Perdic | ماشینی که برای جداکردن انبوهی زا صفحات کاغذ به کار می رود | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (20 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	burster U	ماشینی که برای جداکردن انبوهی زا صفحات کاغذ به کار می رود

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	papers U	ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
	bind U	چسباندن صفحات کاغذ بهم برای شکل دادن به آنها به صورت کتاب
	paper U	ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
	binds U	چسباندن صفحات کاغذ بهم برای شکل دادن به آنها به صورت کتاب
	papering U	ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
	papered U	ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
	masks U	یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
	mask U	یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
	perforator U	ماشینی که روی کاغذ سوراخها را پانج میکند
	plotters U	وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
	plotter U	وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
	page U	انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
	pages U	انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
	paged U	انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
	marlinespike U	وسیله نوک تیزی برای جداکردن رشتههای طناب قایق
	surf U	جستجوی وب سایت با نگاه کردن به صفحات وب به صورت نا مرتب ولی حرکت ساده بین صفحات با استفاده از اتصالات
	wringer U	ماشینی که برای چلاندن چیزی بکارمی رود
	reperforator U	ماشینی که نوارکاغذی را سوراخ میکند برای دریافت سیگنال
	pilot engine U	ماشینی که راه را برای ماشین دیگر صاف و اماده میسازد
	browser U	برنامه نرم افزاری که برای جستجو در صفحات www در اینترنت ذخیره شده است
	sprocket feed U	محل نگهداری کاغذ که چاپگر کاغذ را باچرخ دندانه دار در سوراخهای مقدار لبه هر کاغذ می چرخاند
	cams U	استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
	cam U	استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
	cleco fastener U	وسیلهای مانند فنر برای محکم کردن صفحات فلزی به یکدیگر تا اتمام مراحل پرچکاری
	Hewlett Packard U	چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند
	hp laserjet U	چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند
	Hewlett Packard LaserJet U	چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند
	cylinder baffles U	صفحات نازک قلزی برای هدایت هوا از میان تیغههای خنک کننده و جذب حداکثر گرمای ممکن از جدارسیلندر
	post script U	SYSTE ADOBE برای طراحی فاهر صفحات درسیستمهای ریزکامپیوتری ساخته شده است یک زبان شرح صفحه که توسط S
	collator U	ماشینی که برای تلفیق و ادغام مجموعه کارتها یا سایر اسناد در یک رشته متوالی بکار می رود
	grader U	ماشینی که برای درجه بندی کردن مواد و محصول بکارمیرودو بانها شیب منظم میدهد
	green phosphor U	فسفری که برای پوشش صفحات تک رنگ بسیار استفاده میشود. که حروف سبز را روی پشت صفحه سیاه نشان میدهد
	tractor feed U	روش وارد کردن کاغذ در چاپگر که سوراخهای لبه کاغذ در دندانههای چاپگر قرار می گیرند تا کاغذ به جلو برود
	bulk U	مین کننده اطلاع برای ایجاد صفحات متن ویدیویی -off line به کار می رود که بعد آنها را به سرعت به کامپیوتر اصلی متصل کند
	friction feed U	تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
	paged U	عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
	pages U	عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
	page U	عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
	confetti U	کاغذ رنگی برای تزئین درجشنها
	thrashing U	1-فعالیتهای زیادی دیسک . 2-مشخصات یا خطای برنامهای در حافظه مجازی . که باعث اتلاف وقت CPV برای جابجایی صفحات بین حافظه پشتیبان میشود
	hanging U	[فرش کردن، کاغذ دیواری یا هر تزئینی برای اتاق]
