Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
memoria technica
U
فن یا شیوهای که بوسیله ان یادوهوش رانیرومندمیسازند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
interval timer
U
شیوهای که بوسیله ان زمان سپری شده میتواند توسط یک سیستم کامپیوتری بررسی شود
discriminating tariff
U
شیوهای که در ان حقوق گمرکی کالاهای وارداتی متفاوت بایکدیگرست
write protect
U
شیوهای برای محافظت ازنوشته شدن اطلاعات روی دیسک یا نوار
free trade
U
شیوهای که دران کالاها بدون محدودیتهای دولتی از کشوری به کشوردیگر انتقال داده میشود
wherewithal
U
که بوسیله ان
with
U
بوسیله
whereby
U
که بوسیله ان
via
U
بوسیله
per
U
بوسیله
at the hand of
U
بوسیله
by the instrumentality of
U
بوسیله
of
U
بوسیله
perprep
U
بوسیله
thruogh the a of
U
بوسیله
by
U
بوسیله
by dint of
U
بوسیله
osmose
U
نفوذ کردن در بوسیله تراوش تجزیه کردن بوسیله نفوذ تجزیه کردن
by depty
U
بوسیله نماینده
hydrolysis
U
تجزیه بوسیله اب
hydromancy
U
تفال بوسیله اب
by the f.
U
بوسیله لمس
by wire
U
بوسیله تلگراف
electrically
U
بوسیله برق
per pais
U
بوسیله کشور
municipally
U
بوسیله شهرداری
per pais
U
بوسیله مملکت
brew
U
بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
semaphore
U
مخابره بوسیله پرچم
brews
U
بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
pipage
U
ترابری بوسیله لوله
windblown
U
در حرکت بوسیله باد
brewed
U
بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
photogelatin process
U
چاپ بوسیله ژلاتین
churn
U
بوسیله اسباب گردنده
churned
U
بوسیله اسباب گردنده
pipeage
U
ترابری بوسیله لوله
traingulation
U
پیمایش بوسیله مثلثات
aerotherapeutics
U
معالجه بوسیله هوا
aeromancy
U
تفال بوسیله هوا
to scent out
U
بوسیله بوجستجوکردن ویافتن
windswept
U
بوسیله باد جاروشده
to pick thanks
U
بوسیله سخن چینی
radar scan
U
مراقبت بوسیله رادار
electric chair
U
اعدام بوسیله برق
seagirt
U
محصور بوسیله دریا
pours
U
تراوش بوسیله ریزش
pouring
U
تراوش بوسیله ریزش
churns
U
بوسیله اسباب گردنده
pipe down
U
بوسیله شیپور یا نای
baptised
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptises
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptize
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptized
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptizes
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptizing
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
pour
U
تراوش بوسیله ریزش
poured
U
تراوش بوسیله ریزش
intuitively
U
بوسیله درک مستقیم
leaching
U
تصفیه بوسیله شستشو
patent
U
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
in propria persona
U
بوسیله خود شخص
lapped joint
U
اتصال بوسیله پوشش
galvanography
U
روی مس بوسیله اندودکهربایی
infiltration
U
پالایش بوسیله تراوش
baptising
U
بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
sent via e-mail
U
بوسیله ایمیل فرستاده شد
eluviation
U
انتقال بوسیله بادوباران
patented
U
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
diathermy
U
معالجه بوسیله حرارت
postage
U
حمل بوسیله پست
patents
U
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
hydrolyze
U
بوسیله اب تجزیه شدن
dragonnades
U
بوسیله سواره نظام
phototypography
U
چاپ بوسیله عکسبرداری
hydromancer
U
تفال زننده بوسیله اب
electromotive
U
متحرک بوسیله برق
patenting
U
بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
semaphore
U
بوسیله پرچم مخابره کردن
electrotype
U
بوسیله برق چاپ کردن
radiogram
U
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
pyretotherapy
U
معالجه ناخوشی بوسیله تولیدتب
rocket propulsion
U
حرکت بجلو بوسیله موتورموشکی
latches
U
بوسیله کلون محکم کردن
grout stop
U
اب بندی بوسیله تزریق دوغاب
hit wicket
U
انداختن میله بوسیله خودتوپزن
seaborne
U
بوسیله کشتی حمل شده
chafe
U
بوسیله اصطکاک گرم کردن
chafes
U
بوسیله اصطکاک گرم کردن
chafing
U
بوسیله اصطکاک گرم کردن
roentgenoscopy
U
معاینه بوسیله اشعه مجهول
rainwash
U
شسته شده بوسیله باران
rainwash
U
شستشوی چیزی بوسیله باران
self administered
U
اداره شونده بوسیله خویشتن
radiophotograph
U
انتقال عکس بوسیله رادیو
embolic
U
مربوط به انسداد رگ بوسیله جسمی
latch
U
بوسیله کلون محکم کردن
radiograms
U
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
container transport
U
حمل و نقل بوسیله کانتینر
photomap
U
نقشه برداری بوسیله عکاسی
photolighograph
U
عکسبردری بوسیله چاپ سنگی
photoengraving
U
گراور سازی بوسیله عکاسی
lightproof
U
غیرقابل نفوذ بوسیله نور
phonendoscope
U
اسبابی که بوسیله ان صداهای کوچک
lyophiled
U
خشک شده بوسیله انجمادسخت
massotherapy
U
معالجه بوسیله مشت و مال
chemical warfare
U
جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
cathodogeaph
U
بوسیله پرتومجهول عکس برداشتن از
