Total search result: 301 (3 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
raster U |
محل تصویر |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Search result with all words |
|
 |
field U |
روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد |
 |
 |
fielded U |
روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد |
 |
 |
fields U |
روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد |
 |
 |
exception U |
ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر |
 |
 |
exceptions U |
ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر |
 |
 |
focus U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
 |
 |
focused U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
 |
 |
focuses U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
 |
 |
focussed U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
 |
 |
focusses U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
 |
 |
focussing U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
 |
 |
panorama U |
تصویر دورنما |
 |
 |
panoramas U |
تصویر دورنما |
 |
 |
shape U |
تصویر |
 |
 |
shapes U |
تصویر |
 |
 |
direct objects U |
دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند |
 |
 |
indirect objects U |
دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند |
 |
 |
object U |
دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند |
 |
 |
objected U |
دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند |
 |
 |
objecting U |
دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند |
 |
 |
objects U |
دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند |
 |
 |
gargoyle U |
هر نوع تصویر عجیب |
 |
 |
gargoyles U |
هر نوع تصویر عجیب |
 |
 |
lag U |
زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT |
 |
 |
lagged U |
زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT |
 |
 |
lags U |
زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT |
 |
 |
drag U |
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه |
 |
 |
dragged U |
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه |
 |
 |
drags U |
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه |
 |
 |
profile U |
برش عمودی تصویر جانبی |
 |
 |
profiled U |
برش عمودی تصویر جانبی |
 |
 |
profiles U |
برش عمودی تصویر جانبی |
 |
 |
profiling U |
برش عمودی تصویر جانبی |
 |
 |
project U |
تصورکردن تصویر کردن |
 |
 |
projected U |
تصورکردن تصویر کردن |
 |
 |
projects U |
تصورکردن تصویر کردن |
 |
 |
plotter U |
رسام که از قلمهای متحرک برای رسم تصویر روی کاغذ استفاده میکند |
 |
 |
plotters U |
رسام که از قلمهای متحرک برای رسم تصویر روی کاغذ استفاده میکند |
 |
 |
graphics U |
فایل که حاوی داده شرح تصویر است |
 |
 |
graphics U |
روشی که داده شرح تصویر ذخیره میشود |
 |
 |
colour U |
برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند |
 |
 |
colour U |
انتخاب رنگهایی که در حال حاضر در تصویر استفاده می شوند |
 |
 |
colours U |
برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند |
 |
 |
colours U |
انتخاب رنگهایی که در حال حاضر در تصویر استفاده می شوند |
 |
 |
realised U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
 |
 |
realises U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
 |
 |
realising U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
 |
 |
realize U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
 |
 |
realized U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
 |
 |
realizes U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
 |
 |
realizing U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
 |
 |
monitor U |
صفحه نمایش تصویر |
 |
 |
monitored U |
صفحه نمایش تصویر |
 |
 |
monitors U |
صفحه نمایش تصویر |
 |
 |
palette U |
تصویر نمایش داده شده با استفاده از قالب نادرست و اثرات نامط لوب رنگها |
 |
 |
palettes U |
تصویر نمایش داده شده با استفاده از قالب نادرست و اثرات نامط لوب رنگها |
 |
 |
scanner U |
وسیله مبدل تصویر به سیگنال الکتریکی که قابل ذخیره سازی و نمایش در کامپیوتراست |
 |
 |
