Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
square
U
مربع توان دوم
squared
U
مربع توان دوم
squares
U
مربع توان دوم
squaring
U
مربع توان دوم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
measure
U
مساحت بر حسب فوت مربع یا متر مربع که در اثر ضرب طور در عرض بدست می آید
knot density
U
چگالی گره
[تراکم تعداد گره در مساحتی مشخص از فرش می باشد که اغلب بصورت متر مربع و یا اینچ مربع محاسبه می گردد.]
eight bit system
U
کم توان که CPU آن می توان کلمات هشت بیتی را پردازش کند
power meter
U
دستگاه اندازه گیری توان توان سنج وات متر
rating
U
توان نامی توان قدرت
ratings
U
توان نامی توان قدرت
lsb
U
رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
watts
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watt
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
A jars mouth may be stopped ,a mans cannot.
<proverb>
U
در کوزه را مى توان بست اما دهان آدمى را نمى توان بست.
volt ampere meter
U
دستگاه اندازه گیری توان فاهری توان فاهری سنج
mini
U
کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست
squaring
U
مربع
quadrangles
U
مربع
quadrangle
U
مربع
chi square
U
مربع خی
sq
U
مربع
quadrangular
U
مربع
rectangles
U
مربع
rectangle
U
مربع
foursquare
U
مربع
squared
U
مربع
square
U
مربع
squares
U
مربع
mean square
U
یک مربع حسابی
squarish
U
تقریبا مربع
rectangle
U
مربع مستطیل
rectangles
U
مربع مستطیل
square mil
U
میل مربع
whole brick
U
اجر مربع
square foot
U
فوت مربع
square inch
U
اینچ مربع
square knot
U
گره مربع
quadrature
U
مربع سازی
chi square distribution
U
توزیع مربع خی
square matrix
U
ماتریس مربع
square wave
U
موج مربع
square metre
U
متر مربع
four-square
U
کاملا مربع
pound per square inch
U
پوند بر اینچ مربع
box spar
U
تیرکهای با مقطع مربع
ounce per inch square
U
اونس اینچ مربع
scow
U
قایق کف پهن ته مربع
sieving
U
الک با سوراخ مربع
sieves
U
الک با سوراخ مربع
ship rigged
U
دارای بادبان مربع
sieved
U
الک با سوراخ مربع
square toed
U
دارای پنجه مربع
square pyramid
U
هرم مربع القاعده
hectare
U
ده هزار متر مربع
hectares
U
ده هزار متر مربع
formee
U
دارای انتهای مربع
weight zone
U
مربع وزن گلوله
color square
U
مربع رنگ نما
sieve
U
الک با سوراخ مربع
diamond charge
U
خرج مربع شکل
prams
U
قایق کف پهن ته مربع
cosecant squared beam
U
اشعه با مربع کوسکانت
square number
U
مربع کامل
[ریاضی]
pram
U
قایق کف پهن ته مربع
basilica
U
[کلیسایی با ساختمان مربع شکل]
right angled parallelogram
U
مربع مستطیل چارگوش دراز
square pyramidal molecule
U
مولکول هرمی مربع القاعده
box
U
مربع روی ورقه محاسبه
boxes
U
مربع روی ورقه محاسبه
abaciscus
U
قطعه مربع کاشی معرق
filet
U
توری دارای اشکال مربع
abaculus
U
قطعه مربع کاشی معرق
diamond
U
مربع بزرگ زمین بیس بال
crotched
U
گویی که در مربع بالای میزبیلیارد است
gaff topsail
U
بادبان سه گوش یا مربع شکل سبک
box defence
U
تشکیل یک مربع برای دفاع ازدروازه
abacus
U
گنجه فرف لوحه مربع موزائیک سازی
abacuses
U
گنجه فرف لوحه مربع موزائیک سازی
kpsi
U
[واژه مخفف معادل تعداد گره در هر اینچ مربع]
anchoring
U
هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
anchors
U
هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
anchor
U
هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
ring
U
محوطهای باطناب محصور شده به اندازه 6 متر مربع
footcandle
U
واحد روشنایی برابر تابش نور در یک فوت مربع
identity matrix
U
ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
skim board
U
تخته گرد یا مربع مستطیل برای موج سواری در اب کم عمق
reefknot
U
گره مربع مخصوص توگذاشتن یا جمع کردن بادبان تو گذاشتن
acres
U
واحدی برای مساحت سطح زمین برابر 7404 متر مربع
acre
U
واحدی برای مساحت سطح زمین برابر 7404 متر مربع