	breakpoint U	حرف کاغذ برای ایجاد نقط ه توقف در برنامه
	LRU U	الگوریتمی که صفحه حافظه که آخرین بار پیش از همه دستیابی شده است را پیدا میکند و پاک میکند تا فضای برای صفحات دیگر باز کند
	clipboard U	تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
	clipboards U	تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
	pen U	رسامی که از قلمهای متحرک برای رسم روی کاغذ استفاده میکند
	dotting U	روش استاندارد برای شرح تواناییهای resolution کاغذ چاپگر یا اسکنر
	penned U	رسامی که از قلمهای متحرک برای رسم روی کاغذ استفاده میکند
	dot U	روش استاندارد برای شرح تواناییهای resolution کاغذ چاپگر یا اسکنر
	pens U	رسامی که از قلمهای متحرک برای رسم روی کاغذ استفاده میکند
	penning U	رسامی که از قلمهای متحرک برای رسم روی کاغذ استفاده میکند
	object code U	خروجی یک کامپایلر یا اسمبلرکه خود کد ماشینی قابل اجرابوده یا برای پردازش بیشتربه منظور تولید چنین کدی مناسب است کد مقصود برنامه مقصود
	plotters U	رسام که از قلمهای متحرک برای رسم تصویر روی کاغذ استفاده میکند
	plotter U	رسام که از قلمهای متحرک برای رسم تصویر روی کاغذ استفاده میکند
	ends U	نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
	ended U	نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
	end U	نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
	parcel paper U	یکجور کاغذ خرمایی رنگ ومخکم که برای پیچیدن بستههای پستی بکارمیرود
	labeling U	قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس
	labelled U	قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس
	labels U	قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس
	label U	قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس
	key	قطعه ای کاغذ بالای کلیدهای مخصوص برای یادآوری به اپراتور تابع های خاص
	takedown U	حذف نوار یا کاغذ یا دیسک از یک وسیله جانبی پس از یک کار و آماده کردن آن برای بعدی
	perforations U	خط سوراخهای کوچک در یک ورقه کاغذ یا کاغذهای پیاپی برای کمک به پاره کردن آنها
	luxuriance U	انبوهی
	flocculate U	انبوهی
	afflux U	انبوهی
	affluxion U	انبوهی
	crowding U	انبوهی
	bushiness U	انبوهی
	aggregation U	انبوهی
	densities U	انبوهی
	density U	انبوهی
	gig U	ماشین خارزنی [این وسیله برای یکنواخت کردن سطح پرزها و گرفتن ذرات از سطح بافت بکار می رود و در صنعت فرش ماشینی و بعضی منسوجات کاربرد دارد.]
	loop pile U	پرزهای حلقوی [این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
	congestion U	ازدحام انبوهی
	density dependent U	انبوهی بسامان
	density independent U	انبوهی نابسامان
	overlaying U	قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
	overlay U	قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
	overlays U	قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
	skipped U	حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
	skips U	حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
	skip U	حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
	sheet U	سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
	sheets U	سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
	cross compiler U	کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
	A big crowd gathered. U	جمعیت انبوهی جمع شد
	sprocket holes U	مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد
	marmosets U	بوزینه کوچک امریکایی که دم انبوهی دارد
	marmoset U	بوزینه کوچک امریکایی که دم انبوهی دارد
	NCR paper U	کاغذ خاص تلقیح شده با مواد شیمیایی که به صورتهای مختلف استفاده میشود. پس از چاپ گرفتن این کاغذ با چاپگر impact
	lasers U	چاپگر به renalntion بالا که از منبع لیزر برای چاپ با کیفیت بالای حروف با الگوی matrix-clat روی کاغذ استفاده میشود.
	laser U	چاپگر به renalntion بالا که از منبع لیزر برای چاپ با کیفیت بالای حروف با الگوی matrix-clat روی کاغذ استفاده میشود.
