Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (34 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bind
U
محصور کردن بهم پیوستن
binds
U
محصور کردن بهم پیوستن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
embay
U
محصور کردن
mure
U
محصور کردن
enwind
U
محصور کردن
walls
U
محصور کردن
impark
U
محصور کردن
wall
U
محصور کردن
ensphere
U
محصور کردن
locked up
U
در محلی محصور کردن
to confine something to something
U
چیزی را محصور کردن
ensheathe
U
درغلاف محصور کردن
to limit something
U
چیزی را محصور کردن
to restrict something
U
چیزی را محصور کردن
lock up
U
در محلی محصور کردن
garrison
U
محصور کردن حصار کشیدن
caged storage
U
انبار کردن به طریقه محصور
impark
U
در پارک یا جنگل محصور کردن
garrisons
U
محصور کردن حصار کشیدن
embank
U
با خاک یا سنگ محصور کردن
circumvallate
U
باسنگریابارو محصور شده سنگربندی کردن
immure
U
در چهار دیوار نگاهداشتن محصور کردن
entangle
U
باسیم خاردارمحصور کردن محصور کردن
compass
U
جهت کردن محصور کردن
rattening
U
محروم کردن کارگر فنی ازابزار کارش به منظورمجبور کردن او به پیوستن به اتحادیه کارگری
assisted
U
پیوستن به حمایت کردن از
joined
U
شرکت کردن در پیوستن
assist
U
پیوستن به حمایت کردن از
joins
U
شرکت کردن در پیوستن
assists
U
پیوستن به حمایت کردن از
catenate
U
پیوستن متصل کردن
join
U
شرکت کردن در پیوستن
consociate
U
متحد کردن پیوستن
assisting
U
پیوستن به حمایت کردن از
attachable
U
قابل بهم پیوستن یا ضمیمه کردن
integration
U
یکی کردن و بهم پیوستن پیوستگی اجزاء
concrete
U
: سفت کردن باشفته اندودن یا ساختن بهم پیوستن
pent
U
محصور
pent up
U
محصور
closed
U
محصور
restricted
U
محصور
fenced
U
محصور
walled
U
محصور
populated
U
مسکون محصور
landlocked
U
محصور در خشکی
closest
U
جای محصور
closer
U
جای محصور
close
U
جای محصور
cooped up
U
محصور و محبوس
landlocked
U
محصور درخشکی
snowbound
U
محصور در برف
courtyard
U
محوطه محصور
closes
U
جای محصور
seagirt
U
محصور بوسیله دریا
parks
U
شکارگاه محصور مرتع
parked
U
شکارگاه محصور مرتع
park
U
شکارگاه محصور مرتع
palest
U
ناحیه محصور قلمروحدود
paler
U
ناحیه محصور قلمروحدود
hoosegow
U
محبس محل محصور
pale
U
ناحیه محصور قلمروحدود
inbound
U
محصور در حدود معینی
admix
U
مخلوط شدن بهم پیوستن مخلوط کردن امیختن
entanglements
U
محصور با شبکه سیم خاردار
entanglement
U
محصور با شبکه سیم خاردار
scaling ladder
U
نردبان برای بالارفتن از جاهای محصور
degagement
U
[حریم محصور بین راهرو و دهلیز]
redoubt
U
موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
drylot
U
محوطه محصور ومحدودی برای زراعت وغیره
closures
U
رای کفایت مذاکرات عمل محصور شدن
closure
U
رای کفایت مذاکرات عمل محصور شدن
wire entanglement
U
با سیم خاردار محصور کردن حصار سیم خاردار
fields
U
شکارچیان جزسرپرست و کمکهای اومنطقه محصور مسیر مسابقه دو
ring
U
محوطهای باطناب محصور شده به اندازه 6 متر مربع
fielded
U
شکارچیان جزسرپرست و کمکهای اومنطقه محصور مسیر مسابقه دو
field
U
شکارچیان جزسرپرست و کمکهای اومنطقه محصور مسیر مسابقه دو
poundage
U
وزن چیزی برحسب پوند یا رطل محصور سازی حیوانات
pounding
U
محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
