Total search result: 219 (11 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
communication circuit U |
مدار ارتباطی |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Search result with all words |
|
 |
connect U |
اتصال دو نقط ه مدار یا شبکه ارتباطی |
 |
 |
connects U |
اتصال دو نقط ه مدار یا شبکه ارتباطی |
 |
 |
band U |
مدار ارتباطی که سیگنال |
 |
 |
bands U |
مدار ارتباطی که سیگنال |
 |
 |
common U |
کانالی که به عنوان خط ارتباطی به چندین وسیله یا مدار به کار می رود |
 |
 |
commoners U |
کانالی که به عنوان خط ارتباطی به چندین وسیله یا مدار به کار می رود |
 |
 |
commonest U |
کانالی که به عنوان خط ارتباطی به چندین وسیله یا مدار به کار می رود |
 |
 |
balance U |
خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند |
 |
 |
balance U |
مدار الکتریکی که یک بار صحیح را روی خط ارتباطی قرار میدهد. |
 |
 |
balances U |
خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند |
 |
 |
balances U |
مدار الکتریکی که یک بار صحیح را روی خط ارتباطی قرار میدهد. |
 |
 |
switching U |
خط و مدار ارتباطی که در صورت نیاز ایجاد میشود و تا زمان لازم باقی می ماند |
 |
 |
hold U |
زمان سپری شده توسط مدار ارتباطی حین تماس |
 |
 |
holds U |
زمان سپری شده توسط مدار ارتباطی حین تماس |
 |
 |
interface U |
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط |
 |
 |
interfaces U |
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط |
 |
 |
base band U |
مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند |
 |
 |
baseband U |
مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند |
 |
Other Matches |
|
 |
duplexes U |
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام |
 |
 |
duplex U |
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام |
 |
 |
HyperTerminal U |
برنامه ارتباطی که در ویندوز وجود دارد و به کاربر امکان صدا کردن کامپیوتر راه دور از طریق مودم و فایلهای ارتباطی میدهد |
 |
 |
pads U |
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت |
 |
 |
pad U |
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت |
 |
 |
composite circuit U |
مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است |
 |
 |
switching U |
مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند |
 |
 |
inferior planet U |
سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد |
 |
 |
pinned U |
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد |
 |
 |
pin U |
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد |
 |
 |
pinning U |
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد |
 |
 |
mask design U |
اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد |
 |
 |
powder train U |
مدار خرج مدار باروت |
 |
 |
firing circuit U |
مدار چاشنی مدار انفجار |
 |
 |
one hook U |
مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله |
 |
 |
gradient circuit U |
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین |
 |
 |
incorerence rency U |
بی ارتباطی |
 |
 |
inconsequence U |
بی ارتباطی |
 |
 |
disconnectedness U |
بی ارتباطی |
 |
 |
irrelation U |
بی ارتباطی |
 |
 |
long distance line U |
خط ارتباطی |
 |
 |
communication line U |
خط ارتباطی |
 |
 |
tie line U |
خط ارتباطی |
 |
 |
relationship therapy U |
درمان ارتباطی |
 |
 |
routes of communication U |
مسیرهای ارتباطی |
 |
 |
communication cable U |
کابل ارتباطی |
 |
 |
communication channel U |
مجرای ارتباطی |
 |
 |
answer/originate U |
رسانه ارتباطی |
 |
 |
communication link U |
پیوند ارتباطی |
 |
 |
networks U |
شبکه ارتباطی |
 |
 |
network U |
شبکه ارتباطی |
 |
 |
association pathway U |
گذرگاه ارتباطی |
 |
 |
association nuclei U |
هستههای ارتباطی |
 |
 |
association neuron U |
نورون ارتباطی |
 |
 |
routes of communication U |
کانالهای ارتباطی |
 |
 |
association areas U |
مناطق ارتباطی |
 |
 |
trunk cable U |
کابل ارتباطی |
 |
 |
communication channel U |
کانل ارتباطی |
 |
 |
communication protocol U |
پروتکل ارتباطی |
 |
 |
communication system U |
نظام ارتباطی |
 |
 |
communication network U |
شبکه ارتباطی |
 |
 |
communications terminal U |
ترمینالهای ارتباطی |
 |
 |
communication link U |
اتثال ارتباطی |
 |
 |
telecommunication cable U |
کابل ارتباطی |
 |
 |
long distance cable U |
کابل ارتباطی |
 |
 |
communication interface U |
