English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
team handball court U مربع مستطیل 04 در 02 متر که باخطی به موازات خط دروازه به دو قسمت تقسیم شده وهر منطقه یک دروازه دارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
passout U پاس از پشت دروازه به یاردر جلوی دروازه
goal area U منطقه دروازه
attacting zone U منطقه دروازه
kick save U نجات دروازه با پای دروازه بان
defensive U منطقه دفاعی شامل دروازه
end zone U منطقه 09 متری بین خط دروازه و خط انتهایی
slots U منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
slotting U منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
slot U منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
end zone U منطقه اخر زمین هاکی از خط ابی تادیوار پشت دروازه
three state logic U دروازه منط قی یا IC که سه وضعیت خروجی ممکن دارد
goal judge U داور پشت دروازه لاکراس داور دروازه واترپولو
elements U دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
element U دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
rectangle U مربع مستطیل
rectangles U مربع مستطیل
right angled parallelogram U مربع مستطیل چارگوش دراز
goalposts U تیر دروازه تیر عمودی دروازه
goalpost U تیر دروازه تیر عمودی دروازه
salachak U فرش محرابی یموتی [این نوع بافت حالت معمول مستطیل شکل فرش را ندارد و قسمت بالای فرش شکل قوسی یا مثلثی دارد.]
skim board U تخته گرد یا مربع مستطیل برای موج سواری در اب کم عمق
quadrat U به قطعات مستطیل تقسیم کردن
cards U سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
card U سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
portal U دروازه
goal area line U خط دروازه
gate U دروازه
gates U دروازه
barbacan U دروازه
barbican U دروازه
gateways U دروازه
portals U دروازه
gateway U دروازه
port U دروازه
goal U دروازه
hoops U دروازه
hoop U دروازه
goals U دروازه
goalkeepers U دروازه بان
goalkeeper U دروازه بان
tend goal U حفظ دروازه
saved U نجات دروازه
tend goal U دروازه بانی
save U نجات دروازه
wicket U دروازه کوچک
goal crease U محوطه دروازه
goal U دروازه بان
between the pipes U تیر دروازه
gate keeper U دروازه بان
gatekeeper U دروازه بان
logic gate U دروازه منطقی
hoops U دروازه کروکه
goals U دروازه بان
gatekeepers U دروازه بان
keepers U دروازه بان
goalies U دروازه بان
hoop U دروازه کروکه
puck stopper U دروازه بان
goal keeper U دروازه بان
gatepost U بازوی دروازه
saves U نجات دروازه
wickets U دروازه کوچک
keeper U دروازه بان
goal keeper line U خط دروازه بان
goal posts U پایههای دروازه
keep goal U دروازه بانی
octroi U دروازه بانی
starting gate U دروازه شروع
goal tender U دروازه بان
own goals U گل به دروازه خودی
own goal U گل به دروازه خودی
goalar U دروازه بان
gateposts U بازوی دروازه
goalie U دروازه بان
octroi U مالیات دم دروازه
goal mouth U دهانه دروازه
in goal U دروازه بان
changing the goal keeper U تعویض دروازه بان
goalkeepers U دروازه بان فوتبال
goalkeeper U دروازه بان فوتبال
catching glove U دستکش دروازه بان
shooting U شوت بسوی دروازه
crossbars U تیرک افقی دروازه
goalposts U تیرک عمودی دروازه
gatehouse U اطاق دروازه بان
gatehouses U اطاق دروازه بان
flopper U دروازه بان شیرجه رو
standup goalie U دروازه بانی ایستاده
crossbar U تیرک افقی دروازه
shootings U شوت بسوی دروازه
goalpost U تیرک عمودی دروازه
upright U تیرک عمودی دروازه
shot direct at goal U شوت مستقیم به دروازه
deciding U نزدیک به دروازه حریف
fast break U حمله سریع به دروازه
goal umpire U دروازه بان واترپولو
twentyfive U خط 52 یاردی موازی با خط دروازه
goal games U بازیهای دروازه دار
goal kick U شوت بسوی دروازه
sally port U دروازه عبور از قلعه
gate post U تیرچارچوب دروازه باهویابازوی در
offside line U خط فرضی موازی با دروازه
warder U نگهبان دروازه یا قصر
double reverse U شوت برگردان به دروازه
gate U دروازه شروع اسکی
petard U بمب دروازه ریز
sally port U دروازه بزرگ قلعه
warders U نگهبان دروازه یا قصر
gates U دروازه شروع اسکی
goalthrow U پرتاب دروازه بان
He was approaching the gate. U او [مرد] به دروازه نزدیک شد.