pound
U
محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
pounds
U
محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
pounded
U
محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
cement
U
پیوستن
attaching
U
پیوستن
cemented
U
پیوستن
to make contact
U
پیوستن
adjoins
U
پیوستن
sorts
U
پیوستن
anastomois
U
به هم پیوستن
joins
U
پیوستن
link up
U
پیوستن
joined
U
پیوستن
join
U
پیوستن
link-up
U
پیوستن
link-ups
U
پیوستن
cementing
U
پیوستن
ally
U
پیوستن
allying
U
پیوستن
sort
U
پیوستن
meets
U
پیوستن
attach
U
پیوستن
meet
U
پیوستن
interlock
U
پیوستن
to go in with
U
پیوستن با
interlocked
U
پیوستن
sorted
U
پیوستن
interlocking
U
پیوستن
interlocks
U
پیوستن
cements
U
پیوستن
attaches
U
پیوستن
annexing
U
پیوستن
affix
U
پیوستن
annex
U
پیوستن
to bring into contact
U
پیوستن
affiliate
پیوستن
couple
U
پیوستن
affixing
U
پیوستن
coalescence
U
پیوستن
coupled
U
پیوستن
couples
U
پیوستن
link
U
به هم پیوستن
affixes
U
پیوستن
enlink
U
پیوستن
affixed
U
پیوستن
join up
U
به هم پیوستن
conjoin
U
پیوستن
adjoin
U
پیوستن
annexes
U
پیوستن
connect
U
پیوستن
connects
U
پیوستن
adjoined
U
پیوستن
adhering
U
چسبیدن پیوستن
to grow together
U
باهم پیوستن
rejoining
U
دوباره پیوستن به
patches
U
بهم پیوستن
patch
U
بهم پیوستن
filiate
U
اشناکردن پیوستن
to grow into one
U
بهم پیوستن
adheres
U
چسبیدن پیوستن
interlock
U
بهم پیوستن
adhered
U
چسبیدن پیوستن
bind
U
بهم پیوستن
anastomosis
U
بهم پیوستن
reconstitute
U
بهم پیوستن
reconstituted
U
بهم پیوستن
joint
U
بهم پیوستن
interconnect
U
بهم پیوستن
interconnected
U
بهم پیوستن
interlocked
U
بهم پیوستن
anastomose
U
بهم پیوستن
interconnecting
U
بهم پیوستن
interconnects
U
بهم پیوستن
interlocking
U
بهم پیوستن
to put together
U
بهم پیوستن
inone
U
بهم پیوستن
seam
U
بهم پیوستن
glutinate
U
بهم پیوستن
clings
U
چسبیدن پیوستن
seams
U
بهم پیوستن
affiliating
U
پیوستن اشناکردن
affiliates
U
پیوستن اشناکردن
knits
U
بهم پیوستن
affiliated
U
پیوستن اشناکردن
cling
U
چسبیدن پیوستن
inosculate
U
بهم پیوستن
binds
U
بهم پیوستن
concatenate
U
بهم پیوستن
interlocks
U
بهم پیوستن
interlink
U
بهم پیوستن
knots
U
بهم پیوستن
incorporates
U
بهم پیوستن
welds
U
بهم پیوستن
welded
U
بهم پیوستن
to piece together
U
بهم پیوستن
incorporating
U
بهم پیوستن
adequateness
U
چسبیدن پیوستن
admix
U
بهم پیوستن
combine
U
باهم پیوستن
combines
U
باهم پیوستن
combining
U
باهم پیوستن
knit
U
بهم پیوستن
weld
U
بهم پیوستن
knot
U
بهم پیوستن
to jury-rig something
U
چیزی را به هم پیوستن
pan
U
بهم پیوستن
adhere
U
چسبیدن پیوستن
rejoined
U
دوباره پیوستن به
interlinking
U
بهم پیوستن
interlinked
U
بهم پیوستن
pan-
U
بهم پیوستن
rejoin
U
دوباره پیوستن به
link
U
بهم پیوستن
reconstitutes
U
بهم پیوستن
reconstituting
U
بهم پیوستن
interlinks
U
بهم پیوستن
incorporate
U
بهم پیوستن
pans
U
بهم پیوستن
rejoins
U
دوباره پیوستن به
cleaves
U
پیوستن تقسیم شدن
annex
U
پیوستن ضمیمه سازی
cleave
U
پیوستن تقسیم شدن
put to
U
بگروه شکارچی پیوستن
cleaved
U
پیوستن تقسیم شدن
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...