Total search result: 201 (12 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
interdisciplinary U |
مربوط به رشتههای مختلف علمی |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
inference U |
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد |
 |
 |
inferences U |
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد |
 |
 |
academic |
مربوط به فرهنگستان ادبی یا انجمن علمی |
 |
 |
internationals U |
مربوط به کشورهای مختلف |
 |
 |
international U |
مربوط به کشورهای مختلف |
 |
 |
Kasim Ushag design U |
طرح قسیم اوشاق [عشاق] [مربوط به فرش های کاراباغ در قرن نوزدهم میلادی می باشد که در آن ترنج بزرگی به شکل لوزی متن را در بر گرفته و اشکال قلاب مانند در جهات مختلف بافته می شوند.] |
 |
 |
chart U |
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد |
 |
 |
target discrimination U |
قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف |
 |
 |
charted U |
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد |
 |
 |
charting U |
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد |
 |
 |
charts U |
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد |
 |
 |
fractional U |
اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف |
 |
 |
systems analysis U |
ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم |
 |
 |
selectable U |
مدار یا وسیلهای که انتخابهای مختلف آن با قرار دادن اتصالات سیم مختلف انتخاب می شوند |
 |
 |
blocage U |
[بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.] |
 |
 |
symbiosis U |
همزیستی وتجانس دوموجود مختلف یا دوگروه مختلف باهم |
 |
 |
heterogeneous network U |
سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند |
 |
 |
fdm U |
انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند |
 |
 |
vortex separation U |
جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی |
 |
 |
throwing events U |
رشتههای پرتابی |
 |
 |
branches of production U |
رشتههای تولید |
 |
 |
pyramidal tracts U |
رشتههای هرمی |
 |
 |
commissural fibres U |
رشتههای عصبی رابط |
 |
 |
paint program U |
نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد |
 |
 |
allocate U |
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف |
 |
 |
allocates U |
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف |
 |
 |
allocating U |
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف |
 |
 |
function U |
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند |
 |
 |
functions U |
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند |
 |
 |
functioned U |
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند |
 |
 |
flocculate U |
بصورت رشتههای انبوه و کرکداردراوردن |
 |
 |
rice U |
بصورت رشتههای برنج ماننددراوردن |
 |
 |
fibrillation U |
انقباض بی نظم رشتههای عضلانی |
 |
 |
estate in common U |
درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع |
 |
 |
twice laid U |
ساخته شده از انتهای رشتههای طناب |
 |
 |
asbestos U |
سنگ معدنی دارای رشتههای بلند |
 |
 |
abiston U |
سنگ معدنی دارای رشتههای بلند |
 |
 |
bus U |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
 |
 |
bused U |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
 |
 |
bussing U |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
 |
 |
buses U |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
 |
 |
busing U |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
 |
 |
bussed U |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
 |
 |
busses U |
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود |
 |
 |
grid U |
رشتههای درهم و برهم راه اهن و مانند ان |
 |
 |
fascicle U |
دستهای از رشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند |
 |
 |
grids U |
رشتههای درهم و برهم راه اهن و مانند ان |
 |
 |
fibre optics U |
وسیله تفکیک ستون نوربه رشتههای نازک |
 |
 |
frequencies U |
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند |
 |
 |
frequency U |
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند |
 |
 |
allogamous U |
مختلف الجنس و مختلف النوع |
 |
 |
profiled U |
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC |
 |
 |
profiles U |
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC |
 |
 |
profiling U |
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC |
 |
 |
profile U |
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC |
 |
 |
tree of life U |
