Perdic | فرودگاه فرعی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	alternative airfield U	فرودگاه فرعی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	pioneer heliport U	فرودگاه هلی کوپتر صحرایی فرودگاه موقت
	subspecies U	قسم فرعی جنس فرعی از یک نژاد
	by pass U	بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
	by pass U	گذرگاه فرعی مسیر فرعی
	ecotype U	بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
	airstrip U	فرودگاه
	airports U	فرودگاه
	airstrips U	فرودگاه
	airfield U	فرودگاه
	air field U	فرودگاه
	air strip U	فرودگاه
	airdrome U	فرودگاه
	landing field U	فرودگاه
	airfields U	فرودگاه
	airport U	فرودگاه
	fields U	فرودگاه
	aerodromes U	فرودگاه
	fielded U	فرودگاه
	field U	فرودگاه
	aerodrome U	فرودگاه
	bingo field U	فرودگاه اضطراری
	port U	فرودگاه هواپیما
	airstrips U	باند فرودگاه
	seadrome U	فرودگاه دریایی
	skycap U	باربر فرودگاه
	aerodromes U	فرودگاه هواپیما
	landing place U	فرودگاه اسکله
	departure air field U	فرودگاه عزیمت
	runway U	باند فرودگاه
	flying field U	میدان فرودگاه
	heliport U	فرودگاه هلیکوپتر
	airstrip U	باند فرودگاه
	air strip U	باند فرودگاه
	landing U	فرودگاه هواپیما
	bingo field U	فرودگاه یدکی
	landings U	فرودگاه هواپیما
	alternate aerodrome U	فرودگاه یدکی
	aerodrome U	فرودگاه هواپیما
	auxiliary landing field U	فرودگاه کمکی
	heliports U	فرودگاه هلیکوپتر
	runways U	باند فرودگاه
	airfield traffic U	عبور و مرور فرودگاه
	airfield traffic U	عبورو مرور در فرودگاه
	landding U	کرانه رسمی فرودگاه
	departure air field U	فرودگاه پرواز هواپیما
	helipad U	فرودگاه هلی کوپتر
	Take me to the airport? U	مرا به فرودگاه ببرید.
	named airport of departure U	فرودگاه معین برای حرکت
	How far is it to the airport? U	تا فرودگاه چقدر راه است؟
	taxiway U	جاده یا راه تاکسی رو فرودگاه
	What's the fare to the airport? U	نرخ کرایه تا فرودگاه چقدر است؟
	airport traffic area U	منطقه مخصوص عبور ومرور در فرودگاه
	augmentation support set U	دستگاه تکمیلی ناوبری هوایی در فرودگاه
	Is there a bus to the airport? U	آیا برای فرودگاه اتوبوس هست؟
	Is there a train to the airport? U	آیا برای فرودگاه قطار هست؟
	recovery airfield U	فرودگاه مخصوص فروداضطراری هواپیماهافرودگاه یدکی
	wind tie U	پرده بادنمای فرودگاه سمت نمای باد
	gate U	محل سوار شدن مسافرین هواپیما در فرودگاه
	gates U	محل سوار شدن مسافرین هواپیما در فرودگاه
	stbtitle U	عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
	zmarker beacon U	برج مراقبت نشان دهنده محل فرودگاه به هواپیماها
	hard stand U	بارانداز داخل فرودگاه محل پارک اسفالت شده برای خودروها
	wheel load U	فرفیت بار یا تحمل وزن باندفرود در یک فرودگاه یامحوطه تاکسی کردن یا جاده اسفالت
	sublease U	اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
	course light U	روشنایی باند فرودگاه چراغهای مخصوص روشن کردن باند فرود
	terminal guidance U	هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
	ground liaison U	گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی
	half deck U	پل فرعی
	byeffect U	اثر فرعی
	fall-out [side effect] U	اثر فرعی
	minor U	فرعی
	adjuncts U	فرعی
	adjunct U	فرعی
	petty U	فرعی
	secondary effect U	اثر فرعی
	spillover effect U	اثر فرعی
	derivatives U	فرعی