scanner U |
وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست |
 |
 |
scanners U |
وسیله مبدل تصویر به سیگنال الکتریکی که قابل ذخیره سازی و نمایش در کامپیوتراست |
 |
 |
scanners U |
وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست |
 |
 |
crystal U |
صفحه چاپ شده که از یک چراغ قوی کنترل شده توسط کریستال مایع برای تولید تصویر در طبل حساس به عکس استفاده میشود |
 |
 |
crystals U |
صفحه چاپ شده که از یک چراغ قوی کنترل شده توسط کریستال مایع برای تولید تصویر در طبل حساس به عکس استفاده میشود |
 |
 |
background U |
تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند |
 |
 |
backgrounds U |
تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند |
 |
 |
clipboard U |
امکانی که هر نوع داده را موقتاگ ذخیره میکند مثل کلمه یا تصویر |
 |
 |
clipboards U |
امکانی که هر نوع داده را موقتاگ ذخیره میکند مثل کلمه یا تصویر |
 |
 |
crossbones U |
تصویر دو استخوان متقاطع درزیر جمجمه که نشان پرچم دزدان دریایی است |
 |
 |
eraser U |
در یک برنامه گرافیک تابعی که به فضاهای تصویر اجازه پاک شدن میدهد و یا اینکه با رنگ شب صفحه یکسان شود |
 |
 |
erasers U |
در یک برنامه گرافیک تابعی که به فضاهای تصویر اجازه پاک شدن میدهد و یا اینکه با رنگ شب صفحه یکسان شود |
 |
 |
hidden U |
فرمول ریاضی که خط وط پنهان را از تصویر دو بعدی شی D پاک میکند |
 |
 |
portrait U |
تصویر |
 |
 |
portrait U |
تصویر کردن |
 |
 |
portraits U |
تصویر |
 |
 |
portraits U |
تصویر کردن |
 |
 |
turtle U |
تصویر گرافیکی که توسط یک turtle و مجموعه دستوراتی ایجاد میشود |
 |
 |
turtles U |
تصویر گرافیکی که توسط یک turtle و مجموعه دستوراتی ایجاد میشود |
 |
 |
likeness U |
تصویر |
 |
 |
likenesses U |
تصویر |
 |
 |
degradation U |
کیفیت پایین سیگنال یا تصویر |
 |
 |
image U |
تصویر |
 |
 |
image U |
تصویر الکتریکی |
 |
 |
image U |
تصویر ذهنی |
 |
 |
image |
[دو جدول تصویر که وسایل و فرآیندهای ورودی و خروجی را کنترل میکند.] |
 |
 |
image U |
توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش |
 |
 |
image |
[سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر] |
 |
 |
image |
[تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود.] |
 |
 |
image |
[تنظیم قطعات تصویر با برنامه ویرایش تصاویر خاص] |
 |
 |
image |
[برای تغییر شدت روشنایی یا میزان جذابیت تصویر] |
 |
 |
image U |
تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص |
 |
 |
image U |
فشرده سایز داده یک تصویر |
 |
 |
image |
[فضایی در حافظه که برای ایجاد تصویر پیش از ارسال به صفحه نمایش به کار می رود.] |
 |
 |
image U |
کپی از طرح یا تصویر اصلی |
 |
 |
images U |
تصویر |
 |
 |
images U |
تصویر الکتریکی |
 |
 |
images U |
تصویر ذهنی |
 |
 |
images U |
نقش کردن تصویر کردن نشان دادن تصویر |
 |
 |
images U |
دو جدول تصویر که وسایل و فرآیندهای ورودی و خروجی را کنترل میکند |
 |
 |
images U |
توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش |
 |
 |
images U |
سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر |
 |
 |
images U |
تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود |
 |
Other Matches |
|
 |
crop U |
کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر |
 |
 |
cropped U |
کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر |
 |
 |
crops U |
کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر |
 |
 |
tweening U |
محاسبه تصاویر میانی که از تصویر ابتدایی شروع تا تصویر دیگر برسد |
 |
 |
picture U |
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر |
 |
 |
pictures U |
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر |
 |
 |
pictured U |
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر |
 |
 |
picturing U |
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر |
 |
 |
videoed U |
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر |
 |
 |
acrobats U |
که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند |
 |
 |
acrobat U |
که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند |
 |
 |
video U |
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر |
 |
 |
videos U |
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر |
