Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (42 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
forklift
U
ماشین مخصوص بلند کردن چیزهای سنگین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
luff
U
قلاب مخصوص بلندکردن چیزهای سنگین
hoists
U
بلند کردن وسایل سنگین
hoisted
U
بلند کردن وسایل سنگین
hoist
U
بلند کردن وسایل سنگین
kentledge
U
چدن یااهن ریخته مخصوص سنگین کردن ته کشتی یابالون
blender
U
ماشین مخصوص مخلوط کردن
blenders
U
ماشین مخصوص مخلوط کردن
universal
U
نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
tedder
U
ماشین مخصوص پخش وخشک کردن علف درو شده
registering
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
hunting bow
U
کمان بلند و سنگین برای شکار
heavy goods
U
ماشین الات سنگین
heavy machinery
U
ماشین الات سنگین
operator of heavy machinery
U
اپراتور ماشین الات سنگین
embedded code
U
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
silk hat
U
کلاه بلند ابریشمی مخصوص مواقع رسمی
blower
U
ماشین مخصوص دمیدن
mantelletta
U
شنل بلند تا سر زانو مخصوص کاردینال کلیسای کاتولیک
patrol wagon
U
ماشین مخصوص حمل زندانیان
lubritorium
U
جایگاه مخصوص روغن کاری ماشین
agitator car
U
ماشین گردان مخصوص حمل بتن
turntable ladder
U
نردبان چرخان
[مخصوص ماشین آتش نشانی]
aerial ladder
U
نردبان چرخان
[مخصوص ماشین آتش نشانی]
leader
U
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
leaders
U
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
to compare oppsites
U
چیزهای ضد را با هم مقایسه کردن
scrape together
<idiom>
U
پول یا چیزهای دیگر جمع کردن
see things
<idiom>
U
چیزهای غیر واقعی راتصور کردن
plater
U
صفحه فلزی ساز ماشین غلتک کاغذ سازی اسب مخصوص مسابقه اسب دوانی
I am a great believer in using natural things for cleaning.
U
من هوادار بزرگی در استفاده از چیزهای طبیعی برای تمیز کردن هستم.
machine
U
ماشین کردن با ماشین رفتن
machines
U
ماشین کردن با ماشین رفتن
machined
U
ماشین کردن با ماشین رفتن
delete
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
clogged
U
: سنگین کردن
weight
U
سنگین کردن
gravitating
U
سنگین کردن
loads
U
سنگین کردن
clogs
U
: سنگین کردن
clog
U
: سنگین کردن
incumber
U
سنگین کردن
encumbering
U
سنگین کردن
encumbered
U
سنگین کردن
emcumber
U
سنگین کردن
encumbers
U
سنگین کردن
gravitates
U
سنگین کردن
encumber
U
سنگین کردن
gravitate
U
سنگین کردن
load
U
سنگین کردن
gravitated
U
سنگین کردن
clackvalve
U
دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
lumbering
U
چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
lumbered
U
چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
lumber
U
چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
lumbers
U
چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
touted
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
tout
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
delibration
U
سبک سنگین کردن
larrup
U
سنگین حرکت کردن
trade-off
U
سبک و سنگین کردن
lugging
U
سنگین حرکت کردن
trade off
U
سبک و سنگین کردن
lugged
U
سنگین حرکت کردن
trade-offs
U
سبک و سنگین کردن
lug
U
سنگین حرکت کردن
lugs
U
سنگین حرکت کردن
stumping
U
قطع کردن سنگین افتادن
change down
U
به دنده سنگین حرکت کردن
stumps
U
قطع کردن سنگین افتادن
stump
U
قطع کردن سنگین افتادن
stumped
U
قطع کردن سنگین افتادن
dirndl
U
نوعی دامن بلند با کمر بلند
lute
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
ballast
U
سنگ و شن در ته کشتی یا بالون ریختن سنگین کردن
write
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil
U
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typeface
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
low low
U
حرکت یواشترازمعمول برای عادت کردن به حمل بار سنگین
graphics
U
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
self binder
U
ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
The letter is well typed .
