Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
thermoduric
U
قادر به استقامت در برابرحرارت زیاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
deutsch rivet
U
نوعی پرچ کور با استقامت زیاد
mass storage
U
وسیله ذخیره پشتیبان که قادر به ذخیره سایز حجم زیاد داده است
stand-up
U
با استقامت
stand up
U
با استقامت
endurance
U
استقامت
perseverance
U
استقامت
perseverant
U
با استقامت
strenght
U
استقامت
endurance race
U
مسابقه استقامت
stamina
U
طاقت استقامت
staminal
U
با اسطقس با استقامت
fartlek
U
تمرین دو استقامت
enduro
U
مسابقه استقامت
distance man
U
دونده استقامت
distance runner
U
دونده استقامت
shear strength
U
استقامت برشی
dogged persererance
U
استقامت سخت
assiduity
U
استقامت مداومت
backbones
U
استقامت استواری
resist
U
استقامت کردن
muscular endurance
U
استقامت عضلانی
reluct
U
استقامت کردن
perseveringly
U
با استقامت مصرانه
resisted
U
استقامت کردن
resisting
U
استقامت کردن
resists
U
استقامت کردن
holdout
U
استقامت کردن
power endurance
U
توان استقامت
backbone
U
استقامت استواری
holdouts
U
استقامت کردن
load call
U
وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
persevere
U
استقامت بخرج دادن
enduro
U
مسابقه اتومبیلرانی استقامت
endurance race
U
مسابقه اتومبیلرانی استقامت
persevered
U
استقامت بخرج دادن
perseveres
U
استقامت بخرج دادن
compression ignition
U
احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
withstood
U
مخالفت کردن استقامت ورزیدن
withstand
U
مخالفت کردن استقامت ورزیدن
withstands
U
مخالفت کردن استقامت ورزیدن
withstanding
U
مخالفت کردن استقامت ورزیدن
marathons
U
یک نوع مسابقه ورزشی استقامت
marathon
U
یک نوع مسابقه ورزشی استقامت
interval trailing
U
تمرین استقامت و اماده سازی
middle distance race
U
دو نیمه استقامت 008 تا0051 متر
I didnt get much sleep.
U
زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
tolerance dose
U
دوز دریافتی قابل استقامت ازتشعشعات اتمی
Let's see how much you can take.
<idiom>
U
ببینیم تا چه حد توانایی
[استقامت]
داری .
[اصطلاح روزمره]
madison
U
مسابقه دوچرخه سواری استقامت 6 روزه بین 2 تیم
distance medley
U
دو استقامت امدادی شامل 004 008 0021 و 0061متر
omnipotent
U
قادر مطلق
all-powerful
U
قادر مطلق
omnipotent
U
قادر متعال
free swimming
U
قادر به شنا
almightly
U
قادر مطلق
numerate
U
قادر شمردن
motile
U
قادر بجنبش
kill off
U
سرعت گرفتن غیرعادی درمسابقه دو استقامت برای خسته کردن حریفان
overbuild
U
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
solvents
U
قادر به پرداخت دیون
enable
U
قادر ساختن توانا
enabled
U
قادر ساختن توانا
solvents
U
قادر به پرداخت قروض
literacy
U
قادر به خواندن بودن
solvable
U
قادر بتادیه وام
solvent
U
قادر به پرداخت دیون
solvent
U
قادر به پرداخت قروض
enabling
U
قادر ساختن توانا
enables
U
قادر ساختن توانا
able to justify bail
U
قادر به تقبل ضمانت
capability
U
قادر به انجام کاری بودن
may
U
توانایی داشتن قادر بودن
acatamathesia
U
قادر بدرک سخن نبودن
facility
U
قادر به انجام کاری به سادگی بودن
eurybathic
U
قادر به زندگی کردن در اعماق مختلف اب
enable
U
قادر ساختن وسیله فراهم کردن
enabling
U
قادر ساختن وسیله فراهم کردن
enables
U
قادر ساختن وسیله فراهم کردن
enabled
U
قادر ساختن وسیله فراهم کردن
to hold somebody in great respect
U
کسی را زیاد محترم داشتن
[احترام زیاد گذاشتن به کسی]
y alloys
U
الیاژهایی از الومینیم که میتواند استقامت خود را تادمای 052 تا 033 درجه سانتیگراد حفظ کند
interactive
U
برنامه کامپیوتری قادر به پذیرش داده از عملوند
batch processing
U
سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست
storage
U
مواد مختلف که قادر به ذخیره داده هستند
able to withstand contamination
<adj.>
U
قادر به مقاومت در برابر آلودگی
[بوم شناسی]
ectogenic
U