میانجی ارتباطی |
 |
 |
communication channels U |
وسایل ارتباطی |
 |
 |
communication device U |
دستگاه ارتباطی |
 |
 |
communication channel U |
کانال ارتباطی |
 |
 |
engineering circuit U |
کانال ارتباطی فنی |
 |
 |
line of communications U |
خطوط ارتباطی زمین |
 |
 |
disrelation U |
عدم ارتباط بی ارتباطی |
 |
 |
communication control character U |
کاراکتر کنترل ارتباطی |
 |
 |
receive U |
پذیرش داده از یک خط ارتباطی |
 |
 |
frontal association area U |
منطقه ارتباطی پیشانی |
 |
 |
communication U |
مراوده وسایل ارتباطی |
 |
 |
receives U |
پذیرش داده از یک خط ارتباطی |
 |
 |
dedicated U |
خط ارتباطی برای کار خاص |
 |
 |
air ground liaison code U |
کدهای ارتباطی زمینی وهوایی |
 |
 |
path U |
مسیر از یک نقط ه در شبکه ارتباطی به دیگری |
 |
 |
optical U |
سیستم ارتباطی با استفاده از فیبر نوری |
 |
 |
channels U |
خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده |
 |
 |
channeled U |
خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده |
 |
 |
paths U |
مسیر از یک نقط ه در شبکه ارتباطی به دیگری |
 |
 |
narrow band ISDN U |
نام دیگر سیستم ارتباطی ISDN |
 |
 |
channelled U |
خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده |
 |
 |
channeling U |
خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده |
 |
 |
answering U |
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی |
 |
 |
telematics U |
واسط پردازش داده و وسایل ارتباطی |
 |
 |
answered U |
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی |
 |
 |
answers U |
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی |
 |
 |
crosstalk U |
واسط بین دو کابل ارتباطی یا کانال |
 |
 |
answer U |
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی |
 |
 |
channel U |
خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده |
 |
 |
link U |
مسیر ارتباطی یا کانال بین دو قطعه یا وسیله |
 |
 |
analog U |
خط ارتباطی که خط وط آنالوگ مانند صوت را منتقل میکند |
 |
 |
readying U |
خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است |
 |
 |
positive U |
سیگنال ارتباطی که صحت یک پیام را بیان میکند |
 |
 |
ready U |
خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است |
 |
 |
channels U |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
 |
 |
channeled U |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
 |
 |
channeling U |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
 |
 |
channel U |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
 |
 |
channelled U |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
 |
 |
holdup U |
بازگشت یا نگهداری یک مقدار یا خط ارتباطی یا بخشی از حافظه |
 |
 |
output U |
کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد |
 |
 |
readied U |
خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است |
 |
 |
readies U |
خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است |
 |
 |
outputs U |
کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد |
 |
 |
bridged U |
تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد |
 |
 |
head U |
وسیله ارتباطی بین آنتن و شبکه کابل تلویزیونی |
 |
 |
remoter U |
ایستگاه ارتباطی که توسط کامپیوترمرکزی قابل کنترل است |
 |
 |
remotest U |
ایستگاه ارتباطی که توسط کامپیوترمرکزی قابل کنترل است |
 |
 |
remote U |
ایستگاه ارتباطی که توسط کامپیوترمرکزی قابل کنترل است |
 |
 |
bridge U |
تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد |
 |
 |
interactive U |
ارتباط بین یک گروه از مردم با وسایل ارتباطی مختلف |
 |
 |
connect U |
وضعیت یک مودم برای ارسال داده روی یک خط ارتباطی |
 |
 |
bridges U |
تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد |
 |
 |
connects U |
وضعیت یک مودم برای ارسال داده روی یک خط ارتباطی |
 |
 |
analogue U |
خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل می کنند |
 |
 |
roam U |
حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن |
 |
 |
roamed U |
حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن |
 |
 |
analog U |
خط ارتباطی که خط وط سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل میکند |
 |
 |
analogues U |
خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند صوت را منتقل می کنند |
 |
 |
analogues U |
خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل می کنند |
