Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
detonating cord
U
مدار چاشنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
duplex
U
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplexes
U
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
firing circuit
U
مدار چاشنی مدار انفجار
gradient circuit
U
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
Other Matches
fuze
U
ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
flash tube
U
لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
first fire mixture
U
خرج انفجاری یا چاشنی انفجاری سریع العمل چاشنی اولیه
pad
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
composite circuit
U
مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
switching
U
مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
inferior planet
U
سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
pinning
U
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pin
U
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned
U
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
fuzing
U
چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
mask design
U
اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
powder train
U
مدار خرج مدار باروت
one hook
U
مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
interfaces
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
percussion cap
U
چاشنی
seasoning
U
چاشنی
capped
U
چاشنی
igniter
U
چاشنی
devices
U
چاشنی
device
U
چاشنی
percussion caps
U
چاشنی
capsule
U
چاشنی
sauce
U
چاشنی
primer
U
چاشنی
safety fuze
U
چاشنی
primers
U
چاشنی
flavoring
U
چاشنی
ignitor
U
چاشنی
salmagundi
U
چاشنی
amorce
U
چاشنی
stuffing
U
چاشنی
sauces
U
چاشنی
flavourings
U
چاشنی
flavouring
U
چاشنی
flavorings
U
چاشنی
detonator
U
چاشنی
destructor
U
چاشنی
detonating charge
U
چاشنی
luring
U
چاشنی
lures
U
چاشنی
lured
U
چاشنی
lure
U
چاشنی
capsules
U
چاشنی
detonators
U
چاشنی
cap
U
چاشنی
dressing
U
چاشنی
fuze
U
چاشنی
dressings
U
چاشنی
primed
U
چاشنی گذاشتن
percussion cap
U
چاشنی ضربتی
sauces
U
چاشنی زدن به
defusing
U
چاشنی کشیدن
garnished
U
چاشنی زدن
spicing
U
چاشنی غذا
spice
U
چاشنی غذا
primer seat
U
مقر چاشنی
blasting cap
U
کلاهک چاشنی
detonation cap
U
کلاهک چاشنی
electric primer
U
چاشنی الکتریکی
spices
U
چاشنی غذا
garniture
U
تزیین چاشنی
garnish
U
چاشنی زدن
primes
U
چاشنی گذاشتن
cannon primer
U
چاشنی توپ
garnishes
U
چاشنی زدن
detonation cord
U
فتیله چاشنی
spiced
U
چاشنی غذا
sauce
U
چاشنی زدن به
relishing
U
چاشنی ذوق
tutti frutti
U
چاشنی میوهدار
defuses
U
چاشنی کشیدن
percussion caps
U
چاشنی ضربتی
defused
U
چاشنی کشیدن
defuse
U
چاشنی کشیدن
primer pouch
U
محفظه چاشنی
seasoner
U
چاشنی زننده
flash fuze
U
چاشنی الکتریکی
ketchup
U
چاشنی غذا
adapter booster
U
چاشنی خوران
igniter train
U
مجموعه چاشنی
igniting powder
U
خرج چاشنی
relish
U
چاشنی ذوق
relished
U
چاشنی ذوق
ignition cap
U
کلاهک چاشنی
destructor
U
چاشنی انفجاری
relishes
U
چاشنی ذوق
prime
U
چاشنی گذاشتن
igniting primer
U
چاشنی مشتعل کننده
seasoned
U
دوران چاشنی زدن
flavor
U
چاشنی زدن به معطرکردن
season
U
دوران چاشنی زدن
seasons
U
دوران چاشنی زدن
flavors
U
چاشنی زدن به معطرکردن
precussion detonator
U
چاشنی ضربتی یا دنگی
sauce-boats
U
فرف چاشنی خوری
flavour
U
چاشنی زدن به معطرکردن
initiator
U
چاشنی مشتعل کننده
melinite
U
مخصوص تهیه چاشنی
flavored
U
