English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
flashbulb U لامپ پرنور فلاش عکاسی
flashbulbs U لامپ پرنور فلاش عکاسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
flashed U فلاش عکاسی
flash U فلاش عکاسی
flashes U فلاش عکاسی
flash bulb U فلاش دوربین عکاسی
flashcubes U لامپ فلاش چهار سویه
flashlights U لامپ عکاسی
flashlight U لامپ عکاسی
flash lamp U لامپ پر نور عکاسی
imagery sortie U پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی
shiny U پرنور
spectrozonal photography U عکاسی از اشیاء منتخب عکاسی از اشیای مخصوص
continuous strip imagery U عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
incandescent lamp U لامپ برقی دارای نور سیمابی لامپ نئون
trimetrogon U عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
flashed U فلاش
flashes U فلاش
flash U فلاش
white balance sensor U فلاش
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
flashgun U فلاش خودکار
flash signal U علامت فلاش
flash signal U سیگنال فلاش
electronic flash U فلاش الکترونی
x ray flash U فلاش رونتگن
flashguns U فلاش خودکار
photoflash U فتو فلاش
light flash U فلاش نور
ballcocks U دستگاه فلاش مستراح
ballcock U دستگاه فلاش مستراح
lens distortion U خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
image dissector tube U لامپ تجزیه کننده تصویر لامپ دیسکتور تصویر
tube tester U دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
photography U عکاسی
photogeny U عکاسی
telephoto U عکاسی رادیویی
dark room U تاریکخانه عکاسی
filmed U فیلم عکاسی
film U فیلم عکاسی
brownie U یکجوردوربین عکاسی
telephotography U عکاسی رادیویی
photography U لوازم عکاسی
flash photography U عکاسی شب بابرق
heliochrome U عکاسی رنگی
photochromy U عکاسی رنگی
phototelegraphy U عکاسی رادیویی
radiophoto U عکاسی رادیویی
photographic chemistry U شیمی عکاسی
photographic fixing U ثبوت عکاسی
kodak U دوربین عکاسی
photographic strip U باند عکاسی
photographic strip U نوار عکاسی
photoionization U یونش عکاسی
aerial photography U عکاسی هوائی
photographic scale U مقیاس عکاسی
photographic U وابسته به عکاسی
line of collimation U خط محور عکاسی
photographic accessories U لوازم عکاسی
facsimile U عکاسی رادیویی
facsimiles U عکاسی رادیویی
imagery U عکاسی هوایی
brownies U یکجوردوربین عکاسی
wirephoto U عکاسی رادیویی
faxing U عکاسی رادیویی
faxes U عکاسی رادیویی
shutterbug U عاشق عکاسی
faxed U عکاسی رادیویی
fax U عکاسی رادیویی
camera nadir U محورلولایی دوربین عکاسی
negative photo plane U افق شیشه عکاسی
camera axis U محور دوربین عکاسی
exposure scale U جدول پرتوگیری [عکاسی]
bombardment photography U عکاسی از بمباران هوایی
dicing photography U عکاسی در ارتفاع کم باهواپیما
exposure station U ایستگاه عکاسی هوایی
heliocheomy U عکاسی بارنگ طبیعی
iris U دیافراگم [دوربین عکاسی]
image format U اندازه فیلم عکاسی
(iris) diaphragm U دیافراگم [دوربین عکاسی]
fixer U دوای ثبوت عکاسی
filmstrip U فیلم عکاسی 53 میلمتری
isocentre U خط المرکزین دوربین عکاسی
fan cameras U دوربینهای عکاسی منظرهای
image format U اندازه شیشه عکاسی
photoflash U فشنگ منورمخصوص عکاسی در شب
Dont move . Hold it. Keep stI'll. U بی حرکت ( در عکاسی وغیره )
safelight U چراغ تاریکخانه عکاسی
vidicon U لوله دوربین عکاسی
photographically U از روی علم عکاسی
to print out U چاپ کردن در عکاسی
thermal imagery U عکاسی مادون قرمز
camera دوربین یا جعبه عکاسی
telephotography U عکاسی از راه دور
cameras U دوربین یا جعبه عکاسی
photocopying U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopy U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopies U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopied U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
camera magazine U جعبه محتوی فیلم عکاسی
folded optics U وسیله عکاسی یا دیدبانی تاشونده
radar imagery U عکاسی به وسیله امواج رادار
photomap U نقشه برداری بوسیله عکاسی
camera obscura U اطاقک تاریک جعبه عکاسی
platinotype U عکاسی بوسیله املاح پلاتین
