Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
fixtures
U
لوازم برقی و لوله کشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
electrical metallic tubing
U
لوله برقی فلزی
accessory
U
لوازم یدکی لوازم اضافی
intubate
U
لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
vacuums
U
جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
vacuuming
U
جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
vacuumed
U
جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
vacuum
U
جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
hosing
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate
U
بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
breech end
U
انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
muzzle burst
U
ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
go devil
U
لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
thermionic tube
U
لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannon
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannons
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
jack ring
U
حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
oil gear
U
جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
rigatoni
U
رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
vas deferens
U
لوله خروجی بیضه لوله منی
power traverse
U
مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
to pipeline
U
با خط لوله لوله کشی کردن
oviduct
U
لوله رحمی لوله فالوپ
water pipe
U
لوله مخصوص لوله کشی اب
spigot
U
لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
sockets
U
بست لوله دوراهی لوله
angle of depression
U
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
pipeline assets
U
وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
flash tube
U
لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
back to battery
U
برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
tackling
U
لوازم
fitment
U
لوازم
tackle
U
لوازم
tackled
U
لوازم
fixings
U
لوازم
serviced
U
لوازم
estovers
U
لوازم
equipments
U
لوازم
fittings
U
لوازم
dixings
U
لوازم
fitments
U
لوازم
fixing
U
لوازم
fitting
U
لوازم
service
U
لوازم
furnishings
U
لوازم
equipment
U
لوازم
accessories
U
لوازم
apparatus
U
لوازم
needments
U
لوازم
tackles
U
لوازم
paraphernalia
U
اسباب لوازم
bedding
U
لوازم تختواب
kit
U
بسته لوازم
kits
U
بسته لوازم
rigs
U
لوازم لباس
rigged
U
لوازم لباس
rig
U
لوازم لباس
stationery
U
لوازم التحریر
photography
U
لوازم عکاسی
geared
U
اسباب لوازم
gears
U
اسباب لوازم
tackling
U
لوازم کار
gear
U
اسباب لوازم
tackles
U
لوازم کار
tackled
U
لوازم کار
tackle
U
لوازم کار
accessories
U
لوازم یدکی
utensils
U
لوازم اشپزخانه
utensil
U
لوازم اشپزخانه
accessory
U
لوازم یدکی
accessory
U
لوازم فرعی
accessory
U
لوازم کمکی
personal effects
U
لوازم شخصی
photographic accessories
U
لوازم عکاسی
plumbing tools
U
لوازم لولهکشیخانه
outfits
U
لوازم فنی
fittings
U
لوازم ثابت
throwing apparatus
U
لوازم پرتاب
sanitary ware
U
لوازم بهداشتی
Home appliances
U
لوازم خانگی
travelling outfit
U
لوازم سفر
fittings
U
لوازم قایق
hairstyling accessories
U
لوازم آرایشمو
outfit
U
لوازم فنی
maintenance materials
U
لوازم تعمیرات
kitchen stuff
U
لوازم اشپزخانه
tool tether
U
لوازم مورداحتیاج
camping equipment
U
لوازم مخصوصاردو
fire-irons
U
لوازم بخاری
illuminating fixture
U
لوازم روشنایی
firing accessories
U
لوازم احتراق
spare parts list
U
فهرست لوازم یدکی
upholstery
U
اثاثه یا لوازم داخلی
table ware
U
لوازم میز یا سفره
stationers
