English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
immolator U قربانی کننده
sacriticer U قربانی کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
victims U قربانی
vicarious saccifice U قربانی
sacrificing U قربانی
sacrificed U قربانی
sacrifices U قربانی
sacrifice U قربانی
victim U قربانی
immolation U قربانی
mactation U قربانی
immolate U قربانی شدن
victimize U قربانی کردن
victimized U قربانی کردن
victimizes U قربانی کردن
victimising U قربانی کردن
hecatomb U قربانی صدگاو
two bishops sacrifice U قربانی لاسکر
sacrifice U قربانی کردن
victimology U قربانی شناسی
two bishops sacrifice U قربانی دو فیل
offer a sacrifice U قربانی کردن
heave offering U قربانی افراشتنی
victimised U قربانی کردن
hecatomb U قربانی همگانی
victimizing U قربانی کردن
victimization U قربانی کردن
sacrifices U قربانی کردن
prey U طعمه قربانی
sacrificing U قربانی کردن
mascots U نظر قربانی
mascot U نظر قربانی
victimises U قربانی کردن
talismans U نظر قربانی
sacrificed U قربانی کردن
talisman U نظر قربانی
victimless crime U جرم بدون قربانی
sacrifice U قربانی کردن جانبازی
sacrificing U قربانی کردن جانبازی
self immolation U قربانی کردن خود
sacrificial U فداکارانه وابسته به قربانی
sacrifices U قربانی کردن جانبازی
sacrificed U قربانی کردن جانبازی
burnt sacrifice U قربانی سوخته یا سوختنی
scapegoat کسی که قربانی دیگران شود
sacrificed U قربانی برای شفاعت فداکاری
sacrificing U قربانی برای شفاعت فداکاری
sacrifices U قربانی دادن فداکاری کردن
greek gift U قربانی فیل شطرنج درخانه اچ 7
scapegoats U کسیکه قربانی دیگران شود
he fell a v to his ambition U قربانی جاه طلبی خودشد
hieromancy U طالع بینی ازروی قربانی
sacrificed U قربانی دادن فداکاری کردن
sacrifice U قربانی برای شفاعت فداکاری
sacrifices U قربانی برای شفاعت فداکاری
gambit U قربانی پیاده شطرنج در گشایش
scapegoat کسی را قربانی دیگران کردن
sacrificing U قربانی دادن فداکاری کردن
gambits U قربانی پیاده شطرنج در گشایش
sacrifice U قربانی دادن فداکاری کردن
cannon fodder [soldiers pointlessly and unscrupulously sacrificed] U خوراک توپ [سربازان بیهوده و بی وجدانه قربانی شده]
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
bender U خم کننده
refuser U رد کننده
deflective U کج کننده
whisperer U پچ پچ کننده
attacking U تک کننده
rebutter U رد کننده
renunciant U رد کننده
refutative U رد کننده
repudiationist U رد کننده
benders U خم کننده
ear-splitting U کر کننده
fillers U پر کننده
hoppers U لی لی کننده
deletive U حک کننده
filler U پر کننده
solver U حل کننده
surfy U کف کننده
swooner U غش کننده
syncopator U غش کننده
crepitant U خش خش کننده
tracker U پی کننده
puffer U پف کننده
skittish U رم کننده
trackers U پی کننده
squelcher U له کننده
hopper U لی لی کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com