درخت زندگی [این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.] |
 |
 |
cable suspension bridge U |
پلی که از رشتههای سیمی بهم تابیده درست شده باشد |
 |
 |
hemstitch U |
رشتههای نخ رابطورموازی قرار دادن ورشتههای عمودی را ازلای انهاگذراندن |
 |
 |
marlinespike U |
وسیله نوک تیزی برای جداکردن رشتههای طناب قایق |
 |
 |
string U |
بخشی از حافظه که رشتههای حروف الفبا عددی در آن ذخیره شده اند |
 |
 |
cont line U |
فاصله میان رشتههای طناب یاچلیک هایی که تنگ هم چیده باشند |
 |
 |
program loans U |
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها |
 |
 |
tactical U |
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی |
 |
 |
tactically U |
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی |
 |
 |
byte U |
پتروکل ارتباطات که داده رابه صورت حروف و نه رشتههای بیتی ارسال میکند |
 |
 |
bytes U |
پتروکل ارتباطات که داده رابه صورت حروف و نه رشتههای بیتی ارسال میکند |
 |
 |
elevation guidance U |
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما |
 |
 |
victual U |
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار |
 |
 |
bioclimatic U |
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی |
 |
 |
floral design U |
طرح گل و بته [قدیمی ترین فرش بافته شده با این طرح مربوط به قرن هجدهم میلادی در منطقه قفقاز روسیه می باشد. این طرح به گونه های مختلف بافته شده و ریشه در فرهنگ کشور دارد مثل گل لاله در فرش ترکیه.] |
 |
 |
highway U |
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود |
 |
 |
highways U |
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود |
 |
 |
auditory U |
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری |
 |
 |
genital U |
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی |
 |
 |
universal U |
قطعهای که توسط CPU دستور می گیرد تا با رشتههای بیت سنکرون و آسنکرون یا خط وط ارسال لازم است |
 |
 |
hunting design U |
طرح شکارگاهی [این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.] |
 |
 |
USART U |
قطعهای که توسط CPU هدایت میشود تا با رشتههای بیت سنکرون و آسنکرون یا خط وط داده موازی کار کند |
 |
 |
supervisory U |
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور |
 |
 |
locals U |
MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود |
 |
 |
local U |
MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود |
 |
 |
decollate U |
جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی |
 |
 |
relative U |
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است |
 |
 |
acoustical U |
مربوط به صدا مربوط به سامعه |
 |
 |
acoustic U |
مربوط به صدا مربوط به سامعه |
 |
 |
theoretic U |
علمی |
 |
 |
sciential U |
علمی |
 |
 |
scientific U |
علمی |
 |
 |
academic U |
علمی |
 |
 |
star design U |
طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.] |
 |
 |
principle U |
قانون علمی |
 |
 |
discipline U |
رشته علمی |
 |
 |
faculty U |
هیئت علمی |
 |
 |
faculties U |
هیئت علمی |
 |
 |
disciplines U |
رشته علمی |
 |
 |
object lesson U |
درس علمی |
 |
 |
object lessons U |
درس علمی |
 |
 |
scientifically U |
بطور علمی |
 |
 |
applied or mixed U |
ریاضیات علمی |
 |
 |
principle U |
اصل علمی |
 |
 |
disciplining U |
رشته علمی |
 |
 |
boffins U |
پژوهشگر علمی |
 |
 |
boffin U |
پژوهشگر علمی |
 |
 |
academian U |
عضوانجمن علمی |
 |
 |
science fiction U |
افسانه علمی |
 |
 |
scientific socialism U |
سوسیالیسم علمی |
 |
 |
scientific applications U |
کابردهای علمی |
 |
 |
prescientific U |
پیش علمی |
 |
 |
scholarism U |
تحقیق علمی |
 |
 |
scientail U |
ماهر علمی |
 |
 |
scientific experiment U |
تجربه علمی |
 |
 |
theoretic and practical U |
علمی وعملی |
 |
 |
field trip U |
گردش علمی |
 |
 |
scientific management U |
مدیریت علمی |
 |
 |
scientific method U |
روش علمی |
 |
 |
scientific researches U |
تحقیقات علمی |
 |
 |
academic freedom |
آزادی علمی |
 |
 |
the triumphs of science U |
پیروزیهای علمی |
 |
 |
scientific researches U |
پژوهشهای علمی |
 |
 |
the province of science U |
رشته علمی |
 |
 |
scientific researches U |
تتبعات علمی |
 |
 |
practical lawyer U |
حقوقدان علمی |
 |
 |
memoire U |
مقاله علمی |
 |
 |
horticulture U |
باغبانی علمی |
 |
 |
researching U |
تحقیقات علمی |
 |
 |
theory U |
فرض علمی |
 |
 |
theories U |
فرض علمی |
 |
 |
research U |
تحقیقات علمی |
 |
 |
researches U |
تحقیقات علمی |
 |
 |
researched U |
تحقیقات علمی |
 |
 |
vocal cords U |
تارهای صوتی رشتههای صوتی یا اوایی |