 |
 |
videoing U |
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر |
 |
 |
flickers U |
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند |
 |
 |
flickered U |
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند |
 |
 |
flicker U |
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند |
 |
 |
spherization U |
جلوه ویژه برنامه گرافیک کامپیوتری که تصویر را به کره تبدیل میکند یا تصویر را حول یک شکل کروی می چرخاند |
 |
 |
lossless compression U |
روشهای فشرده سازی تصویر که تعداد بیتهای هر پیکس در تصویر را کاهش میدهد بدون از دست دادن اطلاع یا کیفیت |
 |
 |
autos U |
الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد |
 |
 |
refresh U |
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است |
 |
 |
auto U |
الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد |
 |
 |
refreshed U |
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است |
 |
 |
refreshes U |
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است |
 |
 |
persistence U |
مدت زمان یک CRT یک تصویر را نمایش میدهد پس از توقف دنبال کردن مسیر اشعه تصویر روی صفحه نمایش |
 |
 |
hypertext U |
روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر |
 |
 |
pen drawing U |
تصویر خطی تصویر مدادی |
 |
 |
tracings U |
تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود |
 |
 |
tracing U |
تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود |
 |
 |
orthographic U |
تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست |
 |
 |
raster scan U |
ردیابی افقی محل تصویر پیمایش محل تصویر |
 |
 |
image dissector tube U |
لامپ تجزیه کننده تصویر لامپ دیسکتور تصویر |
 |
 |
image formation U |
تولید تصویر تصویر |
 |
 |
scans U |
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند |
 |
 |
scan U |
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند |
 |
 |
scanned U |
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند |
 |
 |
projections U |
تصویر |
 |
 |
projection U |
تصویر |
 |
 |
portrayals U |
تصویر |
 |
 |
icon U |
تصویر |
 |
 |
skew U |
تصویر کج |
 |
 |
afterimage U |
رد تصویر |
 |
 |
picture U |
تصویر |
 |
 |
vignettes U |
تصویر |
 |
 |
vignette U |
تصویر |
 |
 |
skews U |
تصویر کج |
 |
 |
skewing U |
تصویر کج |
 |
 |
pictures U |
تصویر |
 |
 |
pictured U |
تصویر |
 |
 |
portrayal U |
تصویر |
 |
 |
picturing U |
تصویر |
 |
 |
scenography U |
تصویر |
 |
 |
grating U |
در تصویر |
 |
 |
illustrations U |
تصویر |
 |
 |
delineation U |
تصویر |
 |
 |
illustration U |
تصویر |
 |
 |
gratings U |
در تصویر |
 |
 |
imagery U |
تصویر |
 |
 |
icons U |
تصویر |
 |
 |
ikons U |
تصویر |
 |
 |
image line U |
خط تصویر |
 |
 |
image distortion U |
اعوجاج تصویر |
 |
 |
formed U |
تصویر وجه |
 |
 |
form U |
تصویر وجه |
 |
 |
macrograph U |
خط و تصویر درشت |
 |
 |
image intensification U |
تقویت تصویر |
 |
 |
effigy U |
تصویر برجسته |
 |
 |
image potential U |
پتانسیل تصویر |
 |
 |
image plate U |
الکترود تصویر |
 |
 |
effigies U |
تصویر برجسته |
 |
 |
image plane U |
سطح تصویر |
 |
 |
image distance U |
عرض تصویر |
 |
 |
image of interference U |
تصویر انترفرنس |
 |
 |
image line U |
هدایت تصویر |
 |
 |
image ray U |
شعاع تصویر |
 |
 |
image inversion U |
برگردانی تصویر |
 |
 |
image distortion U |
شکستگی تصویر |
 |
 |
image impedance U |
امپدانس تصویر |
 |
 |
image frequency U |
فرکانس تصویر |
 |
 |
image field U |
میدان تصویر |
 |
 |
image field U |
حوزه تصویر |
 |
 |
image element U |
نقطه تصویر |
 |
 |
mental image U |
تصویر ذهنی |
 |
 |
mirror images U |
تصویر قرینه |
 |
 |
image point U |
نقطه تصویر |
 |
 |
hues U |
تصویر فاهر |
 |
 |
mirror images U |
تصویر ایینهای |
 |
 |
mirror image |
تصویر آیینه ای |
 |
 |
mirror image U |
تصویر قرینه |
 |
 |
image drift U |
رانش تصویر |
 |
 |
illustrations U |
تصویر عکس |
 |
 |
image speard U |
انتشار تصویر |
 |
 |
memory image U |
تصویر یاد |
 |
 |
image formation U |
تصویر سازی |
 |
 |
memory afterimage U |
رد تصویر یاد |
 |
 |
image focal point U |
کانون تصویر |
 |
 |
forms U |