 |
 |
roams U |
حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن |
 |
 |
analogue U |
خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند صوت را منتقل می کنند |
 |
 |
adapter U |
وسیلهای که واسط CPU و یک یا چند کانال ارتباطی است |
 |
 |
roaming U |
حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن |
 |
 |
fixes U |
تابع هدایت ارتباطی که مسیرهای کارا یا نامناسب را در نظر نمیگیرد |
 |
 |
fix U |
تابع هدایت ارتباطی که مسیرهای کارا یا نامناسب را در نظر نمیگیرد |
 |
 |
storing U |
سیستم ذخیره سیگنال کنترل ارتباطی در کامپیوتر به صورت برنامه |
 |
 |
handshaking U |
سیگنال ارسالی بین دو وسیله ارتباطی شامل آماده ارسال |
 |
 |
long haul network U |
شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای دور با سیستم تلفن عمومی |
 |
 |
store U |
سیستم ذخیره سیگنال کنترل ارتباطی در کامپیوتر به صورت برنامه |
 |
 |
alternates U |
مسیر پبشتیبان در سیستم ارتباطی که در صورت مشکل استفاده میشود |
 |
 |
alternated U |
مسیر پبشتیبان در سیستم ارتباطی که در صورت مشکل استفاده میشود |
 |
 |
alternate U |
مسیر پبشتیبان در سیستم ارتباطی که در صورت مشکل استفاده میشود |
 |
 |
congestion U |
وضعیتی که در آن نیازهای ارتباطی یا فرآیند ها بیشتر از توانایی مستقیم باشد |
 |
 |
bsc U |
استاندارد برای اتصالات ارتباطی رسانههای با سرعت متوسط / بالا |
 |
 |
hits U |
دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود |
 |
 |
hit U |
دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود |
 |
 |
clear U |
آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است |
 |
 |
hitting U |
دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود |
 |
 |
clears U |
آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است |
 |
 |
ccitt U |
انجمن بین المللی که پروتکلهای ارتباطی و استانداردها را معرفی می کنند |
 |
 |
clearest U |
آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است |
 |
 |
clearer U |
آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است |
 |
 |
tests U |
آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن |
 |
 |
ended U |
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی |
 |
 |
tested U |
آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن |
 |
 |
asynchronous U |
ارتباطی که از hadshaking برای یکسان کردن ارسال داده استفاده می کنند |
 |
 |
test U |
آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن |
 |
 |
ends U |
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی |
 |
 |
saturation U |
آزمایش شبکه ارتباطی , با ارسال حجم بزرگ داده وپیام روی آن |
 |
 |
leases U |
کانال ارتباطی مثل خط تلفن که برای استفاده اجاره شده است |
 |
 |
lease U |
کانال ارتباطی مثل خط تلفن که برای استفاده اجاره شده است |
 |
 |
landline U |
خط وط ارتباطی که از کابل برای اتصال فیزیکی و الکتریکی دو وسیله استفاده می کنند |
 |
 |
Shannon's Law U |
قانونی که بیشترین گنجایش محل اطلاعات را برای خط ارتباطی بیان کند |
 |
 |
map U |
نموداری که طرح داخل حافظه کامپیوتر یا نواحی ارتباطی را نشان میدهد |
 |
 |
end U |
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی |
 |
 |
maps U |
نموداری که طرح داخل حافظه کامپیوتر یا نواحی ارتباطی را نشان میدهد |
 |
 |
storing U |
سیستم ارتباطی پست الکترونیکی که پیام را پیش از ارسال مجدد ذخیره میکند |
 |
 |
adaptive channel allocation U |
تامین کانالهای ارتباطی طبق نیاز به جای استفاده از یک مکان دهی ثابت |
 |
 |
communication U |
پردازندهای که چندین واسط و مدیریت بین کامپیوتر و کنترل خط وط ارتباطی برقرار میکند. |
 |
 |
GOSIP U |
استاندارد دولت آمریکا برای اطمینان از کار همزمان کامپیوترها و سیستمهای ارتباطی |
 |
 |
aux U |
مخفف برای پورت ارتباطی سریال تحت کنترل سیستم عامل DOS |
 |
 |
switching U |
نقط های در شبکه ارتباطی که پیام از خط وط و مدارهای مختلف در آنجا تنظیم می شوند |
 |
 |
store U |
سیستم ارتباطی پست الکترونیکی که پیام را پیش از ارسال مجدد ذخیره میکند |
 |
 |
network U |
شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای راه دور که از سیستم تلفن عمومی استفاده می کنند |
 |
 |
pl/ U |
زبان برنامه نویسی سطح بالا در کارهای ارتباطی و علمی روی کامپیوترهای بزرگ |
 |
 |
universal U |
کانال ارتباطی که امکان انتقال سریع بلاکهای داده به رسانه جانبی فراهم میکند |
 |
 |
gateways U |
اتصال میان دو شبکه نامتشابه کامپیوتری که دوشبکه ارتباطی متفاوت ومجزا را به هم وصل میکند |