U
نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
heightened
U
بلند کردن
elevate
U
بلند کردن
exalt
U
بلند کردن
exalting
U
بلند کردن
exalts
U
بلند کردن
heist
U
بلند کردن
erecting
U
بلند کردن
erected
U
بلند کردن
erect
U
بلند کردن
to kick up
U
با پا بلند کردن
heightens
U
بلند کردن
erects
U
بلند کردن
upraise
U
بلند کردن
walk off with
U
بلند کردن
heightening
U
بلند کردن
throw up
U
بلند کردن
elevating
U
بلند کردن
lifted
U
بلند کردن
hoisted
U
بلند کردن
hoists
U
بلند کردن
lift
U
بلند کردن
to throw up
U
بلند کردن
elevates
U
بلند کردن
hoist
U
بلند کردن
heaved
U
بلند کردن
lifts
U
بلند کردن
heists
U
بلند کردن
heave
U
بلند کردن
heighten
U
بلند کردن
lifting
U
بلند کردن
soar
U
بلند پروازی کردن
crane
وسیله بلند کردن
cranes
U
وسیله بلند کردن
craning
U
وسیله بلند کردن
chairlifts
U
سردست بلند کردن
chairlift
U
سردست بلند کردن
hydraulic lift
U
بلند کردن اب به نیروی اب
craned
U
وسیله بلند کردن
soared
U
بلند پروازی کردن
soars
U
بلند پروازی کردن
lift fire
U
بلند کردن اتش
hoist
U
وسیله بلند کردن
turn down
<idiom>
U
کم کردن صدای بلند
hoists
U
وسیله بلند کردن
steal
U
بلند کردن چیزی
hoisted
U
وسیله بلند کردن
steals
U
بلند کردن چیزی
pedrail
U
اسباب خودکار برای اسان کردن حرکت ماشینهای سنگین در جادههای ناهموار
inflammable substances
U
چیزهای اتشگیر
inanimate objects
U
چیزهای بیجان
bygone
U
چیزهای گذشته
post matter
U
چیزهای پستی
scatterings
U
چیزهای پراکنده
inflammables
U
چیزهای اتشگیر
the inevitable
U
چیزهای عادی
the sublime
U
چیزهای بلندوعالی
oddment
U
چیزهای متفرقه
trivia
U
چیزهای بی اهمیت
gaudery
U
چیزهای کم بها
valuables
U
چیزهای بهادار
munching
U
چیزهای جویدنی
munches
U
چیزهای جویدنی
munched
U
چیزهای جویدنی
incidentals
U
چیزهای کوچک
cates
U
چیزهای لذیذ
by gone
U
چیزهای گذشته
munch
U
چیزهای جویدنی
harangues
U
باصدای بلند نطق کردن
harangue
U
باصدای بلند نطق کردن
shoplifting
U
بلند کردن جنس از مغازه
harangued
U
باصدای بلند نطق کردن
haranguing
U
باصدای بلند نطق کردن
pedestal
U
بلند کردن ترفیع دادن
to make a dust
U
گردو خاک بلند کردن
bank
U
کپه کردن بلند شدن
raise a dust
U
گرد و خاک بلند کردن
to put forth
U
بلند کردن نمایش دادن
sound off
U
باصدای بلند صحبت کردن
banks
U
کپه کردن بلند شدن
vociferate
U
با صدای بلند ادا کردن
pedestals
U
بلند کردن ترفیع دادن
among other things
U
میان چیزهای دیگر
microtomy
U
بریدن چیزهای ریز
Well what do you know!Well i never!
U
بحق چیزهای نشنیده !
among others
U
میان چیزهای دیگر
available amount
U
مقدار
[چیزهای]
در دسترس
appurtenence
U
اسباب چیزهای وابسته
inter alia
U
میان چیزهای دیگر
coconscious
U
ادراک چیزهای یکسان
paleology
U
دانش چیزهای کهنه
coconsciousness
U
ادراک چیزهای یکسان
impedimenta
U
چیزهای دست و پا گیر
impediments
U
چیزهای دست و پاگیر
impediment
U
چیزهای دست و پاگیر
shut down
U
خاموش کردن و متوقف کردن کارایی ماشین یا سیستم
operated
U
تکار کردن یا باعث کار کردن ماشین شدن
operates
U
تکار کردن یا باعث کار کردن ماشین شدن
operate
U
تکار کردن یا باعث کار کردن ماشین شدن
machinist
U
ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinists
U
ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
bolt
U
پیچ مخصوص قفل کردن در
arm
U
1-فراهم کردن وسیله یا ماشین یا تابع برای عمل یا ورودی ها 2-مشخص کردن خط وط وقفه فعال
lifted
U
بلند کردن شریک رقص اززمین
long ball
U
[شوت کردن بلند توپ]
[فوتبال]
lifting
U
بلند کردن شریک رقص اززمین
ululate
U
باصدای بلند ناله وزاری کردن
bite off more than one can chew
<idiom>
U
با یک دست چندتا هندوانه بلند کردن
to pick up women
<idiom>
U
دختر بلند کردن
[اصطلاح روزمره]
lifts
U
بلند کردن شریک رقص اززمین
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com