تصویر وجه |
 |
 |
newman projection U |
تصویر نیومن |
 |
 |
icons U |
پیکر تصویر |
 |
 |
image reversal U |
واژگونی تصویر |
 |
 |
image retention U |
ضبط تصویر |
 |
 |
image response U |
پاسخ تصویر |
 |
 |
image test U |
ازمایش تصویر |
 |
 |
image resolution U |
تجزیه تصویر |
 |
 |
hue U |
تصویر فاهر |
 |
 |
holograms U |
تصویر سه بعدی |
 |
 |
image detail U |
جزء تصویر |
 |
 |
image registration U |
ترام تصویر |
 |
 |
image speard U |
گسترش تصویر |
 |
 |
image reversal U |
نقض تصویر |
 |
 |
image reversal U |
برگشت تصویر |
 |
 |
hologram U |
تصویر سه بعدی |
 |
 |
image side U |
جهت تصویر |
 |
 |
ikons U |
پیکر تصویر |
 |
 |
image source U |
منبع تصویر |
 |
 |
icon U |
پیکر تصویر |
 |
 |
image space U |
فضای تصویر |
 |
 |
image sharpness U |
ترام تصویر |
 |
 |
image shift U |
جابجایی تصویر |
 |
 |
image scale U |
مقیاس تصویر |
 |
 |
image test U |
تست تصویر |
 |
 |
image transformation U |
تبدیل تصویر |
 |
 |
snapshots U |
تصویر لحظهای |
 |
 |
image processing U |
پردازش تصویر |
 |
 |
inverse video U |
تصویر وارون |
 |
 |
portraiture U |
تصویر کردن |
 |
 |
portray U |
تصویر کشیدن |
 |
 |
portrayed U |
تصویر کشیدن |
 |
 |
image deflection U |
انحراف تصویر |
 |
 |
portrays U |
تصویر کشیدن |
 |
 |
image coordinates U |
مختصات تصویر |
 |
 |
snapshot U |
تصویر لحظهای |
 |
 |
image quality U |
کیفیت تصویر |
 |
 |
tearing U |
پارگی تصویر |
 |
 |
image transmission U |
انتقال تصویر |
 |
 |
image shape U |
کادر تصویر |
 |
 |
image registration U |
ثبت تصویر |
 |
 |
imageless thought U |
تفکر بی تصویر |
 |
 |
image ray U |
پرتو تصویر |
 |
 |
image ratio U |
نسبت تصویر |
 |
 |
reverse image U |
تصویر وارونه |
 |
 |
intermediate image U |
تصویر میانی |
 |
 |
image processing U |
تصویر پردازی |
 |
 |
noisy picture U |
تصویر همهمهای |
 |
 |
aspect ratio U |
نسبت تصویر |
 |
 |
folded picture U |
تصویر تا خورده |
 |
 |
false stereo U |
تصویر خیالی |
 |
 |
fair drawing U |
تصویر مناسب |
 |
 |
ephod U |
بت یا تصویر صنم |
 |
 |
image U |
تصویر کردن |
 |
 |
element area U |
سازه تصویر |
 |
 |
double U |
تصویر قرینه |
 |
 |
affigy U |
تصویر برجسته |
 |
 |
eidolon U |
تصویر خیالی |
 |
 |
ghost signal U |
تصویر دوگانه |
 |
 |
virtual image U |
تصویر مجازی |
 |
 |
portraying U |
تصویر کشیدن |
 |
 |
tablature U |
تصویر نقاشی |
 |
 |
tear out U |
پارگی تصویر |
 |
 |
anaglyph U |
تصویر ژرفانما |
 |
 |
video generator U |
مولد تصویر |
 |
 |
viewing screen U |
صفحه تصویر |
 |
 |
sharp image U |
تصویر واضح |
 |
 |
sharp picture U |
تصویر واضح |
 |
 |
composite video U |
تصویر ترکیبی |
 |
 |
direct video storage tube U |
نگاهدارنده تصویر |
 |
 |
display image U |
نمای تصویر |
 |
 |
documentary photography U |
تصویر روشن |
 |
 |
clear picture U |
تصویر واضح |
 |
 |
sharp picture U |
تصویر شفاف |
 |
 |
clear picture U |
تصویر شفاف |
 |
 |
body image U |
تصویر بدن |
 |
 |
double image U |
تصویر مضاعف |
 |
 |
card image U |
تصویر کارت |
 |
 |
image formation U |
تصویر سازی |
 |
 |
oblique projection U |
تصویر مورب |
 |
 |
image cintraction U |
شکستگی تصویر |
 |
 |
picture tube U |
لامپ تصویر |
 |
 |
picture writing U |
تصویر نگاری |
 |
 |
image cintraction U |
انقباض تصویر |
 |
 |
image converter U |
مبدل تصویر |
 |
 |
pix U |
تصویر یا تصویرها |
 |
 |
pixel U |
سلول تصویر |
 |
 |
image changer U |
مبدل تصویر |
 |
 |
image carrier U |
حامل تصویر |
 |
 |
projection of a point U |
تصویر نقطه |
 |
 |
projection tube U |
لامپ تصویر |
 |
 |
screen U |
صفحه تصویر |
 |
 |
picture signal U |
سیگنال تصویر |
 |
 |
picture signal U |
علامت تصویر |
 |
 |
oblique projection U |
تصویر مایل |
 |
 |
pencil drawing U |
تصویر مدادی |
 |
 |
projections U |
افکنش تصویر |
 |
 |
perspective projection U |
تصویر پرسپکتیوی |
 |
 |
projection U |
افکنش تصویر |
 |
 |
image control U |
کنترل تصویر |
 |
 |
picture element U |
سازه تصویر |
 |
 |
image contrast U |
کنتراست تصویر |
 |
 |
picture element U |
عنصر تصویر |
 |
 |
picture frequency U |
بسامد تصویر |
 |