	by-effect U	اثر فرعی
	adverse reaction U	اثر فرعی
	lateral U	فرعی
	extrinsic U	فرعی
	second class U	فرعی
	sub dam U	سد فرعی
	succursal U	فرعی
	min U	فرعی
	accessorial U	فرعی
	derivative U	فرعی
	ancillary U	فرعی
	subsidiary U	فرعی
	branch lines U	خط فرعی
	branch line U	خط فرعی
	tributary U	فرعی
	accessory U	فرعی
	secondary U	فرعی
	tributaries U	فرعی
	inferiors U	فرعی
	inferior U	فرعی
	incidents U	فرعی
	incident U	فرعی
	subaltern U	فرعی
	subalterns U	فرعی
	by U	فرعی
	subsidiaries U	فرعی
	teleran system U	نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
	retort tar U	قطران فرعی
	accessory U	دعوای فرعی
	radicle U	فرعی نازک
	quadrantal points U	جهات فرعی
	side show U	موضوع فرعی
	pseudocarp U	میوه فرعی
	probative U	حقایق فرعی
	rootlet U	ریشه فرعی
	accessory U	لوازم فرعی
	side show U	نمایش فرعی
	secondary stress U	خستگی فرعی
	secondary stairs U	پلکان فرعی
	secondary port U	بندر فرعی
	secondary markets U	بازارهای فرعی
	second fiddle U	شخص فرعی
	side dish U	غذاهای فرعی
	side effects U	اثرات فرعی
	side line occupations U	مشاغل فرعی
	subsidiary occupations U	مشاغل فرعی
	subsidiary company U	شرکت فرعی
	municipal road U	راه فرعی
	minor league U	لیگ فرعی
	diverticulum U	جاده فرعی
	derived units U	احاد فرعی
	derived units U	واحدهای فرعی
	secondary unit U	واحد فرعی
	derived unit U	واحد فرعی
	daughter chain U	زنجیر فرعی
	cotype U	نوعی فرعی
	coproduct U	محصول فرعی
	consequent pole U	قطب فرعی
	colonnette U	ستون فرعی
	byroad U	جاده فرعی
	byname U	اسم فرعی
	by work U	کار فرعی
	dixings U	ارایشهای فرعی
	dog leg U	شاخه فرعی
	minor elements U	عناصر فرعی
	minor constituent U	عنصر فرعی
	minor arts U	هنرهای فرعی
	link road U	راه فرعی
	lay shaft U	میله فرعی
	intercardinal points U	جهات فرعی
	intercardinal headings U	جهات فرعی
	incidentals U	اقلام فرعی
	incidental effect U	اثر فرعی
	overtone U	صدای فرعی
	overtones U	صدای فرعی
	floor jack U	اهرم فرعی
	extension telephone U	تلفن فرعی
	by way U	راه فرعی
	extension U	شماره فرعی
	subculture U	کشت فرعی
	subcultures U	فرهنگ فرعی
	subcultures U	کشت فرعی
	extension U	تلفن فرعی
	DIVERSION U	راه فرعی
	extensions U	تلفن فرعی
	extraneous U	تصادفی فرعی
	walk-on U	بازیگر فرعی
	subordinate clauses U	جملهوارهی فرعی
	subordinate clause U	جملهوارهی فرعی
	subcontract U	قرارداد فرعی
	byways U	راه فرعی
	subculture U	فرهنگ فرعی
	subordinating U	فرعی پایین تر
	subordinate U	فرعی پایین تر
	lay-shaft U	میله فرعی
	jamb-shaft U	ستون فرعی
	annexe U	ساختمان فرعی
	subordinated U	فرعی پایین تر
	subordinates U	فرعی پایین تر
	byway U	راه فرعی
	subcontracted U	قرارداد فرعی
	underplot U	داستان فرعی
	subfamily U	خانواده فرعی
	subdirectory U	فهرست فرعی
	subclass U	شعبه فرعی
	subclass U	طبقه فرعی
	subcontracts U	قرارداد فرعی
	subagency U	نمایندگی فرعی
	sub station U	پست فرعی
	sub sector U	بخش فرعی
	sub network U	شبکه فرعی
	sub contractor U	پیمانکار فرعی
	stop street U	خیابان فرعی
	slave station U	ایستگاه فرعی
	sideway U	فرعی از پهلو
	subfamily U	تیره فرعی
	subgenus U	جنس فرعی
	token money U	پول فرعی
	tine U	شاخ فرعی
	sugroup U	دسته فرعی
	subcontracting U	قرارداد فرعی
	substrate U	شکل فرعی
	substation U	ایستگاه فرعی