Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
endearing
U
محبوب کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
favourites
U
محبوب
dears
U
محبوب
honey
U
محبوب
dearest
U
محبوب
dear
U
محبوب
loveable
U
محبوب
lovable
U
محبوب
cuddlesome
U
محبوب
lief
U
محبوب
deary
U
محبوب
darlings
U
محبوب
dearer
U
محبوب
favorites
U
محبوب
favourite
U
محبوب
gracioso
U
محبوب
love less
U
نا محبوب
soul mate
U
محبوب
love some
U
محبوب
beloved
U
محبوب
sweeting
U
محبوب
favorite
U
محبوب
popular
U
محبوب
darling
U
محبوب
chary
U
محبوب
popularization
U
محبوب سازی
belovedby ball
U
محبوب همه
apple of the eye
U
محبوب نوردیده
love object
U
شیئی محبوب
finger horse
U
اسب محبوب
beloved of all
U
محبوب همه
loving
U
بامحبت محبوب
favorite
U
بازیگر یا تیم محبوب
ladykiller
U
مرد محبوب زنان
ladykillers
U
مرد محبوب زنان
upsetting
U
باخت رقیب محبوب
upsets
U
باخت رقیب محبوب
upset
U
باخت رقیب محبوب
kitsch
U
محبوب ولی کم ارزش
pug
U
ادم محبوب فاحشه
pugs
U
ادم محبوب فاحشه
jump on the bandwagon
<idiom>
[پیوستن به گرایش یا فعالیتی محبوب]
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
homager
U
تجلیل کننده کرنش کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler
U
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer
U
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity
U
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
agent authentication
U
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit
U
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly
U
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot
U
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer
U
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
families
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper
U
کج کننده واژگون کننده
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
supporting arms
U
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
requistioner
U
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flare
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flares
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
stabilisers
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
negative true logic
U
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker
U
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant
U
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
radar picket
U
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff
U
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
gyro repeater
U
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command
U
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumper
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
out side
U
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
ear-splitting
U
کر کننده
renunciant
U
رد کننده
renunciant
U
کننده
refutatory
U
رد کننده
rebutter
U
رد کننده
doers
U
کننده
swooner
U
غش کننده
doer
U
کننده
puffer
U
پف کننده
solvents
U
اب کننده
solvent
U
اب کننده
fluxing oil
U
اب کننده
whisperer
U
پچ پچ کننده
refutative
U
رد کننده
tracker
U
پی کننده
attacking
U
تک کننده
benders
U
خم کننده
hopper
U
لی لی کننده
hoppers
U
لی لی کننده
noncommittal
U
رد کننده
prattfall
U
پچ پچ کننده
catterer
U
پچ پچ کننده
bender
U
خم کننده
trackers
U
پی کننده
commulator
U
یک سو کننده
refuser
U
رد کننده
prater
U
پچ پچ کننده
syncopator
U
غش کننده
fillets
U
پر کننده
jaberer
U
پچ پچ کننده
mitigative
U
کم کننده
mitigatory
U
کم کننده
spurner
U
رد کننده
squasher
U
له کننده
squelcher
U
له کننده
mumbler
U
من من کننده
deletive
U
حک کننده
deflective
U
کج کننده
fillers
U
پر کننده
fizzy
U
کف کننده
thinner
U
کم کننده
solver
U
حل کننده
abjurer or abjuror
U
کننده
mauler
U
له کننده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com