	graphics U	تصاویر یا خط وطی که قابل رسم روی کاغذ یا صفحه نمایش باشد برای نمایش اطلاعات
	tesla U	واحد چگالی یا انبوهی شارمغناطیسی در سیستم متریک
	flows U	درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
	flow U	درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
	flowed U	درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
	scratch paper U	کاغذ مسوده کاغذ سیاهه
	unzipped U	جداکردن
	lixiviate U	جداکردن
	dispart U	جداکردن
	isolate U	جداکردن
	isolates U	جداکردن
	dissociating U	جداکردن
	sunder U	جداکردن
	disassociate U	جداکردن
	disject U	جداکردن
	dismembers U	جداکردن
	to pull to pieces U	از هم جداکردن
	disassociating U	جداکردن
	disassociated U	جداکردن
	analyze U	جداکردن
	part U	جداکردن
	unzips U	جداکردن
	disassociates U	جداکردن
	touse U	جداکردن
	dissevere U	جداکردن
	unzipping U	جداکردن
	isolating U	جداکردن
	dissever U	جداکردن
	to break off U	جداکردن
	to break apart U	جداکردن
	dismembering U	جداکردن
	disuniting U	جداکردن
	exsind U	جداکردن
	disunited U	جداکردن
	dismember U	جداکردن
	exscind U	جداکردن
	chopped U	جداکردن
	disunites U	جداکردن
	dismembered U	جداکردن
	dissociate U	جداکردن
	dissociates U	جداکردن
	chop U	جداکردن
	unzip U	جداکردن
	disunite U	جداکردن
	toner U	که در چاگر لیزری استفاده میشود. تونر با بر الکتریکی روی کاغذ منتقل میشود و سپس با نوک آن به طور موقت روی کاغذ قرار می گیرد
	ravel U	از هم جداکردن الیاف
	excide U	مجزاکردن جداکردن
	to hew asunder U	ازهم جداکردن
	declass U	جداکردن از طبقه
	leading U	جداکردن سطرها
	excerpt U	برگزیدن و جداکردن
	unpick U	کندن - جداکردن
	to unravel woven [knitted] fabric U	از هم جداکردن [الیاف]
	excerpts U	برگزیدن و جداکردن
	feed U	روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
	feeds U	روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
	abstract U	جداکردن تجزیه کردن
	abstracts U	جداکردن تجزیه کردن
	analyzed U	موشکافی کردن جداکردن
	analysed U	موشکافی کردن جداکردن
	analyses U	موشکافی کردن جداکردن
	analysing U	موشکافی کردن جداکردن
	analyzes U	موشکافی کردن جداکردن
	analyzing U	موشکافی کردن جداکردن
	analyse U	موشکافی کردن جداکردن
	to draw out U	بیرون کشیدن جداکردن
	abstracting U	جداکردن تجزیه کردن
	divides U	پخش کردن جداکردن
	divide U	پخش کردن جداکردن
	printhead U	1-ردیف سوزن ها در چاپگر matrial-dot که حروف را به صورت مجموعهای از نقاط ایجاد میکند. 2-حالت فلزی یک حرف که برای چاپ حرف روی کاغذ در ریبون جوهری فشار داده شده است
	pp U	مخفف صفحات
	perforated cover plates U	صفحات سوراخدار
	brackets U	صفحات لچکی
	odd pages U	صفحات فرد
	perforated cover plates U	صفحات مشبک
	facing pages U	صفحات روبرو
	separate the good ones from the bad ones. U	خوبها رااز بدها جداکردن
	ravel U	شانه مخصوص جداکردن تارهای نخ
	divide U	بریدن یا جداکردن به چند قیمت
	enisle U	بصورت جزیره دراوردن جداکردن
	divides U	بریدن یا جداکردن به چند قیمت
	paperless U	شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
	discophile U	علاقمند به صفحات گرامافون
	x plates U	صفحات انحراف افقی
	forms U	صفحهای از صفحات کامپیوتری
	group of battery plates U	دسته صفحات باتری
	form U	صفحهای از صفحات کامپیوتری
	formed U	صفحهای از صفحات کامپیوتری
	pagination U	ترتیب صفحات در کتاب
	detach U	جداکردن جدا کردن از یکان اصلی
	disassemble U	پیاده کردن موتور اتومبیل جداکردن
	detaching U	جداکردن جدا کردن از یکان اصلی
	detaches U	جداکردن جدا کردن از یکان اصلی
	paged U	صفحات را نمره گذاری کردن
	repagination U	عمل تغییر طول صفحات
	page U	صفحات را نمره گذاری کردن
	forming of battery plates U	اماده سازی صفحات باتری
	tasse U	صفحات فلزی زره زیرکمر
	column bases plates U	صفحات تقسیم فشارپای ستونها
	one time pad U	صفحات کلید رمز یک رویه
	pages U	صفحات را نمره گذاری کردن
	tace U	صفحات فلزی زره زیرکمر
	benday U	جداکردن دومنطقه بوسیله ایجادشیار بین انها
	sidelay U	تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
	magazine U	تعداد صفحات در سیستم ویدیویی متنی