Perdic | قبلا تهیه کردن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (36 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	prearrange U	قبلا تهیه کردن

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	foresees U	قبلا تهیه دیدن
	advances U	قبلا تهیه شده
	advance U	قبلا تهیه شده
	advancing U	قبلا تهیه شده
	foresee U	قبلا تهیه دیدن
	prefiguring U	قبلا اعلام کردن قبلا نشان دادن
	prefigure U	قبلا اعلام کردن قبلا نشان دادن
	prefigures U	قبلا اعلام کردن قبلا نشان دادن
	prefigured U	قبلا اعلام کردن قبلا نشان دادن
	laying up U	تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
	purveys U	تهیه کردن سورسات تهیه کردن
	purveyed U	تهیه کردن سورسات تهیه کردن
	purvey U	تهیه کردن سورسات تهیه کردن
	purveying U	تهیه کردن سورسات تهیه کردن
	to express one's heartfelt U	قبلا سپاس گزاری کردن تشکرات قلبی خودرا تقدیم کردن
	preview U	قبلا رویت کردن
	pretypify U	قبلا اعلام کردن
	destine U	قبلا انتخاب کردن
	to prerecord U	قبلا ضبط کردن
	prenominate U	قبلا ذکر کردن
	predetermine U	قبلا تعیین کردن
	forespeak U	قبلا اماده کردن
	predestine U	قبلا تعیین کردن
	prifix U	قبلا تعیین کردن
	prifixal U	قبلا تعیین کردن
	preheat U	قبلا گرم کردن
	predetermine U	قبلا مقدر کردن
	forearm U	قبلا اماده کردن
	preconceive U	قبلا تصور کردن
	pretreat U	قبلا معالجه کردن
	preheats U	قبلا گرم کردن
	preselect U	قبلا انتخاب کردن
	prerecord U	قبلا ثبت کردن
	forearms U	قبلا اماده کردن
	previews U	قبلا رویت کردن
	pre appoint U	قبلا معین کردن
	preheated U	قبلا گرم کردن
	predigest U	قبلا هضم کردن
	premeditate U	قبلا فکر چیزی را کردن مطالعه قبلی کردن
	predicting U	قبلا پیش بینی کردن
	predict U	قبلا پیش بینی کردن
	predicts U	قبلا پیش بینی کردن
	prevue U	قبلا رویت کردن اطلاع قبلی
	bespeak U	قبلا درباره چیزی صحبت کردن
	forebode U	قبلا بدل کسی اثر کردن
	preform U	قبلا شکل چیزی رامعین کردن
	purveyed U	تهیه اذوقه تهیه سورسات
	purveys U	تهیه اذوقه تهیه سورسات
	purveying U	تهیه اذوقه تهیه سورسات
	purvey U	تهیه اذوقه تهیه سورسات
	schematize U	بصورت برنامه دراوردن طرح یا نقشهای تهیه کردن ابتکار کردن
	skeletonizer U	تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
	pre engage U	ازپیش برای خود تهیه کردن تعهد قبلی کردن
	castellation U	تهیه استحکامات تدافعی سنگربندی کردن مستحکم کردن
	to pull off something [contract, job etc.] U	چیزی را تهیه کردن [تامین کردن] [شغلی یا قراردادی]
	provide U	تهیه کردن
	procured U	تهیه کردن
	provides U	تهیه کردن
	procuring U	تهیه کردن
	procure U	تهیه کردن
	caters U	تهیه کردن
	cater U	تهیه کردن
	processes U	تهیه کردن
	affords U	تهیه کردن
	affording U	تهیه کردن
	afforded U	تهیه کردن
	afford U	تهیه کردن
	process U	تهیه کردن
	catering U	تهیه کردن
	prepare U	تهیه کردن
	prepares U	تهیه کردن
	blend U	تهیه کردن
	administers U	تهیه کردن
	blends U	تهیه کردن
	administer U	تهیه کردن
	to find in U	تهیه کردن
	administered U	تهیه کردن
	administering U	تهیه کردن
	procures U	تهیه کردن
	preparing U	تهیه کردن
	catered U	تهیه کردن
	supplying U	تهیه کردن
	provision U	تهیه کردن
	supplied U	تهیه کردن
	supply U	تهیه کردن
	back up U	کپی پشتیبان تهیه کردن پشتیبانی کردن
	orchestrating U	هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
	orchestrates U	هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
	back-up U	کپی پشتیبان تهیه کردن پشتیبانی کردن
	orchestrate U	هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
	orchestrated U	هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
	fund U	تهیه وجه کردن
	getting U	تهیه کردن فهمیدن
	bill U	تهیه کردن صورتحساب
	whomp up U	بسرعت تهیه کردن
	enabled U	تهیه کردن برای
	programmes U	برنامه تهیه کردن
	extemporizes U	فورا تهیه کردن
	programme U	برنامه تهیه کردن
	bills U	تهیه کردن صورتحساب
	preparations U	تهیه کردن اتش
	funded U	تهیه وجه کردن
