Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cel
U
فریم ... در یک ترتیب نقاشی متحرک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pre imaging
U
تولید فریم نقاشی متحرک یا ویدیو در بافر حافظه پیش از آنکه روی صفحه منتقل شود برای نمایش
real time
U
با همان سرعتی که در جهان واقعی حرکت می کنند.نقاشی متحرک بلا درنگ نیاز به سخت افزار نمایش قادر به نمایش یک ترتیب به صورت ده تصویر مختلف در ثانیه دارد
wracks
U
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
racked
U
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
wracked
U
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
rack
U
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
racks
U
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
flags
U
ترتیب کدها در شبکه ارسال بسته برای معرض شروع و خاتمه یک فریم داده
flag
U
ترتیب کدها در شبکه ارسال بسته برای معرض شروع و خاتمه یک فریم داده
animations
U
نقاشی متحرک
animation
U
نقاشی متحرک
story board
U
مجموعه تصاویر یا رسم ها که پیشبرد نقاشی متحرک یا ویدیویی را نشان میدهد
reshape handle
U
دایره کوچک نمایش داده شده روی یک فریم اطراف یک شی یا تصویرکه کاربرمیتواندانتخاب کند وبکشد تا شکل فریم یا شی گرافیکی را تغییردهد
PLV
U
الگوریتم فشرده سای ویدیو با بالاترین کیفیت که با ترتیب ویدیو تمام متحرک DVI کار میکند
vorticism
U
مکتب نقاشی کوبیسم انگلیسی که در نقاشی از صنایع جدیدنیز استفاده کرده
oil on canvas
[painting technique]
U
رنگ روغنی نقاشی روی کرباس
[شیوه نقاشی]
random processing
U
پردازش داده به ترتیب مورد نیاز و نه ترتیب ذخیره شده
scheduled
U
ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
schedule
U
ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
schedules
U
ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
collocation
U
ترتیب نوبت و ترتیب پرداخت بدهی به طلبکاران
oogamous
U
دارای یاخته جنسی نر کوچک و متحرک و یاخته ماده بزرگ و غیر متحرک
frame
U
فریم
crimea
U
فریم
operating slide
U
دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
tempos
U
سرعت نمایش فریم ها
tempo
U
سرعت نمایش فریم ها
chains
U
1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
chain
U
1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
firing order
U
ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
claim frame
U
فریم مخصوص برای مشخص کردن ایستگاه آغاز کننده شبکه
racked
U
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
rack
U
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
racks
U
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wracks
U
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wracked
U
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
batting order
U
ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
chassis
U
فریم فلزی که تختههای مدار را به همراه سیم ها و سوکتهای لازم در سیستم کامپیوتری پوشش داده است
screenful
U
فریم کامل اطلاعات نمایش داده شده روی صفحه نمایش
encapsulation
U
دریک شبکه سیستم ارسال فریم داده به یک فرمت همراه به فریمی با فرمت دیگر
selections
U
دایره کوچک که روی یک فریم اطراف ناحیه انتخاب شده نمایش داده میشود که به کاربر امکان تغییر شکل فضا را میدهد
selection
U
دایره کوچک که روی یک فریم اطراف ناحیه انتخاب شده نمایش داده میشود که به کاربر امکان تغییر شکل فضا را میدهد
step frame
U
استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
daubry
U
نقاشی بد
portraits
U
نقاشی
the brush
U
نقاشی
daubery
U
نقاشی بد
pictorial art
U
نقاشی
portrait
U
نقاشی
paintings
U
نقاشی
canvases
U
نقاشی
painting
U
نقاشی
canvas
U
نقاشی
his painting lacked repose
U
نقاشی وی توافق
brush
U
نقاشی کردن
painted
U
نقاشی شده
finger painting
U
نقاشی با انگشت
finger painting
U
نقاشی انگشتی
pencilling
U
نقاشی مدادی
illusionism
U
نقاشی از منافرخیالی
pencils
U
نقاشی مدادی
mural
U
نقاشی دیواری
mirror drawing
U
نقاشی از ایینه
graphic
U
مربوط به نقاشی
murals
U
نقاشی دیواری
fresco
U
نقاشی دیواری
frescoes
U
نقاشی دیواری
living picture
U
پرده نقاشی
impaint
U
نقاشی کردن
brushes
U
نقاشی کردن
palette knife
U
کاردک نقاشی
palette knives
U
کاردک نقاشی
paint
U
رنگ نقاشی
bepaint
U
نقاشی کردن
aquarelle
U
نقاشی اب و رنگی
aqua relle
U
نقاشی اب و رنگی
picture
U
