگ نرم اهکی
blast grit
U
ماسه هوا داده شده
device
U
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
devices
U
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
vela
U
بادبان
velorum
U
بادبان
brail
U
بادبان
batten pocket
U
بادبان
sailings
U
بادبان
inhaul
U
بادبان کش
sailed
U
بادبان
sail
بادبان
sailcloth
U
بادبان
inhauler
U
بادبان کش
sand trap
U
قطعه زمین پر از ماسه بعنوان مانع
Dry sand absorbs water.
U
ماسه خشک آبرا جذب می کند
sand box
U
جعبه شن و ماسه
[مخصوص بازی بچه ها]
sandpit
U
جعبه شن و ماسه
[مخصوص بازی بچه ها]
sandbox
[British]
U
جعبه شن و ماسه
[مخصوص بازی بچه ها]
flukes
U
قسمت تیز لنگر که به ماسه مینشیند
fluke
U
قسمت تیز لنگر که به ماسه مینشیند
molding sand preparation plant
U
واحد تهیه ماسه قالب گیری
reefer
U
بادبان جمع کن
cut of sail
U
برش بادبان
inhauler
U
ریسمان بادبان کش
lateen rig
U
بادبان 3 گوشه
foresail
U
بادبان سینه
jigger
U
بادبان کوچک
goosewing
U
دو پهلو بادبان
halyard
U
ریسمان بادبان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com