English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 37 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sauce-boats U فزف سوس خوری
sauce-boats U فرف چاشنی خوری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
boats U کرجی هرچیزی شبیه قایق
boats U قایق
boats U کشتی کوچک
boats U ناو کوچک
boats U لوت کا
boats U کشیدن ماهی بداخل قایق
boats U قایق رانی کردن
gravy boats U فرف سس
sailing boats U قایق بادبانی
sculling boats U قایقمسابقهقایقسواری
patrol boats U ناوچه گشتی
paddle boats U کرجی بخاری که با چرح پره دار رانده میشود
none of your sauce U بس است پر روئی !
sauce U چاشنی زدن به
sauce U اب خورش جاشنی غذا
sauce U رب
sauce U خوشمزه کردن
sauce U نم زدن
sauce U سوس
sauce U چاشنی
mint sauce U کمکویاریبهبیمار
barbecue sauce U نوعیسسکهدرپختگوشتاستفادهمیشود
hit the sauce <idiom> U الکل نوشیدن
sauce box U ادم بی شرم
tartar sauce U سس ماهی
soy sauce U شیره یا سس سویا
sauce box U بچه پر رو
sauce-boat U فرف چاشنی خوری
pepper sauce U ترشی فلفل
hard sauce U مخلوطی از خامه وشکروچاشنی
tomato sauce U سوس گوجه فرنگی
sauce boat U فزف سوس خوری
sauce boat U فرف چاشنی خوری
sauce-boat U فزف سوس خوری
Hunger is the best sauce. <proverb> U گشنگی بهترین خوشمزه کننده غذا است. [ضرب المثل ]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com