Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 117 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
negligence
U
قصور کوتاهی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
failure
U
کوتاهی قصور
failures
U
کوتاهی قصور
Other Matches
cunctation
U
قصور
shortcoming
U
قصور
neglects
U
قصور
neglecting
U
قصور
neglected
U
قصور
debts
U
قصور
failings
U
قصور
failing
U
قصور
delinquency
U
قصور
neglect
U
قصور
shortcomings
U
قصور
non feasnce
U
قصور
debt
U
قصور
negligence
U
قصور
defult
U
قصور
laches
U
قصور
failures
U
قصور
failure
U
قصور
pretermission
U
قصور
default
U
قصور
defaulting
U
قصور
defaults
U
قصور
defaulted
U
قصور
failed
U
قصور کردن
fail
U
قصور کردن
fails
U
قصور کردن
fail
U
رد شدن قصور ورزیدن
nonfeasance
U
قصور در انجام امری
fails
U
رد شدن قصور ورزیدن
failed
U
رد شدن قصور ورزیدن
default
U
عدم پرداخت قصور کردن
defaulted
U
عدم پرداخت قصور کردن
defaults
U
عدم پرداخت قصور کردن
defaulting
U
عدم پرداخت قصور کردن
lose face
<idiom>
U
به خاطراشتباه ،با قصور خجالت زده بودن
deferred maintenance
U
قصور و تاخیر در تعمیرماشین الات و غیره
transience
U
کوتاهی
brachylogy
U
کوتاهی
abridgement
U
کوتاهی
concise ness
U
کوتاهی
succinctness
U
کوتاهی
transience or cy
U
کوتاهی
dwarfishness
U
کوتاهی
brevity
U
کوتاهی
delinquency
U
کوتاهی
defaulting
U
کوتاهی
shortness
U
کوتاهی
defaults
U
کوتاهی
defaulted
U
کوتاهی
default
U
کوتاهی
non feasnce
U
کوتاهی
lowness
U
کوتاهی
compendium
U
مختصر کوتاهی
non feasor
U
کوتاهی کننده
shorrcomer
U
کوتاهی کننده
defult
U
کوتاهی ورزیدن
failing
U
درصورت کوتاهی از
failings
U
درصورت کوتاهی از
compend
U
کوتاهی اختصار
he did his level best
U
کوتاهی نکرد
in a short time
U
در یک مدت کوتاهی
defaulter
U
کوتاهی کننده
defaulters
U
کوتاهی کننده
for a short time
U
بری مدت کوتاهی
curtness
U
کوتاهی وتندی سخن
skateboards
U
وسیله کوتاهی با 4 قرقره
skateboard
U
وسیله کوتاهی با 4 قرقره
impulses
U
پالسی که زمان کوتاهی می ماند
hard hack
U
بوته کوتاهی که دراتازونی میروید
impulse
U
پالسی که زمان کوتاهی می ماند
to be in d.
U
کوتاهی درانجام وفیفه کردن
to go for a spin
U
با خودرو گردش کوتاهی کردن
initial
U
تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
impulsive
U
آنچه برای زمان کوتاهی می ماند
I have a short trip ahead.
U
قرار است یک مسافرت کوتاهی بروم
trunk hose
U
شلوار کوتاهی که تانیمه ران میرسیده
initialed
U
تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
i will do my possible
U
هر چه از دستم براید کوتاهی نخواهم کرد
initials
U
تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
initialing
U
تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
initialled
U
تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
to step out
U
برای مدت کوتاهی بیرون رفتن
initialling
U
تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
transients
U
آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
trundle bed
U
تختخواب چرخکدار کوتاهی که زیرتختخواب بزرگتری جا بگیرد
transient
U
آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
to pause
U
[برای مدت کوتاهی]
در انجام کاری توقف کردن
led line
U
خط کوتاهی که در بالایاته حامل برای نت هابیرون ازحامل می افزایند
interspinalis
U
ماهیچه کوتاهی که برامدگی مهرههای پشت رابهم می پیوند د
knickers
U
شلوارگشاد کوتاهی که نزدیک زانو جمع شده باشد
Gothic Revival
U
[پله های کوتاهی که یکی از آن بالای دیگری قرار می گیرد.]
gradine
U
[پله های کوتاهی که یکی از آن بالای دیگری قرار می گیرد.]
laniard
U
طناب کوتاهی که برای نگاه داشتن چیزی بکار میرود
local area network
U
شبکهای که ترمینال ها و قط عات مختلف آن فاصله کوتاهی از یکدیگر دارند.
transient
U
وضعیت یا سیگنالی که برای مدت زمان کوتاهی فاهر شود
herdic
U
کالسکهای که بدنه کوتاهی دارد واز عقب سوار ان میشوند
loader
U
برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانج به حافظه اصلی می برد
transients
U
وضعیت یا سیگنالی که برای مدت زمان کوتاهی فاهر شود
cards
U
برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانچ به حافظه اصلی منتقل میکند
short timer
U
پرسنلی که عمر خدمتی کوتاهی از انها مانده و به سن بازنشستگی نزدیک هستند
card
U
برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانچ به حافظه اصلی منتقل میکند
allocation
U
برنامه کوتاهی که منابع حافظه را بین نرم افزار و وسایل جانبی تقسیم میکند
allocations
U
برنامه کوتاهی که منابع حافظه را بین نرم افزار و وسایل جانبی تقسیم میکند
acrostic
جدول شعر کوتاهی که حرف اول و وسط و آخر بندهای آن با هم عبارتی را برساند جابجا شونده
breach of trust
U
کوتاهی درانجام دادن انچه که به موجب سند تنظیمی در تاسیس حقوقی می بایستی انجام دهد
flash card
U
ورقهای که روی ان کلمات یااعداد یا تصاویری نوشته شده و معلم انرا برای زمان کوتاهی بشگردان نشان میدهد
barnstormed
U
مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorming
U
مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorms
U
مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorm
U
مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
the quantity of a vowel
U
کوتاهی وبلندی حرف صدایی کمیت حرف مصوت
splash screen
U
صفحه نمایش ابتدایی که در زمان شروع برنامه برای مدت کوتاهی نمایش داده میشود
truckle bed
U
تختواب کوتاهی که زیر تختواب دیگرقرار گیرد
loader
U
تابع کوتاهی که بخش اول برنامه را باز میکند و از آن به بعد خود پردازنده ها را باز میکند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com