نقاشی کردن
pictured
U
نقاشی کردن
picturing
U
نقاشی کردن
miniatures
U
نقاشی باتذهیب
miniature
U
نقاشی باتذهیب
oil paintings
U
نقاشی بارنگ
oil painting
U
نقاشی بارنگ
pastel
U
نقاشی بامدادرنگی
pictures
U
نقاشی کردن
drawing key
U
کپیه نقاشی
easels
U
سه پایه نقاشی
easel
U
سه پایه نقاشی
paints
U
رنگ نقاشی
watercolor
U
نقاشی ابرنگ
spackle
U
بتونه نقاشی
wall painting
U
نقاشی دیواری
water colour
U
نقاشی ابرنگی
tablature
U
تصویر نقاشی
portraiture
U
نقاشی از صورت
white ground technique
U
اسلوب نقاشی
illusiansm
U
نقاشی سه بعدی
tableaus
U
پرده نقاشی
tableaux
U
پرده نقاشی
tableau
U
پرده نقاشی
pencil
U
نقاشی مدادی
picture gallery
U
اطاق نقاشی
pallet knife
U
کاردک نقاشی
nocturnes
U
نقاشی از منظره شب
nocturne
U
نقاشی از منظره شب
plychromy
U
نقاشی رنگارنگ
polychromy
U
نقاشی رنگارنگ
painting and the like
U
نقاشی و مانند ان
scumble
U
رنگهای نقاشی
sand painting
U
نقاشی روی شن
paysage
U
نقاشی دورنما
line drawing
U
نقاشی با مداد وقلم
line drawings
U
نقاشی با مداد وقلم
oil painting
U
نقاشی رنگ روغنی
tableau
U
دور نمای نقاشی
draw a man test
U
ازمون نقاشی ادمک
frescoes
U
نقاشی ابرنگی روی گچ
frescoes
U
نقاشی ابرنگی کردن
fresco
U
نقاشی ابرنگی روی گچ
fresco
U
نقاشی ابرنگی کردن
plafond
U
سقف نقاشی شده
oil paintings
U
نقاشی رنگ روغنی
comic strip
U
فیلمهای نقاشی شده
vase painting
U
نقاشی روی سفال
oil color
U
روغن مخصوص نقاشی
tablature
U
نقاشی دیواری یا سقفی
sea piece
U
نقاشی منظره دریا
panels
U
نقاشی روی چوی
scenography
U
نقاشی پردههای نمایش
panel
U
نقاشی روی چوی
draw a person test
U
ازمون نقاشی ادم
scenograph
U
منظره نقاشی شده
palette
U
جعبه رنگ نقاشی
palettes
U
جعبه رنگ نقاشی
graphic
U
مربوط به نقاشی یاترسیم
paint brush
قلم موی نقاشی
tableaux
U
دور نمای نقاشی
chiaroscuro
U
نقاشی سیاه قلم
tableaus
U
دور نمای نقاشی
Oil painting .
U
نقاشی رنگ روغن
old masters
U
نقاشی هر یک از این هنرمندان
animated cartoon
U
فیلمهای نقاشی شده
old master
U
نقاشی هر یک از این هنرمندان
comic strips
U
فیلمهای نقاشی شده
constants
U
ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
constant
U
ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
canvases
U
کرباس پارچه مخصوص نقاشی
drawing
U
هنر طراحی تابلو نقاشی
frank drawing completion test
U
ازمون تکمیل نقاشی فرانک
gallery
U
جای ارزان اطاق نقاشی
crayons
U
مداد ابرو نقاشی کردن
galleries
U
جای ارزان اطاق نقاشی
canvas
U
کرباس پارچه مخصوص نقاشی
crayon
U
مداد ابرو نقاشی کردن
drawings
U
هنر طراحی تابلو نقاشی
mezzotint
U
نقاشی سایه روشن کردن
mezzotinto
U
نقاشی سایه روشن کردن
divisinism
U
تجزیه کاری رنگ در نقاشی
predella
U
نقش یا نقاشی در روی خیزپله
arras
U
نقاشی طراحی قلاب دوزی
goodenough draw a man test
U
ازمون نقاشی ادمک گودایناف
kakemone
U
[تصویر و نقاشی روی ابریشم]
ambience
U
نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
pieta
U
نقاشی یامجسمه مریم مادر عیسی
war paint
U
نقاشی بدن برای رزم و پیکار
ambiance
U
نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
To fake an oil – painting .
U
یک تابلوی نقاشی قلابی درست کردن
canvases
U
پرده نقاشی کف رینگ بوکس یا کشتی
pornography
U
نقاشی یا عکس محرک احساسات جنسی
canvas
U
پرده نقاشی کف رینگ بوکس یا کشتی
brushes
U
شکل وسیله برس در بسته نقاشی
encaustic
U
نقاشی بارنگی که باموم اب کرده بسازند
brush
U
شکل وسیله برس در بسته نقاشی
dynamic
U
متحرک
mobiles
U
متحرک
dynamically
U
متحرک
movable bridge
U
پل متحرک
movable dam
U
سد متحرک
moveable
U
متحرک
vagile
U
متحرک
vagility
U
متحرک
bascule bridge
U
پل متحرک
floating
U
متحرک
ambulant
U
متحرک
locomotory
U
متحرک
mobile
U
متحرک
remotest
U
متحرک
moving
U
متحرک
remote
U
متحرک
lock
U
سد متحرک
drawbridges
U
پل متحرک
locks
U
سد متحرک
drawbridge
U
پل متحرک
remoter
U
متحرک
The painting portrays the death of Nelson.
U
این نقاشی مرگ نلسون را مجسم می کند .
Biedermeier
U
[سبک معماری، دکوراسیون و نقاشی اروپای میانی]
collage
U
اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
picturesqueness
U
شایستگی برای نقاشی شدن یاعکس برداری
grisaille
U
نقاشی برجسته نماروی شیشه برنگ خاکستری
pc paint
U
برنامه مشهور نقاشی وترسیم برای ریزکامپیوترها
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com