Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
robe
U
لباس بلند و گشاد
robes
U
لباس بلند و گشاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
slip on
U
لباس گشاد
slip-ons
U
لباس گشاد
mother hubbard
U
لباس گشاد زنانه
She likes loose - fitting dresses .
U
از لباس های گشاد خوشش نمی آید
slop
U
هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
slopped
U
هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
slopping
U
هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
straddles
U
گشاد ایستادن گشاد گشاد راه رفتن
straddled
U
گشاد ایستادن گشاد گشاد راه رفتن
straddle
U
گشاد ایستادن گشاد گشاد راه رفتن
leotard
U
لباس کشباف مرکب از شلوارپاچه بلند وبلوز
leotards
U
لباس کشباف مرکب از شلوارپاچه بلند وبلوز
to dress
[put on your clothes or particular clothes]
U
لباس پوشیدن
[لباس مهمانی یا لباس ویژه]
[اصطلاح رسمی]
To walk with ones feet wide apart.
U
گشاد گشاد راه رفتن
She stared at him with wide eyes.
U
با چشمهای گشاد ( گشاد شده ) با ؟ خیره شده بود
motley
U
مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
hang out
U
پهن کردن لباس
[روی بند لباس]
life jacket
U
لباس نجات لباس چوب پنبهای
clackvalve
U
دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
tout
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
dirndl
U
نوعی دامن بلند با کمر بلند
widest
U
گشاد
straddled
U
گشاد با زی
wider
U
گشاد
wide
U
گشاد
straddle
U
گشاد با زی
loose fitting
U
گشاد
loose-fitting
U
گشاد
reamer
U
گشاد کن
broader
U
گشاد
broadest
U
گشاد
broad
U
گشاد
straddles
U
گشاد با زی
loose
U
گشاد
looser
U
گشاد
loosest
U
گشاد
bigmouthed
U
دهن گشاد
reaming
U
گشاد کردن
slop
U
شلوار گشاد
ream
U
گشاد کردن
dilatant
U
گشاد شونده
pajamas
U
شلوار گشاد
stretchier
U
گشاد شونده
wide mouthed
U
دهن گشاد
spacious
U
جامع گشاد
stretchiest
U
گشاد شونده
stretchy
U
گشاد شونده
dilating
U
گشاد کردن
dilates
U
گشاد کردن
straddled
U
گشاد نشستن
bell mouthed
U
دهن گشاد
straddle
U
گشاد نشستن
slopping
U
شلوار گشاد
straddles
U
گشاد نشستن
slopped
U
شلوار گشاد
dilate
U
گشاد کردن
clump block
U
قرقره دهان گشاد
jars
U
کوزه دهن گشاد
sacked
U
پیراهن گشاد و کوتاه
jarred
U
شیشه دهن گشاد
sacks
U
پیراهن گشاد و کوتاه
jar
U
کوزه دهن گشاد
sack
U
پیراهن گشاد و کوتاه
jar
U
شیشه دهن گشاد
Wellington
U
چکمه دهان گشاد
jarred
U
کوزه دهن گشاد
carboy
U
تنگ دهن گشاد
astraddle
U
دارای پای گشاد
to let out
U
افشاکردن گشاد کردن
slacks
U
کساد کردن گشاد
capacious
U
گنجایش دار گشاد
wide-eyed
U
دارای چشم گشاد
jars
U
شیشه دهن گشاد
blouses
U
پیراهن یاجامه گشاد
oxbags
U
شلوار خیلی گشاد
oxford bags
U
شلوار خیلی گشاد
blouse
U
پیراهن یاجامه گشاد
wide eyed
U
دارای چشم گشاد
mason jar
U
کوزه دهن گشاد
slackest
U
کساد کردن گشاد
varicosity
U
گشاد شدگی سیاهرگ
slack
U
کساد کردن گشاد
varix variously
U
سیاهرگ گشاد شده
dolman sleeve
U
استین گشاد و اویخته
dalmatic
U
خرقه استین گشاد
scrawls
U
خط خطی کردن گشاد نشستن
scrawling
U
خط خطی کردن گشاد نشستن
scrawl
U
خط خطی کردن گشاد نشستن
scrawled
U
خط خطی کردن گشاد نشستن
risked
U
گشاد بازی بخطر انداختن
risking
U
گشاد بازی بخطر انداختن
risk
U
گشاد بازی بخطر انداختن
risks
U
گشاد بازی بخطر انداختن
To widen a road .
