Perdic | فشنگ با گلوله کوچکتر ازپوکه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	wildcat U	فشنگ با گلوله کوچکتر ازپوکه
	wildcats U	فشنگ با گلوله کوچکتر ازپوکه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	bullets U	گلوله فشنگ
	bullet	گلوله فشنگ
	blank cartridge U	فشنگ بی گلوله
	shelling U	بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
	shell U	بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
	shells U	بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
	ammunition chest U	شانه فشنگ قلاب نوار فشنگ
	sensing U	تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
	trend U	مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
	miss U	موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
	missed U	موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
	trends U	مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
	misses U	موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
	sabot U	کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
	clues U	گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
	clue U	گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
	frangible bullet U	گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
	fire ball U	گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
	ogive U	ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
	splinterproof U	ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
	dud U	منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
	velocity jump U	جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
	maximum ordinate U	حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
	base of trajectory U	تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
	nuclear stalemate U	گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
	square base U	کف گلوله یا قسمت ته گلوله
	neath or neath U	کوچکتر از
	lesser U	کوچکتر
	much less U	کوچکتر
	lessin size U	کوچکتر
	minor U	کوچکتر
	take in <idiom> U	کوچکتر کردن
	the lesser bear U	خرس کوچکتر
	less U	اصغر کوچکتر
	undersized U	کوچکتر از معمول
	in miniature U	بمقیاس کوچکتر
	side spray U	بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
	This is smaller than that. U	این کوچکتر از آن است.
	cradle-snatcher U	ایجادرابطهجنسیبا فرد کوچکتر
	beneath U	روی خاک کوچکتر
	undersized U	کوچکتر ازاندازه معمولی
	extractors U	فشنگ کش
	shell U	فشنگ
	bullet	فشنگ
	cartridges U	فشنگ
	load U	فشنگ
	round U	فشنگ
	roundest U	فشنگ
	loads U	فشنگ
	cartridge U	فشنگ
	cartouche U	فشنگ
	bullets U	فشنگ
	cartouch U	فشنگ
	shells U	فشنگ
	shelling U	فشنگ
	extractor U	فشنگ کش
	ejector U	فشنگ کش
	compartmentalises U	به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
	priory U	دیر یا خانقاه کوچکتر ازصومعه
	priories U	دیر یا خانقاه کوچکتر ازصومعه
	compartmentalizes U	به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
	subsystem U	بخش کوچکتر سیستم بزرگ
	compartmentalised U	به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
	compartmentalizing U	به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
	microcopy U	رونوشت خیلی کوچکتر از اصل
	compartmentalized U	به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
	compartmentalize U	به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
	compartmentalising U	به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
	bandolier U	جای فشنگ
	ball ammunition U	فشنگ مانوری
	bandoleer U	جای فشنگ
	dummy cartridge U	فشنگ مشقی
	dummy cartridge U	فشنگ اموزشی
	fire extinguisher U	فشنگ ضداتش
	cartridge box U	جعبه فشنگ
	cartridge box U	خشاب فشنگ
	extractors U	فشنگ پران
	magazines U	خزانه فشنگ
	cartridge case U	پوکه فشنگ
	extractor U	فشنگ پران
	complete sound U	فشنگ کامل
	magazine U	خزانه فشنگ
	fire extinguishers U	فشنگ ضداتش
	ammunition belt U	نوار فشنگ
	cook off U	گل کردن فشنگ
	cartridge belt U	نوار فشنگ
	ejector U	فشنگ پران
	chambers U	فشنگ خوریاخزانه
	wadcutter U	فشنگ سرپهن
	chamber U	فشنگ خوریاخزانه
	shells U	پوکه فشنگ
	Load the gun. U	تفنگ را پر از فشنگ کن
	shelling U	پوکه فشنگ
	load U	فشنگ گذاری
	loads U	فشنگ گذاری
	clip U	شانه فشنگ
	clipped U	شانه فشنگ
	clippings U	شانه فشنگ
	clips U	شانه فشنگ
	shot maker U	فشنگ ساز
	neck U	خزانه فشنگ
	necks U	خزانه فشنگ
	fuse link U	فشنگ فیوز
	fuse cartridge U	فشنگ فیوز
	lived U	فشنگ جنگی
	link belt U	نوار فشنگ
	case shot U	جای فشنگ
	fixed round U	فشنگ ثابت
	fixed round U	فشنگ کامل
	shell U	پوکه فشنگ
	live U	فشنگ جنگی
	dud U	فشنگ اتش نشو
	triggers U	پرتاب کردن فشنگ
	leader U	فشنگ راهنمای پیچی
	leaders U	فشنگ راهنمای پیچی
	magazine U	مخزن فشنگ خشاب
	chamber U	خزانه فشنگ در اسلحه
	magazines U	مخزن فشنگ خشاب
	chambers U	خزانه فشنگ در اسلحه
	triggered U	پرتاب کردن فشنگ
	trigger U	پرتاب کردن فشنگ
	mandrel U	قالب پوکه فشنگ
	photoflash U	فشنگ منورمخصوص عکاسی در شب
	e.c. bland fire U	تیر یا فشنگ مانوری
	cartridge shell U	بدنه پوکه فشنگ
	bar pattern U	ترام با خطوط مورب با زاویه کوچکتر از 54 درجه
	compressing U	فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