millibar
U
واحد فشار جو برابر یک هزارم " بار" یاهزار "دین "در هر سانتیمتر مربع
langley
U
واحد تشعشع خورشید مساوی یک گرم کالری در هرسانتیمتر مربع از سطح غیرمتشعشع
crotches
U
مربع کوچک در 4 گوشه میزبیلیارد بی کیسه چنگک نگهدارنده تیر افقی بادبان
crotch
U
مربع کوچک در 4 گوشه میزبیلیارد بی کیسه چنگک نگهدارنده تیر افقی بادبان
coulomb's law
U
نیروی بین دوبار الکتریکی یا مغناطیسی باحاصل ضرب بارهای انهانسبت مستقیم و با مربع فاصله انها از هم نسبت عکس دارد
squares
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squaring
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
sabin
U
واحد جذب صوت معادل قوه جذب در یک فوت مربع
team handball court
U
مربع مستطیل 04 در 02 متر که باخطی به موازات خط دروازه به دو قسمت تقسیم شده وهر منطقه یک دروازه دارد
low power
U
توان کم
capacitance
U
توان
high-powered
U
پر توان
potency
U
توان
isoelectric
U
هم توان
equipotent
U
هم توان
p
U
توان
vigour
U
توان
oligotrophic
U
کم توان
ambidextrous
U
دو سو توان
ambidextral
U
دو سو توان
powering
U
توان
throughput
U
توان
powers
U
توان
potential
U
توان
vigor
U
توان
power
U
توان
powered
U
توان
exponents
U
توان
vim
U
توان
exponent
U
توان
electric power
U
توان برقی
engine performance
U
توان موتور
engine rating
U
توان موتور
capacity range
U
حیطه توان
to the power of
[three]
U
به توان
[سه]
[ریاضی]
circuit breaking capacity
U
توان قطع
exponentiation
U
به توان رساندن
flexural strength
U
توان خمشی
fluctuating power
U
توان نوشی
puissance
U
توان قدرت
brake horsepower
U
توان مفید
idle power
U
توان کور
explosive power
U
توان انفجاری
exponent
U
توان
[ریاضی]
wattless power
U
توان هرز
power
U
توان
[ریاضی]
constant power
U
توان دائمی
constant power
U
توان ثابت
connected load
U
توان اتصال
compression strength
U
توان فشاری
complex power
U
توان موهومی
discriminating power
U
توان افتراق
dispersive power
U
توان پاشندگی
wattmeter
U
توان سنج
dynomometer
U
توان سنج
effective power
U
توان موثر
complex power
U
توان مختلط
cosine meter
U
توان سنج
power function
U
تابع توان
reactive power
U
توان راکتیو
reactive volt amperes
U
توان هرز
reactor output
U
توان راکتور
output power
U
توان خروجی
real power
U
توان حقیقی
real power
U
توان موثر
out put
U
توان دستگاهها
received power
U
توان دریافتی
resolution power
U
توان تفکیک
reactive power
U
توان واکنشی
reactive power
U
توان هرز
physical medicine
U
طب توان بخشی
power level indicator
U
توان نما
power loss
U
اتلاف توان
power output
U
توان خروجی
power factor
U
ضریب توان
power endurance
U
توان استقامت
simple circuit
U
مدار توان
power circuit
U
مدار توان
rated output
U
توان نامی
potential energy
U
نهان توان
sounp power
U
توان صوتی
power level
U
تراز توان
motor output
U
توان موتور
increase of output
U
افزایش توان
useful power
U
توان مفید
wattles power
U
توان کور
vector power
U
توان برداری
idle current wattmeter
U
توان کورسنج
i^ r loss
U
اتلاف توان
i. and evdevolution
U
توان یابی
horse power
U
توان موتور
heating power
U
توان حرارتی
indicated horsepower
U
توان فاهری
input power
U
توان ورودی
true power
U
توان واقعی
microcomputer
U
کامپیوتر کم توان
maximum available powere
U
توان حداکثر
tensile strength
U
توان کششی
thermal power
U
توان حرارتی
low power
U
توان کوچک
light output ratio
U
توان نور
true power
U
توان حقیقی
interference power
U
توان پارازیت
instantaneous power
U
توان لحظهای
true power
U
توان متوسط
h.p.
U
توان اسب
micro
U
کامپیوتر کم توان
valence
U
توان ارزش
input
U
توان اولیه
inputted
U
توان ورودی
throughput
U
توان عملیاتی
inputted
U
توان اولیه
purchasing power
U
توان خرید
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com