قادر بادامه زندگی درخارج از میزبان خود
absolutism
U
حکومت مطلقه اعتقاد به قادر علی الاطلاق
programmer
U
شخصی که قادر به طراحی و نوشتن برنامه کاری است
aerospace vehicle
U
هر رسانگر کنترلی که قادر به پرواز در هوا و فضا باشد
graphics
U
چاپگری که قادر به چاپ تصاویر map-bit است
directors
U
هواپیمایی قادر به هدایت یک رسانگر بدون سرنشین یا یک موشک
music chip
U
مدار مجتمع قادر به تولید صوت موسیقی و tane
macro
U
برنامه اسمبلر که قادر به کدگشایی دستورات ماکرو است
director
U
هواپیمایی قادر به هدایت یک رسانگر بدون سرنشین یا یک موشک
programmers
U
شخصی که قادر به طراحی و نوشتن برنامه کاری است
all weather fighter
U
هواپیمایی که در هر گونه شرایط جوی قادر به عمل باشد
hypermedia
U
متن با کلمات کلیدی خاص که قادر به نمایش تصویر و صوت باشد
recorders
U
قطعهای که قادر به ارسال سیگنالهای ورودی به رسانه ذخیره سازی است
fault
U
سیستم یا وسیلهای قادر به کارکردن است حتی اگر خطایی رخ دهد
handles
U
نمایش مربعی کوچک که قادر به تغییر شکل پنجره یا شی گرافیک است
recorder
U
قطعهای که قادر به ارسال سیگنالهای ورودی به رسانه ذخیره سازی است
faulted
U
سیستم یا وسیلهای قادر به کارکردن است حتی اگر خطایی رخ دهد
communication
U
ترمینال یا مودمی که قادر به ذخیره سازی داده ارسال شده است
edp
U
پردازشگر کلمه که قادر به انجام توابع پردازش داده مشخص است
landplane
U
هواپیمایی که قادر به برخاستن از سطح زمین که شامل برف و یخ نیز میگرددمیباشد
faults
U
سیستم یا وسیلهای قادر به کارکردن است حتی اگر خطایی رخ دهد
handle
U
نمایش مربعی کوچک که قادر به تغییر شکل پنجره یا شی گرافیک است
communicating word processor
U
پردازنده کلمه یا ایستگاه کاری که قادر به ارسال و دریافت داده است
chips
U
اتصال به یک قطعه که در صورت فهور یک سیگنال دیگر قادر به انجام عمل نیست
commodities
U
چیزی که قادر به رفع نیاز بشر بوده ومقدار عرضه ان محدود باشد
chip
U
اتصال به یک قطعه که در صورت فهور یک سیگنال دیگر قادر به انجام عمل نیست
integrated
U
نوعی طراحی مدار که قادر به تولید قط عات با توان پایین و کوچک است
commodity
U
چیزی که قادر به رفع نیاز بشر بوده ومقدار عرضه ان محدود باشد
interactive
U
سیستم نمایش که قادر به عکس العمل نشان دادن به ورودی مختلف کاربر است
mediums
U
هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
bulk
U
رسانهای که قادر به ذخیره سازی حجم بزرگی از داده با اندازه ها و حالتهای مختلف است
medium
U
هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
memory
U
فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
memories
U
فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
extends
U
استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
extending
U
استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
effective demand
U
تقاضای موثرعبارت است از مقدار کالائی که خریداران در قیمتهای موجود مایل و قادر به خریدان هستند
extend
U
استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
cells
U
محل تک حافظهای قادر به ذخیره سازی یک کلمه داده که توسط یک آدرس مشخص قابل دسترسی است
demonstration
U
نرم افزاری که آنچه یک برنامه قادر به انجام است بدون پیاده سازی توابع آن نشان میدهد
appleline
U
IB تبادل اطلاعات کندرا قادر می سازد تا باکامپیوترهای بزرگ شرکت یک دستگاه سخت افزاری که ریزکامپیوتر ACINTOSH
cell
U
محل تک حافظهای قادر به ذخیره سازی یک کلمه داده که توسط یک آدرس مشخص قابل دسترسی است
demonstrations
U
نرم افزاری که آنچه یک برنامه قادر به انجام است بدون پیاده سازی توابع آن نشان میدهد
whisker
U
کریستال منفرد کوچک عدسی شکلی که استحکام یا استقامت ان به بیشترین مقداری که به صورت تئوریک قابل دستیابی است بسیار نزدیک است
vertical take off and landing
U
هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
ZMODEM
U
گونه پیشرفته پروتکل ارسالی MODEM که قادر به تشخیص خطا و توانایی ارسال مجدد است در صورتی که اتصال قط ع شود