carbon arcwelding
U
جوش قوسی بوسیله کربن
intercommunication system
U
ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
argon arc welding
U
جوش قوسی بوسیله گازارگون
platinotype
U
عکاسی بوسیله املاح پلاتین
lyophil
U
خشک شده بوسیله انجمادسخت
electrometallurgy
U
ذوب فلزات بوسیله برق
hydropathy
U
معالجه امراض بوسیله اب وتجویز اب
hydrophilous
U
گرده افشانی کننده بوسیله اب
hyphenate
U
بوسیله خط دارای فاصله کردن
in law
U
خویشاوند و منسوب بوسیله ازدواج
electro magnetism
U
تولید خواص مغناطیسی بوسیله
incuse
U
نقش شده بوسیله چکش
instantiate
U
معرفی کردن بوسیله کنسرت
perfusion
U
غسل تعمید بوسیله اب پاشی
lure
U
بوسیله تطمیع بدام انداختن
self-service
U
کمک بوسیله خود شخص
self service
U
کمک بوسیله خود شخص
self-appointed
U
منصوب شده بوسیله خویشتن
self appointed
U
منصوب شده بوسیله خویشتن
wet down
U
بوسیله اب پاشی خیس کردن
wigwag
U
ارتباط یا مخابره بوسیله پرچم
wirephoto
U
بوسیله بی سیم عکس فرستادن
by no one else
U
از
[بوسیله]
هیچ کسی دیگر
lip-reads
U
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
lip read
U
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
string
U
یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
luring
U
بوسیله تطمیع بدام انداختن
lures
U
بوسیله تطمیع بدام انداختن
lured
U
بوسیله تطمیع بدام انداختن
suicide bombing
U
قصد کشت بوسیله خودکشی
shield
U
بوسیله سپر حفظ کردن
to buy something at an auction
U
چیزی را در
[بوسیله]
حراجی خریدن
soaks
U
بوسیله مایع اشباع شدن
soak
U
بوسیله مایع اشباع شدن
shields
U
بوسیله سپر حفظ کردن
nettle
U
بوسیله گزنه گزیده شدن
step down
U
کم کردن ولتاژجریان بوسیله ترانسفورماتور
photocopies
U
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopied
U
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
mail order
U
سفارش کالا بوسیله پست
sporogony
U
تولید مثل بوسیله هاگ
lip-read
U
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
suicide attack
U
قصد کشت بوسیله خودکشی
the block
U
مردن بوسیله گردن زنی
telekinesis
U
حرکت اجسام بوسیله ارواح
steam propulsion of ships
U
راندن کشتی ها بوسیله بخار
stethoscopy
U
معاینه بوسیله گوشی طبی
photocopy
U
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopying
U
رونوشت برداری بوسیله عکاسی
nettles
U
بوسیله گزنه گزیده شدن
waterborne
U
حمل شده بوسیله اب اب برد
hand off
U
کنار زدن حریف بوسیله توپدار
self fruitful
U
تولید مثل بوسیله گرده خود
rhapsodic
U
سروده شده بوسیله دوره گرد
gamogenetic
U
پیداشده بوسیله جفت گیری مواقعهای
to shield
U
بوسیله سپر
[پوشش]
حفظ کردن
rhabdomancy
U
پیش گویی بوسیله چوب یاعصا
self constituted
U
تشکیل شده بوسیله نفس خود
ratchet wheel
U
چرخ دندانه دارمتحرک بوسیله موتور
roentgenoscope
U
دستگاه معاینه بوسیله اشعه مجهول
immunotherapy
U
معالجه یاجلوگیری از بیماری بوسیله پادگن
photosensitize
U
بوسیله نور به چیزی حساسیت دادن
homologate
U
تصویب نوع اتومبیل بوسیله داوران
roentgenize
U
بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
septicemia
U
عفونت خون بوسیله ارگانیسمهای چرکی
hydrometallurgy
U
استخراج یاتهیه فلزات بوسیله اب یا مایعات
signifiable
U
قابل نمایش بوسیله علامت یارمز
sea borne goods
U
کالای حمل شده بوسیله دریا
schizogenesis
U
تولید مثل بوسیله شکاف خوردن
he voted by proxy
U
بوسیله وکیل یا نماینده رای داد
hypnotherapy
U
معالجه امراض بوسیله خواب مغناطیسی
galanty show
U
نمایش اشکال بوسیله سایه انداختن
latensify
U
بوسیله مواد شیمیایی تقویت کردن
permanent magnet centering
U
تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
trabeated
U
ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
pocket veto
U
رد لایحه قانونی بوسیله معوق گذاردن ان
permanent magnet focusing
U
تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
trabeation
U
ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
wirephoto
U
عکسی که بوسیله بی سیم فرستاده میشود
photoengrave
U
بوسیله عکاسی گراور سازی کردن
wind pollinated
U
گرده افشانی شده بوسیله باد
pipeage
U
عوارض یاحق حمل بوسیله لوله
vectorial
U
شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
water fast
U
غیر قابل پاک شدن بوسیله اب
to call somebody through
[via]
[over]
Skype
U
به کسی با
[بوسیله]
سکایپ زنگ زدن
radiobroadcast
U
پخش و سخن پراکنی بوسیله رادیو
lighterage
U
حمل ونقل کالا بوسیله دوبه
pyrocondensation
U
تغلیظ یا تکاثف شیمیایی بوسیله حرارت
to draw cuts
U
بوسیله چوبهای کوتاه وبلندقرعه کشیدن
to knit up
U
بوسیله بافتن تعمیرکردن بپایان رساندن
to proclaim meetings
U
بوسیله اگهی اجتماعات راقدغن کردن
to sue out a writ
U
حکمی را بوسیله دادن عرضحال گرفتن
tonsillectomy
U
در اوردن لوزتین بوسیله عمل جراحی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com