	preparation U	تهیه کردن اتش
	programs U	برنامه تهیه کردن
	quadruplicate U	در چهارنسخه تهیه کردن
	processes U	تهیه و تولید کردن
	program U	برنامه تهیه کردن
	conserving U	کنسرو تهیه کردن
	effigies U	تمثال تهیه کردن
	effigy U	تمثال تهیه کردن
	enable U	تهیه کردن برای
	gets U	تهیه کردن فهمیدن
	enables U	تهیه کردن برای
	extemporising U	فورا تهیه کردن
	conserved U	کنسرو تهیه کردن
	conserves U	کنسرو تهیه کردن
	get U	تهیه کردن فهمیدن
	harness U	اشیاء تهیه کردن
	extemporize U	فورا تهیه کردن
	enabling U	تهیه کردن برای
	extemporises U	فورا تهیه کردن
	extemporised U	فورا تهیه کردن
	to lay in a stock U	موجودی تهیه کردن
	extemporizing U	فورا تهیه کردن
	triplicate U	در سه نسخه تهیه کردن
	conserve U	کنسرو تهیه کردن
	process U	تهیه و تولید کردن
	harnessed U	اشیاء تهیه کردن
	harnessing U	اشیاء تهیه کردن
	extemporized U	فورا تهیه کردن
	finances U	بودجه چیزی را تهیه کردن
	drafts U	تهیه کردن پیش نویس
	financing U	بودجه چیزی را تهیه کردن
	draft U	تهیه کردن پیش نویس
	circumstantiate U	امارات لازمه را تهیه کردن
	financed U	بودجه چیزی را تهیه کردن
	to serve the city with water U	اب برای شهر تهیه کردن
	scabble U	زمخت وناصاف تهیه کردن
	drafted U	تهیه کردن پیش نویس
	aminister U	تهیه کردن بکار بردن
	finance U	بودجه چیزی را تهیه کردن
	bossed U	نقش برجسته تهیه کردن
	bosses U	نقش برجسته تهیه کردن
	to provide for old age U	برای پیری تهیه کردن
	to raise funds U	تهیه وجه یاسرمایه کردن
	bossing U	نقش برجسته تهیه کردن
	handwrite U	نسخه خطی تهیه کردن
	to draw up U	تهیه کردن درصف اوردن
	mush U	حریره اردذرت تهیه کردن
	boss U	نقش برجسته تهیه کردن
	financed U	علم دارایی تهیه پول کردن
	outlined U	مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
	financing U	علم دارایی تهیه پول کردن
	preparative U	تدارکی مربوط به تهیه کردن چیزی
	finances U	علم دارایی تهیه پول کردن
	revictual U	دوباره غذا یا خواربار تهیه کردن
	finance U	علم دارایی تهیه پول کردن
	munition U	تدارکات جنگ افزار تهیه کردن
	develops U	توسعه دادن وضعیت تهیه کردن
	develop U	توسعه دادن وضعیت تهیه کردن
	outline U	مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
	outlining U	مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
	outlines U	مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
	mekeready U	وسایل تهیه کردن فرم وصفحه بندی
	formulation U	تهیه جمع اوری فرمول بندی کردن
	mekeready U	تهیه واماده کردن فرم وصفحه و گراور
	procurement U	تهیه و انجام خدمات و اماد تدارک کردن وسایل
	financed U	درکارهای مالی داخل شدن سرمایه تهیه کردن
	furnish U	تهیه دیدن مجهز کردن دادن وسایل واماد
	financing U	درکارهای مالی داخل شدن سرمایه تهیه کردن
	finance U	درکارهای مالی داخل شدن سرمایه تهیه کردن
	furnishing U	تهیه دیدن مجهز کردن دادن وسایل واماد
	furnishes U	تهیه دیدن مجهز کردن دادن وسایل واماد
	finances U	درکارهای مالی داخل شدن سرمایه تهیه کردن
	booking U	نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
	bookings U	نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
	To make reservations. To book seats. U	جا تهیه کردن ( رزرو کردن )
	to draw out U	تهیه کردن طرح کردن
	furnishes U	مزین کردن تهیه کردن
	put out U	تهیه کردن اشفته کردن
	furnishing U	مزین کردن تهیه کردن
	makes U	تهیه کردن طرح کردن
	make U	تهیه کردن طرح کردن
	furnish U	مزین کردن تهیه کردن
	map compilation U	تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
	the reinbefore U	قبلا
	supra U	قبلا
	erst U	قبلا
	previously U	قبلا"
	erstwhile U	قبلا
	aforehand U	قبلا
	already U	قبلا
	formerly U	قبلا
	projection print U	روش تهیه نقشه یا عکس بااستفاده از روش بزرگ کردن یا کوچک کردن فیلم یک عکس دیگر چاپ تصویری
	pre arrange U	قبلا قرارگذاشتن
	prepay U	قبلا پرداختن
	prerecord U	قبلا ضبط
	i went before U	من قبلا` رفتم
	presentient U	قبلا مستعد
	heretofore U	سابقا قبلا