	compresses U	فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
	compress U	فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
	clipped U	شانه فشنگ گیره کاغذ
	responder U	ماده اصلی خرج فشنگ
	thirty thirty U	تفنگ با فشنگ کالیبر 03 باباروت 03
	link U	حلقه زنجیر نوار فشنگ
	feed belt U	نوارتغذیه فشنگ نوار مهمات
	clips U	شانه فشنگ گیره کاغذ
	distance wadding U	بوش داخل پوکه فشنگ
	clippings U	شانه فشنگ گیره کاغذ
	link belt U	نوار حلقهای جداشونده فشنگ
	clip U	شانه فشنگ گیره کاغذ
	thread U	برنامهای که از بخشها و قسمتهای کوچکتر تشکیل شده است
	clips U	انتخاب ناحیهای از تصویر که کوچکتر از حالت اصلی است
	threads U	برنامهای که از بخشها و قسمتهای کوچکتر تشکیل شده است
	break bulk point U	نقطه تقسیم اماد کشتی به داخل قایقهای کوچکتر
	clip U	انتخاب ناحیهای از تصویر که کوچکتر از حالت اصلی است
	perspective U	ی که از دید کاربر دورتر هستند کوچکتر به نظر می آیند
	perspectives U	ی که از دید کاربر دورتر هستند کوچکتر به نظر می آیند
	clippings U	انتخاب ناحیهای از تصویر که کوچکتر از حالت اصلی است
	clipped U	انتخاب ناحیهای از تصویر که کوچکتر از حالت اصلی است
	ballistics of penetration U	شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
	self loading U	فشنگ گذاری خودکار به طورخودکار پرشونده
	cylinders U	فشنگ خور استوانهای هفت تیر
	cylinder U	فشنگ خور استوانهای هفت تیر
	to zip U	مانند فشنگ رفتن [اصطلاح روزمره]
	chassepot U	نوعی تفنگ که فشنگ اتش زادارد
	borrow U	عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر
	borrowed U	عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر
	borrows U	عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر
	backbone U	گروههای کاری و شبکههای کوچکتر به عنوان بخش هایی به آن وصل هستند
	campus network U	شبکهای که شبکههای محلی کوچکتر را به هم وصل میکند در هر سازمان یا سایت دانشگاهی
	backbones U	گروههای کاری و شبکههای کوچکتر به عنوان بخش هایی به آن وصل هستند
	short round U	فشنگ لق یا اسیب دیده گلولهای که کوتاه خورده باشد
	center fire U	اتش درنتیجه ضربه سوزن یاچخماق به مرکز فشنگ
	enhanced U	حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
	enhances U	حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
	enhance U	حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
	enhancing U	حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
	segments U	تقسیم یک برنامه طولانی به بخشهای کوچکتر که بعداگ در صورت نیاز قابل فراخوانی هستند
	partition U	تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
	wafer scale integration U	یک قطعه بزرگ که از مدارهای مجتمع کوچکتر تشکیل شده است که بهم وصل هستند
	partitions U	تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
	micronucleus U	یکی از دوهسته کوچکتر مرکزی مژه داران که رویش جانور را تحت کنترل دارد
	segment U	تقسیم یک برنامه طولانی به بخشهای کوچکتر که بعداگ در صورت نیاز قابل فراخوانی هستند
	lead collision course U	مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
	angle of arrival U	زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
	partitions U	فایلی که از فایلهای ترتیبی کوچکتر تشکیل شده باشد و هر بخش جداگانه توسط برنامه کنترل قابل دستیابی است
	partition U	فایلی که از فایلهای ترتیبی کوچکتر تشکیل شده باشد و هر بخش جداگانه توسط برنامه کنترل قابل دستیابی است
	decimal U	نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
	decimals U	نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
	cases U	جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
	case U	جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
	composite circuit U	مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
	backbones U	شبکه چرخشی سریع که شبکههای چرخشی کوچکتر را بهم وصل میکند
	backbone U	شبکه چرخشی سریع که شبکههای چرخشی کوچکتر را بهم وصل میکند
	chaining U	اجرای یک برنامه خیلی بزرگ که با اجرای بخشهای کوچکتر در یک زمان
	slices U	ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
	assemble U	قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
	assembled U	قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
	assembles U	قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
	slice U	ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
	bureaus U	ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است
	bureau U	ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است
	inferior planet U	سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
	mat U	مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود
	mats U	مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود
	inferior figures U	حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند.
	transphasor U	ترانزیستور نوری که از کریستال ساخته شده است که قادر به تنظیم اشعه اصلی نور طبق سیگنال ورودی کوچکتر است
	fractional T U	روش تقسیم فرفیت از خط ارتباطی T با نرخ مگابیت در ثانیه به کانالهای کوچکتر کیلوبایت در ثانیه که مناسب تر و ارزانتر برای استفاده مشتری هستند
	tracers U	فشنگ رسام ماده رسام رسم کننده
	blow torch U	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
	tracer U	فشنگ رسام ماده رسام رسم کننده