چاشنی زدن به معطرکردن
condiments
U
چاشنی ادویه زدن
condiment
U
چاشنی ادویه زدن
flavours
U
چاشنی زدن به معطرکردن
garnish
U
چاشنی زدن به ارایش
safing
U
چاشنی برداری کردن
chutney
U
یکنوع چاشنی غذا
adhesion agent
U
چاشنی چسب افزا
primming
U
چاشنی گذاری کردن
au naturel
U
ساده و بدون چاشنی
primer setback
U
عقب نشستن چاشنی
primer pouch
U
کیف یافانوسقه چاشنی
sauce boat
U
فرف چاشنی خوری
primer leak
U
خروج گازاز ته چاشنی
French dressing
U
چاشنی سالاد فرانسوی
activate
U
چاشنی مین را کشیدن
cannon primer
U
چاشنی خرج توپ
garnished
U
چاشنی زدن به ارایش
garnishes
U
چاشنی زدن به ارایش
uncharged
U
چاشنی گذاری نشده
primer leak
U
نشد کردن چاشنی
sauce-boat
U
فرف چاشنی خوری
hung striker
U
ضارب چاشنی معیوب نارنجک
hung striker
U
چاشنی عمل نکرده نارنجک
coupling base
U
اتصال دهنده چاشنی به کلاهک
flavor
U
چاشنی مزه دار کردن
gamy
U
چاشنی زده افتضاح اور
gamey
U
چاشنی زده افتضاح اور
initiator
U
چاشنی اولیه خرج ابتدایی
firing mechanism
U
چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
salad dressings
U
چاشنی وادویه مخصوص سالاد
salad dressing
U
چاشنی وادویه مخصوص سالاد
squibs
U
چاشنی خرج راکتهای دریایی
flavour
U
چاشنی مزه دار کردن
flavored
U
چاشنی مزه دار کردن
flavours
U
چاشنی مزه دار کردن
electric squib
U
نوعی چاشنی با فتیله الکتریکی
flavors
U
چاشنی مزه دار کردن
squib
U
چاشنی خرج راکتهای دریایی
mayonnaise
U
نوعی چاشنی غذا وسالاد مایونز
to dress
[salad]
U
چاشنی زدن
[آرایش دادن ]
[سالاد]
cocks
U
چخماق کشیدن ضربه زدن به چاشنی
squibs
U
یک نوع چاشنی مخصوص در مداراتش موشک
cocking
U
چخماق کشیدن ضربه زدن به چاشنی
cock
U
چخماق کشیدن ضربه زدن به چاشنی
squib
U
یک نوع چاشنی مخصوص در مداراتش موشک
arm
U
مسلح کردن چاشنی کشیدن اماده انفجارکردن
coupling base
U
وسیلهای که چاشنی را به کلاهک یا خرج مشتعل کننده وصل میکند
activating
U
به کار انداختن چاشنی مین را کشیدن چکانیدن ماشه جنگ افزار
activates
U
به کار انداختن چاشنی مین را کشیدن چکانیدن ماشه جنگ افزار
soy
U
سبوس یا چاشنی چینی یاژاپونی مرکب از لوبیای جوشانده وشیر وغیره
activated
U
به کار انداختن چاشنی مین را کشیدن چکانیدن ماشه جنگ افزار
delayed contact
U
چاشنی با تماس تاخیری سیستم پیش تنظیم تاخیری
dormant
U
عامل تاخیری مین دریایی چاشنی تاخیری
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
pivots
U
مدار
pivoted
U
مدار
pivot
U
مدار
themes
U
مدار
theme
U
مدار
orbits
U
مدار
orbit
U
مدار
electric circuit
U
مدار
track circuit
U
مدار خط
zones
U
مدار
circuits
U
مدار
and gate
U
مدار AND
or circuit
U
مدار OR
zone
U
مدار
absis
U
مدار
circuit
U
مدار
orbited
U
مدار
one wire circuit
U
مدار تک سیم
circuit card
U
کارت مدار
digital circuit
U
مدار رقمی
circuit resistance
U
مقاومت مدار
bistable circuit
U
مدار دوپایا
basic circuit
U
مدار ساده
balanced circuit
U
مدار متعادل
control circuit
U
مدار فرمان
blind circuit
U
مدار یک طرفه
bridge circuit
U
مدار پلوار
circuit capacity
U
فرفیت مدار
circuit board
U
برد مدار
circuit board
U
تخته مدار
breadboard
U
تخته مدار
politicians
U
سیاست مدار
capacitive circuit
U
مدار فرفیتی
politician
U
سیاست مدار
auxiliary circuit
U
مدار یدکی
branch circuit
U
مدار انشعابی
combined circuit
U
مدار مرکب
single wire circuit
U
مدار تک سیم
complex circuit
U
مدار مختلط
composited circuit
U
مدار تک سیم
ground return circuit
U
مدار تک سیم
delay circuit
U
مدار تاخیر
converter circuit
U
مدار مبدل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com