 |
 |
xenial U |
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان |
 |
 |
range component U |
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد |
 |
 |
distance angle U |
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف |
 |
 |
myrmecologyt U |
مطالعه علمی مورچگان |
 |
 |
tree surgery U |
تشریح علمی درخت |
 |
 |
homosapiens U |
نام علمی انسان |
 |
 |
terminology U |
اصطلاحات علمی یافنی |
 |
 |
equivalent knowledge credit U |
تصدیق اعتبار علمی |
 |
 |
techincal and scientifici U |
بنگاههای علمی و فنی |
 |
 |
scientific notation U |
نشان گذاری علمی |
 |
 |
scientism U |
پیروی از روش علمی |
 |
 |
sciosophy U |
معرفت غیر علمی |
 |
 |
science fiction U |
داستان تخیلی علمی |
 |
 |
equivalent knowledge credit U |
تصدیق دانش علمی |
 |
 |
theories U |
فرضیه علمی تعلیم |
 |
 |
school U |
مکتب علمی یافلسفی |
 |
 |
schools U |
مکتب علمی یافلسفی |
 |
 |
terminologies U |
اصطلاحات علمی یافنی |
 |
 |
theoretically U |
از لحاظ فرض علمی |
 |
 |
scientific data processing U |
داده پردازی علمی |
 |
 |
scientific data processing U |
پردازش داده علمی |
 |
 |
scientifically U |
موافق اصول علمی |
 |
 |
teach-ins U |
بحث علمی دانشجویی |
 |
 |
unscientific U |
خلاف موازین علمی |
 |
 |
teach-in U |
بحث علمی دانشجویی |
 |
 |
pomology U |
میوه کاری علمی |
 |
 |
An immortal scientific work. U |
اثر علمی جاویدان |
 |
 |
ethnography U |
مطالعه علمی نژادها |
 |
 |
ionics U |
مبحث علمی یونها |
 |
 |
criminology U |
مطالعه علمی جرم |
 |
 |
theory U |
فرضیه علمی تعلیم |
 |
 |
terminological U |
وابسته به اصطلاحات علمی وفنی |
 |
 |
laity U |
غیر فنی وغیر علمی |
 |
 |
objective U |
علمی و بدون نظر خصوصی |
 |
 |
objectives U |
علمی و بدون نظر خصوصی |
 |
 |
hydrotherapy U |
استفاده علمی اب دردرمان بیماریها |
 |
 |
paranormal U |
ماورای پدیدههای علمی مکشوف |
 |
 |
Scientific research. U |
تحقیقات ( پژوهش های ) علمی |
 |
 |
He devoted a lifetime to scientific research. U |
یک عمر به پژوهشهای علمی پرداخت |
 |
 |
neurology U |
بحث علمی عصب شناسی |
 |
 |
proving ground U |
محل تحقیقات علمی ازمایشگاه |
 |
 |
chronometry U |
وقت سنجی بطریق علمی |
 |
 |
floating point calculation U |
محاسبات اعداد نمایی یا علمی |
 |
 |
to keep one's feet on the ground <idiom> U |
علمی ماندن و بدون نظر خصوصی |
 |
 |
market research U |
تحقیقات علمی در بازار ودادوستد کالا |
 |
 |
Scientic experiments show that … U |
تجربه های علمی نشان می دهد که |
 |
 |
technology U |
اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی |
 |
 |
technologies U |
اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی |
 |
 |
pragmatically U |
بطور علمی یا عبرت اموز فضولانه |
 |
 |
zymurgy U |
مبحث عمل تخمیر در شیمی علمی |
 |
 |
organon U |
سبک علمی مجموعهای از عقایدعلمی ومدون |
 |
 |
civil appropriation U |
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی |
 |
 |
uart U |
قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند |
 |
 |
aluminum wool U |
رشتههای تکه تکه الومینوم که برای رفع زنگ زدگی وخوردگی و نیز جلادادن وصیقل دادن خراشهای جزئی روی ورقه ها یا لولههای الومینیومی بکار میرود |
 |
 |
references U |
کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره |
 |
 |
appraised U |
تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی |
 |
 |
Delphinium U |
[نام علمی گل اسپرک در تهیه رنگینه زرد] |
 |
 |
reference U |
کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره |
 |
 |
appraise U |
تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی |
 |
 |
appraises U |
تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی |
 |
 |
appraising U |
تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی |
 |
 |
mechanics U |
علمی که درباره اثر نیرو بر اجسام بحث میکند |
 |
 |
ethic U |
روش اخلاقی یک نویسنده یامکتب علمی یا ادبی و یاهنری |
 |
 |
thermostatics U |
اصول نظری یا فرضیه علمی درباره موازنه گرما |
 |
 |
aerostatics U |
علمی که درمورد گازها درحالت سکون و تعادل بحث میکند |
 |
 |
king's english U |
اصطلاحات و لغات خاص انگلیسی علمی مصطلح درجنوب انگلیس |
 |
 |
pseudoscience U |
مجموعه تئوریها وفرضیه هاوروشهایی که بغلط علمی قلمداد میگردند |
 |
 |
fortran U |
یک زبان سطح بالابرای انجام محاسبات ریاضی علمی و مهندسی |
 |
 |
fortran U |
زبان برنامه نویسی که مقام اول را در استفادههای علمی دارد |
 |
 |
mixed ability |
کلاسی که درآن شاگردان سطح علمی وتوانائی متفاوتی دارند |
 |