teleprinters
U
وسیلهای که قادر به ارسال و دریافت داده از نقط ه دور توسط مدارهای تلگراف و چاپ پیام روی چاپگر است
teleprinter
U
وسیلهای که قادر به ارسال و دریافت داده از نقط ه دور توسط مدارهای تلگراف و چاپ پیام روی چاپگر است
inelastic demand
U
تقاضای غیر قابل کشش تقاضا برای اجناسی که به علت گرانی بیش از حد فقط طبقه خاصی قادر به خرید ان می باشند
literate
U
قادر به فهمیدن اصط لاحات مربوط به کامپیوتر و نحوه استفاده از کامپیوتر
processor
U
وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که قادر به تغییر داده طبق دستورات است
integrated
U
پایگاه داده که قادر به تامین اطلاعات برای نیازهای مختلف بدون داده افزودنه است
screened
U
وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT
literacy
U
اصط لاحات مربوطه و قادر بودن برای استفاده از کامپیوتر برای برنامه نویسی و برنامههای کاربردی
screens
U
وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT
screen
U
وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT
screening, screenings
U
وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT
surcharges
U
زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
surcharge
U
زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand.
U
آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
high speed
U
با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
pseudo random
U
قط عات حافظه RAM پویا , که قادر به تنظیم مجدد هستند و بنابراین فاهری مشابه قطعه , RAM ایستا دارند
transphasor
U
ترانزیستور نوری که از کریستال ساخته شده است که قادر به تنظیم اشعه اصلی نور طبق سیگنال ورودی کوچکتر است
gurantee
U
عبارت از ان است که دولت یا دولتهایی طی معاهدهای متعهد شوند که انچه را قادر باشند جهت انجام امر معینی انجام دهند
harder
U
دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
hardest
U
دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
hard
U
دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
fibre optics
U
لایه شیشهای یا پلاستیکی نازک که قادر به ارسال سیگنالهای نوری است . سیگنال نوری یا لیزری برای نمایش داده ارسالی تقسیم میشود
send only device
U
دستگاهی شبیه یک ترمینال که قادر است داده ها را به کامپیوتر ارسال کند ولی نمیتواند داده ها را از ان دریافت کند
scitovsky double criterion
U
که براساس ان تغییری ایده ال استکه دران کسانیکه بهره برده اند بتوانندکسانیراکه زیان میبرند جبران نموده و در مقابل زیان کنندگان قادر نباشند که ازتغییر جلوگیری نمایند
real time
U
با همان سرعتی که در جهان واقعی حرکت می کنند.نقاشی متحرک بلا درنگ نیاز به سخت افزار نمایش قادر به نمایش یک ترتیب به صورت ده تصویر مختلف در ثانیه دارد
upward compatible
U
اصلاحی به این معنی که یک سیستم کامپیوتری یا غستگاه جانبی قادر است هر کاری راکه مدل قبلی انجام می داده انجام داده و علاوه بر ان عملکردهای بیشتری هم داشته باشد سازگاری رو به پیشرفت
simple network management protocol
U
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
large adv
U
زیاد
mortally
U
زیاد
egregiously
U
زیاد
generous
U
زیاد
hugely
U
زیاد
tremendously
U
زیاد
immoderate
U
زیاد
intensively
U
زیاد
thickest
U
زیاد
thicker
U
زیاد
thick
U
زیاد
overly
U
زیاد
swingeing
U
زیاد
extortionate
U
زیاد
too much
U
زیاد
overmuch
U
زیاد
squeamishly
U
زیاد
squeamishness
U
زیاد
outrageously
U
زیاد
in quantities
U
زیاد
supererogatory
U
زیاد
vastly
U
زیاد
in excess
U
زیاد
immane
U
زیاد
high
U
زیاد
heart break
U
غم زیاد
to a large extent
U
زیاد
for all the world
U
بی کم و زیاد
extortionary
U
زیاد
highs
U
زیاد
widest
U
زیاد
wider
U
زیاد
wide
U
زیاد
greatly
U
زیاد
extensive
U
زیاد
very
U
زیاد
glaring
U
زیاد
profoundly
U
زیاد
profusely
U
زیاد
heavily
U
زیاد
much
U
زیاد
highest
U
زیاد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com