U
فروشنده لوازم التحریر
spares stock
U
موجودی لوازم یدکی
duffle bag
U
کیسه لوازم شخصی
tableware
U
لوازم میز یا سفره
accessory box
جعبه لوازم یدکی
muniment
U
وسیله دفاع لوازم
desk accessory
U
لوازم رومیزی یا روزمره
drawing materials
U
لوازم نقشه کشی
dressing case
U
جعبه لوازم ارایش
drilling fixture
U
لوازم مته کاری
motorcar accessories
U
لوازم اضافی اتومبیل
stationer
U
فروشنده لوازم التحریر
outfitters
U
فروشنده لوازم شکار
outfitter
U
فروشنده لوازم شکار
fixture
U
لوازم نصب کردنی
accessory pouch
کیسه کوچک لوازم
fire irons
U
لوازم پای بخاری
bathing clothes
U
لوازم شنا
[حمام]
swimming things
U
لوازم شنا
[حمام]
equipage
U
اسباب و لوازم جنگی
bathing things
U
لوازم شنا
[حمام]
bathing gear
U
لوازم شنا
[حمام]
collimating sight
U
دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
duffel
U
لوازم واثاثه قابل حمل
duffle
U
لوازم واثاثه قابل حمل
sanitate
U
دارای لوازم بهداشتی کردن
toiletry
U
لوازم ارایش اسباب توالت
dinner set
U
لوازم و فرف شام یا ناهار
deadlined equipment
U
لوازم و تجهیزات از کار افتاده
mountings
U
لوازم نصب شده روی وسیله
manifest destiny
U
لوازم قهری بسط وتوسعه نژادی
pantries
U
شربت خانه مخصوص لوازم سفره
pantry
U
شربت خانه مخصوص لوازم سفره
stock in trade
U
لوازم وابزار کار فوت وفن
bedclothes
U
لوازم رختخواب مثل ملافه ولحاف و پتو
tote road
U
جاده مخصوص حمل لوازم وذخایر به محلی
I expended all my capital on equipment.
U
تمام سرمایه ام راصرف خرید لوازم کردم
Personal effects are duty-free.
لوازم شخصی معاف از حقوق گمرکی است
tackled
U
از عهده برامدن دارای اسباب و لوازم کردن بعهده گرفتن
tackles
U
از عهده برامدن دارای اسباب و لوازم کردن بعهده گرفتن
tackling
U
از عهده برامدن دارای اسباب و لوازم کردن بعهده گرفتن
tackle
U
از عهده برامدن دارای اسباب و لوازم کردن بعهده گرفتن
before you know it
U
برقی
galvanic
U
برقی
electric
U
برقی
electrical
U
برقی
power
U
برقی
electricians mate
U
برقی
powered
U
برقی
powers
U
برقی
powering
U
برقی
trolly
U
واگن برقی
chain saw
U
اره برقی
electrify
U
برقی کردن
cable cars
U
تراموای برقی
cable car
U
تراموای برقی
non electric
U
غیر برقی
electrifying
U
برقی کردن
chain saws
U
اره برقی
vulcanizer
U
جوشکار برقی
electrification
U
برقی کردن
vacuum cleaners
U
جاروی برقی
moving staircase
U
پله برقی
power blower
U
دمنده برقی
hot seat
U
صندلی برقی
electric shocks
U
ضربه برقی
electric shock
U
ضربه برقی
escalator
U
پله برقی
power turret
U
برجک برقی
two unit system
U
دستگاه دو برقی
three unit electrical system
U
دستگاه سه برقی
refrigerators
U
یخچال برقی
thermoelectric
U
دما برقی
vulcanization
U
جوش برقی
refrigerator
U
یخچال برقی
vacuum cleaner
U
جاروی برقی
power broom
U
جاروی برقی
hot-plates
U
اجاق برقی
moving stairway
U
پله برقی
trolleybus
U
اتوبوس برقی
hot-plate
U
اجاق برقی
trolley car
U
اتوبوس برقی
single ignition
U
احتراق تک برقی
hot plate
U
اجاق برقی
triple ignition
U
احتراق سه برقی
patent leather
U
چرم برقی
thermistor
U
رزیستور برقی
electrical induction
U
القای برقی
electrical energy
U
انرژی برقی
electrical discharge
U
تخلیه برقی
electrical conductor
U
رسانای برقی
electrical circuit
U
مدار برقی
electric welding
U
جوش برقی
electric welding
U
جوشکاری برقی
electric train
U
ترن برقی
electric train
U
قطار برقی
electric thermometer
U
دماسنج برقی
electric heater
U
بخاری برقی
electric furnace
U
بوته برقی
electrical resistance
U
مقاومت برقی
electrical series
U
زوجهای برقی
foud royant a
U
سکته برقی
eletro luminescence
U
لومینسانس برقی
electrotype
U
قالب برقی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com