 |
 |
networks U |
شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای راه دور که از سیستم تلفن عمومی استفاده می کنند |
 |
 |
gateway U |
اتصال میان دو شبکه نامتشابه کامپیوتری که دوشبکه ارتباطی متفاوت ومجزا را به هم وصل میکند |
 |
 |
traffic U |
اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود |
 |
 |
traffics U |
اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود |
 |
 |
trafficking U |
اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود |
 |
 |
trafficked U |
اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود |
 |
 |
constructive trust U |
منظور مسئولیتی است که از حکم قانون ناشی میشود و ارتباطی به خواست شخص ندارد |
 |
 |
handshakes U |
سیگنالهای ارسالی بین دو وسیله ارتباطی که آمادگی ارسال را بیان می کنند و نیز برای دریافت |
 |
 |
Microcom Networking Protocol U |
سیستم تشخیص و تصحیح خطا سافت Microcom Inc که در مودم ها و نرم افزار ارتباطی به کار می رود |
 |
 |
T committee U |
انجمن ANSI که استانداردهای ارتباطی دیجیتال برای آمریکا تنظیم میکند , به ویژه سرویسهای ISDN |
 |
 |
contention U |
سیستم کنترل ارتباطی که در آن وسیله باید منتظر زمان آزاد پیش از ارسال داده شود |
 |
 |
handshake U |
سیگنالهای ارسالی بین دو وسیله ارتباطی که آمادگی ارسال را بیان می کنند و نیز برای دریافت |
 |
 |
contentions U |
سیستم کنترل ارتباطی که در آن وسیله باید منتظر زمان آزاد پیش از ارسال داده شود |
 |
 |
separates U |
استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها |
 |
 |
separate U |
استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها |
 |
 |
separated U |
استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها |
 |
 |
MNP U |
سیستم تشخیص و تصحیح خطا ساخت Microcom Inc که در مودم و برخی نرم افزاری ارتباطی به کار می رود |
 |
 |
crosstalk U |
سیگنالهی ناخواسته درمجموعهای از مدارات ارتباطی یا کامپیوتری که ازوجود ترافیک در کانالهای دیگر یا از تداخل ناشی میشود |
 |
 |
protocol U |
ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند |
 |
 |
protocols U |
ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند |
 |
 |
MNP 0 U |
پروتکل تصحیح خطای ارتباطی که میتواند داده راحتی روی اتصالات تلفن ضعیف منتقل کند |
 |
 |
trunk U |
باس یا خط ارتباطی که از سیم هایی تتشکیل شده است و بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری را بهم وصل میکند |
 |
 |
trunks U |
باس یا خط ارتباطی که از سیم هایی تتشکیل شده است و بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری را بهم وصل میکند |
 |
 |
personal U |
محدوده سیستمهای بی سیم ارتباطی که امکان رد و بدل کردن داده کامپیوتر با وسایل دیگر مثل چاپگر یا PDA را فراهم میکند |
 |
 |
civil censorship U |
سانسور روابط غیرنظامی نظامیان سانسور امور هنری و ارتباطی غیرنظامیان |
 |
 |
special weight race U |
مسابقهای که تعیین وزن اضافی ارتباطی با جدول وزن نسبت به سن ندارد |
 |
 |
consol U |
دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار |
 |
 |
synchronous U |
. شبکه ارتباطی که در آن تمام عملیات شبکه با یک سیگنال زمان بندی کنترل میشود |
 |
 |
average U |
متوسط زمان لازم که کاربر باید صبر کند تا به خط ارتباطی دسترسی پیدا کند |
 |
 |
averaged U |
متوسط زمان لازم که کاربر باید صبر کند تا به خط ارتباطی دسترسی پیدا کند |
 |
 |
intermittent error U |
خطایی که تصادفا در سیستم ارتباطی یا کامپیوتر رخ میدهد به علت خطای برنامه برنامه یا اختلال |
 |
 |
averages U |
متوسط زمان لازم که کاربر باید صبر کند تا به خط ارتباطی دسترسی پیدا کند |
 |
 |
averaging U |
متوسط زمان لازم که کاربر باید صبر کند تا به خط ارتباطی دسترسی پیدا کند |
 |
 |
PRI U |
خط وط ارتباطی ISDN با کارایی بالا که کانالهای جدای B را که می توانند پالسهای چند کیلوبایت در ثانیه را روی کانال D برای ارسال سیگنال و کنترل |
 |
 |
heterogeneous network U |
سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند |
 |
 |
point to point U |
1-اتصال مستقیم بین دو وسیله . 2-شبکه ارتباطی که در آن هر گره مستقیما به سایر گره ها وصل هستند |
 |
 |
daisy chain U |
باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت |
 |
 |
pivoted U |
مدار |
 |
 |
orbit U |
مدار |
 |
 |
electric circuit U |
مدار |
 |
 |
pivot U |
مدار |
 |
 |
themes U |
مدار |
 |
 |
orbits U |
مدار |
 |
 |
theme U |
مدار |
 |
 |
track circuit U |
مدار خط |
 |
 |
pivots U |
مدار |
 |
 |
orbited U |
مدار |
 |