U
جاده یی را گشاد کردن ( تعریض )
To spend recklessly ( prodigally ) .
U
گشاد بازی کردن ( ولخرجی )
sprawl
U
گشاد نشستن هرزه روییدن
straddles
U
میان دو پا قراردادن گشاد نشینی
straddled
U
میان دو پا قراردادن گشاد نشینی
sprawls
U
گشاد نشستن هرزه روییدن
carronade
U
یکجورتوپ کوتاه دهن گشاد
straddle
U
میان دو پا قراردادن گشاد نشینی
sprawling
U
گشاد نشستن هرزه روییدن
These shoes are too big for me .
U
این کفشها برایم گشاد است
raglan
U
پالتو استین گشاد سبک و فراخ
krater
U
کوزه دهن گشاد دسته دارقدیمی
rochet
U
جبه کتانی گشاد اسقفان وراهبان
My shoes stretched after wearing them for a couple of days .
پس از چند روز پوشیدن، کفشهایم گشاد شدند.
varicosity
U
جایی که چند سیاهرگ گشاد شده باشند
pajamas
U
جامه گشاد که در خانه یا هنگام خوابیدن می پوشند
The shoes are a size too big for my feet.
U
کفشها یک نمره برای پایم گشاد است
bloomer
U
شلوار گشاد و زنانه ورزشی گیاه شکوفه کرده
chimere
U
خرقه بدون استین ویا بااستین گشاد وبزرگ
monofilament
U
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
steam iron
U
ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam irons
U
ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
uniform
U
لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
uniforms
U
لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
shaggy ugs
U
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
The position is over his head . he cannot cope with it .
U
این شغل برای سرش خیلی گشاد است ( از توانائی اوبیرون است )
garb
U
لباس
rosette
U
گل لباس
out fit
U
لباس
bathhouse
U
لباس کن
clothing
U
لباس
dressings
U
لباس
outwall
U
لباس تن
oilskins
U
لباس ضد اب
attire
U
لباس
accouterment
U
لباس
evining dress
U
لباس شب
untented
U
بی لباس
acoutrement
U
لباس
vestment
U
لباس
vesture
U
لباس
clobbers
U
لباس
clobbering
U
لباس
flannel
U
لباس
accouterments
U
لباس
flannels
U
لباس
clobbered
U
لباس
clobber
U
لباس
nightgowns
U
لباس شب
costume
U
لباس
costume
U
لباس
costumes
U
لباس ها
donkey jacket
U
لباس
rosettes
U
گل لباس
bibandtucker
U
لباس
dressing
U
لباس
nightgown
U
لباس شب
frou frou
U
خش خش لباس
costumes
U
لباس
necklines
U
گردن لباس
full dress
U
لباس سلام
dressed in white
U
لباس سفیدپوشیده
sportswear
U
لباس ورزش
driss uniform
U
لباس رسمی
livery
U
لباس مستخدم
academic costume
U
لباس دانشگاهی
academicals
U
لباس دانشگاهی
uniform of the day
U
لباس فصل
tunicle
U
لباس کوتاه
spacesuit
U
لباس فضایی
vestment
U
لباس رسمی
spacesuits
U
لباس فضایی
tux
U
لباس رسمی
pin
U
گیره لباس
pinned
U
گیره لباس
underclothing
U
لباس زیر
pinning
U
گیره لباس
neckline
U
گردن لباس
dress suit
U
لباس رسمی شب
dreadnought
U
لباس بارانی
uniform
U
لباس یک شکل
masqueraded
U
لباس مبدل
zippers
U
زیب لباس
masquerades
U
لباس مبدل
antiblackout suit
U
لباس ضد فشار اب
asbestos kit
U
لباس نسوز
masquerading
U
لباس مبدل
woolie
U
لباس پشمی
wearer
U
پوشنده لباس
water suit
U
لباس ضد فشار اب
uniforms
U
لباس فرم
masquerade
U
لباس مبدل
wooly
U
لباس پشمی
clothes tree
U
چنگک لباس
clothier
U
لباس فروش
battle dress
U
لباس ضدگلوله
rag
U
لباس مندرس
disguisedly
U
با لباس مبدل
uniforms
U
لباس یک شکل
rags
U
لباس مندرس
tights
U
لباس تنگ
khaki
U
لباس نظامی
menswear
U
لباس مردانه
uniform
U
لباس فرم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com