imagery U شبیه سازی عکاسی کردن
photoengraving U گراور سازی بوسیله عکاسی
thermal crossover U تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
time exposure U مدت بازماندن دیافراگم دوربین عکاسی
photogravure U گراور سازی از روی شیشه عکاسی
ground position U نقطه تصویرزمینی هواپیمای در حال عکاسی
sortie plot U شمای منطقه پرواز در عکاسی هوایی
thermal imagery U عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
telecamera U دوربین مخصوص عکاسی ازفواصل دور
photoengrave U بوسیله عکاسی گراور سازی کردن
zoom lenses U عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
cover search U جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
panoramic U دوربین منظره نما یا افق نمادر عکاسی
canadian , grid U سیستم شبکه بندی عکاسی برجسته منشوری
sonne photography U روش عکاسی به طریقه عکسبرداری از یک نوار ممتدزمین
zoom lens U عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
negative U گزارش منفی نسخه فیلم عکاسی یا شیشه عکس
negatives U گزارش منفی نسخه فیلم عکاسی یا شیشه عکس
infrared resolution U تجزیه و تحلیل و کاوش هدف با عکاسی مادون قرمز
continuous strip photography U عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
coverage index U کالک نمایش مناطق زیرپوشش شناسایی عکاسی هوایی
denitometer U وسیله اندازه گیری درجه تیرگی تصاویر عکاسی
box camera U دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
box cameras U دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
tip U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
pantoscope U دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردوازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
latensification U تقویت عکس فاهر شده عکاسی بوسیله مواد شیمیایی
image [وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.]
tipping U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
crab angle U زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
images U وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.
light trap U اسبابی که حائل نور بوده ولوازم عکاسی دران حرکت کند
camera cycling rate U نواخت باز و بسته شدن دیافراگم دوربین دوره تناوب عکاسی
panoramic camera U دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
tubes U لامپ
electric lamp U لامپ
valve U لامپ
tube U لامپ
lamps U لامپ
lamp لامپ
lamp bulb U لامپ
valves U لامپ
diode U لامپ
limiter U لامپ اف ام
comouflage detection photography U نوعی عکاسی که با استفاده ازفیلم مخصوص انجام شده واستتار دشمن را کشف میکندعکسبرداری ضد استتار
side contact U شاخک لامپ
top cap U شاخک لامپ
radio tube U لامپ رادیو
picture tube U لامپ تصویر
metal type tube U لامپ فلزی
arc lamp U لامپ قوسی
braun tube U لامپ براون
signal lamp U لامپ سیگنال
sealing in U اببندی لامپ
pilot lamp U لامپ خبر
pool rectifier U لامپ مایع
selectron U لامپ گزینش
projection tube U لامپ تصویر
pocket lamp U لامپ کوچک
all metal type tube U لامپ فلزی
pilot lamp U لامپ پیلوت
projector lamp U لامپ پروژکتور
roentgen tube U لامپ رونتگن
pilot lamp U لامپ کنترل
reactance tube U لامپ راکتانس
bulb socket سرپیچ لامپ
pentode U لامپ پنتود
peanut tube U لامپ بادامی
mcnally tube U لامپ مکنلی
mazda lamp U لامپ مزدا
loktal base U لامپ قفلی
lampholder U سرپیچ لامپ
loctal base U لامپ قفلی
lock in base tube U لامپ قفلی
lamp holder سرپیچ لامپ
lamp cord سیم لامپ
lamp connector رابط لامپ
lamp bulb efficiency U بازده لامپ
lamp bulb base U پایه لامپ
mercury lamp U لامپ جیوه
pool cathode tube U لامپ مایع
power output tube U لامپ خروجی
output tube U لامپ خروجی
tube U لامپ بی سیم
nitrogen lamp U لامپ ازت
nernst lamp U لامپ نرنست
neon lamp U لامپ نئون
multiple unit valve U لامپ مرکب
miniature lamp U لامپ مینیاتوری
metal lamp U لامپ فلزی
mercury vapor lamp U لامپ جیوهای
pool tube U لامپ مایع
mercury pool tube U لامپ مایع
baffle U تیغه لامپ
tubes U لامپ بی سیم
x ray tube U لامپ رونتگن
williams tube U لامپ ویلیام
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com