Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
subcontract
U
قرار داد فرعی بستن
subcontracted
U
قرار داد فرعی بستن
subcontracting
U
قرار داد فرعی بستن
subcontracts
U
قرار داد فرعی بستن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
subspecies
U
قسم فرعی جنس فرعی از یک نژاد
by pass
U
بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
by pass
U
گذرگاه فرعی مسیر فرعی
ecotype
U
بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
minor border
U
حاشیه فرعی
[حاشیه کناری]
[این طرح بصورت نواری باریک در کنار حاشیه اصلی قرار دارد و تعداد آن بستگی به محل بافت و نوع طرح متفاوت است. معمولا بین دو تا هشت عدد متغیر است.]
mach hold
U
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
accent mark
U
علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد
alignments
U
میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
alignment
U
میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
postured
U
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posturing
U
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
postures
U
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posture
U
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
To be out to do some thing .
U
کمر همت بستن ( کمر انجام کاری را بستن )
surface mount technology
U
روش ساخت تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح تخته قرار دارند به جای اینکه در سوراخها قرار بگیرد و در آن محل جا شوند
stbtitle
U
عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
writ of error
U
قرار یا حکم دادگاه که متضمن تصحیح اشتباه موجود در حکم یا قرار قبلی است
classifies
U
در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
classify
U
در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
classifying
U
در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
sublease
U
اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
countershaft
U
محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
piezoelectric
U
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
succursal
U
فرعی
second class
U
فرعی
adjunct
U
فرعی
sub dam
U
سد فرعی
petty
U
فرعی
subaltern
U
فرعی
accessory
U
فرعی
secondary
U
فرعی
by
U
فرعی
min
U
فرعی
derivative
U
فرعی
derivatives
U
فرعی
subalterns
U
فرعی
ancillary
U
فرعی
lateral
U
فرعی
extrinsic
U
فرعی
minor
U
فرعی
inferior
U
فرعی
secondary effect
U
اثر فرعی
fall-out
[side effect]
U
اثر فرعی
subsidiaries
U
فرعی
subsidiary
U
فرعی
incident
U
فرعی
byeffect
U
اثر فرعی
by-effect
U
اثر فرعی
spillover effect
U
اثر فرعی
inferiors
U
فرعی
adverse reaction
U
اثر فرعی
accessorial
U
فرعی
incidents
U
فرعی
branch line
U
خط فرعی
adjuncts
U
فرعی
tributaries
U
فرعی
tributary
U
فرعی
half deck
U
پل فرعی
branch lines
U
خط فرعی
subordinate clauses
U
جملهوارهی فرعی
sidetrack
U
جاده فرعی
sideshow
U
نمایش فرعی
bypassing
U
مسیر فرعی
wayside
U
ایستگاه فرعی
appendages
U
دستگاه فرعی
side effect
U
اثر فرعی
subordinate
U
فرعی پایین تر
secondary markets
U
بازارهای فرعی
subordinated
U
فرعی پایین تر
subordinates
U
فرعی پایین تر
subordinating
U
فرعی پایین تر
appendage
U
دستگاه فرعی
bypassed
U
مسیر فرعی
walk-on
U
بازیگر فرعی
sidetracked
U
جاده فرعی
secondary stress
U