long ball U پرتاب از دور به دروازه
stick glove U دستکش کلفت دروازه بان
seelos U دروازه بشکل اچ در مارپیچ کوچک
send-offs U حرکت اسبها از دروازه شروع
send-off U حرکت اسبها از دروازه شروع
drop a goal U ضربه زدن بر فراز دروازه
send off U حرکت اسبها از دروازه شروع
active U دروازهای که برخلاف دروازه نافعال
gatepost U تیر چار چوب دروازه
punch the ball U مشت کردن دروازه بان
gatehouse U اطاق یازندان بالای دروازه
gatehouses U اطاق یازندان بالای دروازه
touch in goal line U ادامه خط بین خط دروازه و خط مرزی
touch in goal U محدوده بین خط دروازه و خط مرزی
in- U توپی که وارد دروازه شده
nineteens U علامت تعویض دروازه بان
clearest U دفع توپ ازحوالی دروازه
clearer U دورکردن گوی از نزدیک دروازه
logic U دروازه یا ترکیب دروازههای منط قی
clearer U دفع توپ ازحوالی دروازه
clear U دورکردن گوی از نزدیک دروازه
in U توپی که وارد دروازه شده
clear U دفع توپ ازحوالی دروازه
clearest U دورکردن گوی از نزدیک دروازه
clears U دفع توپ ازحوالی دروازه
clears U دورکردن گوی از نزدیک دروازه
gateposts U تیر چار چوب دروازه
nineteen U علامت تعویض دروازه بان
goal kick U ضربه ازاد مستقیم روی دروازه
battering rams U میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
field player U بازیگران جز دروازه بان بازیگر ثابت
heaviest U گوی سریع که نزدیک دروازه میافتد
heavies U گوی سریع که نزدیک دروازه میافتد
field goal U رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
uprights U تیرهای عمودی دروازه فوتبال امریکایی
heavier U گوی سریع که نزدیک دروازه میافتد
heavy U گوی سریع که نزدیک دروازه میافتد
faubourg U قسمتی ازشهر که بیرون دروازه باشد
peels U گذراندن گوی حریف از دروازه کروکه
peel U گذراندن گوی حریف از دروازه کروکه
dropped goal U رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
drop goal U رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
goal throw U پرتاب ازاد دروازه بان واترپولو
hanging-post U [تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
battering ram U میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
A creaking gate hang long. <proverb> U یک دروازه شکسته مدتها سرپا می ایستد.
inhibit U ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
inverter U دروازه منط قی برای امکانات بر عکس کردن
place kick U توپ را از روی زمین با پا بطرف دروازه زدن
short side U خط بازیگران با تعداد کمتری بازیگر دهانه دروازه
smothers U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
inhibits U ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
smothering U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothered U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
headmen U پاس دادن به یار نزدیک دروازه حریف
headman U پاس دادن به یار نزدیک دروازه حریف
gopura U [دروازه بلند و مزین مقبره های هندی]
smother U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
stickside U سمتی از بدن دروازه بان باچوب هاکی
analog U دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
analogue U دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
deflection U ضربهای که به چیزی بخوردو گوی بطرف دروازه برود
deflections U ضربهای که به چیزی بخوردو گوی بطرف دروازه برود
punters U دروازه بان ماهر در ردکردن توپ با مشت شرطبند
analogues U دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
punter U دروازه بان ماهر در ردکردن توپ با مشت شرطبند
bounce shot U گویی که به زمین می خورد وبه طرف دروازه می رود
to rifle the ball into the goal U با ضربه خیلی محکم توپ را به دروازه شوت کردن
icing U ضربه خطای مدافع از نیمه زمین خودی به خط دروازه حریف
tries U کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
flop U شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
gate U زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
flopping U شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flops U شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
breaks U جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
break U جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
gates U زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
try U کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
flopped U شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
and U دروازه الکترونیکی که تابع "و" منط قی را روی سیگنالهای الکتریکی انجام میدهد
slants U بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
slant U بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
inhibit U توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
inhibits U توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
handball U بازی بین دو تیم هفت نفره با شش بازیگر ویک دروازه بان
slanted U بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
circuits U مدار الکترونیکی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است مثل :Exor , OR , And
transistor U معروفترین خانواده دروازه و طرح مدار ترانزیستوری که ترانزیستورهای دو قط بی آن مستقیماگ کنترل میشود.
goal light U چراغ قرمز پشت دروازه لاکراس برای نشان دادن امتیاز در هر بار
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com