خستگی فرعی
side-effect
U
اثر فرعی
sideshows
U
نمایش فرعی
side-effects
U
اثر فرعی
retort tar
U
قطران فرعی
quadrantal points
U
جهات فرعی
radicle
U
فرعی نازک
bypass
U
مسیر فرعی
rootlet
U
ریشه فرعی
pseudocarp
U
میوه فرعی
probative
U
حقایق فرعی
secondary stairs
U
پلکان فرعی
second fiddle
U
شخص فرعی
bypasses
U
مسیر فرعی
secondary port
U
بندر فرعی
affluent
U
رود فرعی
DIVERSION
U
راه فرعی
suborder
U
راسته فرعی
subgenus
U
جنس فرعی
subsidiary company
U
شرکت فرعی
subfamily
U
تیره فرعی
by-product
U
محصول فرعی
subfamily
U
خانواده فرعی
subdirectory
U
فهرست فرعی
subclass
U
شعبه فرعی
by-products
U
محصول فرعی
subclass
U
طبقه فرعی
adjuncts
U
صفت فرعی
subagency
U
نمایندگی فرعی
adjunct
U
صفت فرعی
sub station
U
پست فرعی
tine
U
شاخ فرعی
substation
U
ایستگاه فرعی
substrate
U
شکل فرعی
sugroup
U
دسته فرعی
submenu
U
منوی فرعی
subspace
U
فضای فرعی
subinterval
U
فاصله فرعی
subharmonic
U
هماهنگ فرعی
subgenus
U
تیره فرعی
subsections
U
قسمت فرعی
sub sector
U
بخش فرعی
sub network
U
شبکه فرعی
corollaries
U
نتیجه فرعی
insets
U
نقشه فرعی
sideway
U
فرعی از پهلو
side issue
U
موضوع فرعی
side issue
U
مسئله فرعی
side issues
U
موضوع فرعی
side issues
U
مسئله فرعی
sidepiece
U
چیز فرعی
side show
U
موضوع فرعی
side show
U
نمایش فرعی
subsidiary occupations
U
مشاغل فرعی
side line occupations
U
مشاغل فرعی
side effects
U
اثرات فرعی
side dish
U
غذاهای فرعی
slave station
U
ایستگاه فرعی
inset
U
نقشه فرعی
subsection
U
قسمت فرعی
sub contractor
U
پیمانکار فرعی
corollary
U
نتیجه فرعی
token money
U
پول فرعی
subcommittee
U
کمیته فرعی
underplot
U
داستان فرعی
subcommittee
U
کمیسیون فرعی
subcommittees
U
کمیته فرعی
byway
U
راه فرعی
byways
U
راه فرعی
subcommittees
U
کمیسیون فرعی
subordinate clause
U
جملهوارهی فرعی
municipal road
U
راه فرعی
subcontract
U
قرارداد فرعی
subcontracted
U
قرارداد فرعی
stop street
U
خیابان فرعی
subcontracting
U
قرارداد فرعی
avocation
U
کار فرعی
subcontracts
U
قرارداد فرعی
overtone
U
صدای فرعی
accessory
U
لوازم فرعی
accessory
U
دعوای فرعی
overtones
U
صدای فرعی
backway
U
جاده فرعی
consequent pole
U
قطب فرعی
bypath
U
جاده فرعی
derived units
U
احاد فرعی
derived units
U
واحدهای فرعی
secondary unit
U
واحد فرعی
derived unit
U
واحد فرعی
colonnette
U
ستون فرعی
bayou
U
نهرکوچک یا فرعی
daughter chain
U
زنجیر فرعی
annex
U
شعبه فرعی
cotype
U
نوعی فرعی
coproduct
U
محصول فرعی
alternate position
U
موضع فرعی
byroad
U
جاده فرعی
articulated connecting rod
U
شاتون فرعی
an off street
U
کوچه فرعی
spur track
U
جاده فرعی
by product
U
فراورده فرعی
jamb-shaft
U
ستون فرعی
lay-shaft
U
میله فرعی
by product
U
محصول فرعی
secondary position
U
موضع فرعی
alternative airfield
U
فرودگاه فرعی
annexe
U
ساختمان فرعی
extension
U
تلفن فرعی
auxiliary switch
U
کلید فرعی
auxiliary activity
U
فعالیت فرعی
byname
U
اسم فرعی
subdivisions
U
بخش فرعی
blessed folder
U
مخزن فرعی
by work
U
کار فرعی
by way
U
راه فرعی
subdivision
U
بخش فرعی
by product material
U
فراورده فرعی
by product
U
نتیجه فرعی
extraneous
U
تصادفی فرعی
extensions
U
تلفن فرعی
by path
U
جاده فرعی
subsidiaries
U
متمم فرعی
episodes
U
داستان فرعی
by election
U
انتخابات فرعی
extension
U
شماره فرعی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com