English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 219 (24 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
port arms U فرمان پیش فنگ پیش فنگ کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
scramble U فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
scrambled U فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
scrambles U فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
scrambling U فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
control U کنترل کردن فرمان
controlling U کنترل کردن فرمان
controls U کنترل کردن فرمان
new U فرمان پاک کردن حافظه وتایپ یک برنامه جدید
new- U فرمان پاک کردن حافظه وتایپ یک برنامه جدید
newer U فرمان پاک کردن حافظه وتایپ یک برنامه جدید
newest U فرمان پاک کردن حافظه وتایپ یک برنامه جدید
zap U حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zapped U حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zapping U حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zaps U حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
dosmount command U فرمان پیاده کردن
rig the ship U فرمان ناو را برای بازدیداماده کنید اماده کردن ناوبرای بازدید
soft return U فرمان ترکیبی رد کردن خط ورفتن به خط بعدی
Other Matches
ctrl break U در DOS فرمان صفحه کلیدی که اخرین فرمان داده شده رالغو میکند
magna carta U فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
magna charta U فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
sound off U فرمان موزیک را شروع کنید فرمان مارش کوتاه
controlled stick steering U دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
stand fast U فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان بایست به جای خود
steering U فرمان ماشین سیستم فرمان یا هدایت
forward march U فرمان قدم رو فرمان پیش
guide on me U فرمان پشت سر من پیش مرا تعقیب کنید فرمان پشت سر من
close ranks U فرمان " صفها جمع " فرمان " فاصله جمع "
close interval U فرمان " فاصله جمع " فرمان " جمع به جلو "
computer controlled machine U دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
guide left U فرمان نفر راهنما به راست یابه چپ فرمان نفر هادی به راست یا چپ
cancel check firing U فرمان بازرسی اتش ملغی فرمان بازرسی اتش لغو
insubordinate U نا فرمان
controls U فرمان
precept U فرمان
rescript U فرمان
ship will adjust U فرمان
pipes U فرمان
mark time U فرمان در جا
institutes U فرمان
instituting U فرمان
instituted U فرمان
indocile U نا فرمان
ordinances U فرمان
ordinance U فرمان
institute U فرمان
handlebar U فرمان
drive U فرمان
MDs U فرمان D
control U فرمان
Rd U فرمان RD
decreeing U فرمان
decrees U فرمان
decreed U فرمان
decree U فرمان
ordinace U فرمان
edicts U فرمان
edict U فرمان
precepts U فرمان
chdir U فرمان CD
commandments U فرمان
commandment U فرمان
controlling U فرمان
MD U فرمان D
command U فرمان
handle bar U فرمان
mkdir U فرمان D
commanded U فرمان
hest U فرمان
bugle call U فرمان
by order of U فرمان
rudder bar U فرمان
commands U فرمان
if U فرمان IF
steering U فرمان
for U فرمان FOR
sanctioned U فرمان
commissions U فرمان
sanctioning U فرمان
assize U فرمان
commission U فرمان
at my command U به فرمان من
commissioning U فرمان
sanctions U فرمان
charter U فرمان
worded U فرمان
sanction U فرمان
chartered U فرمان
firman U فرمان
word U فرمان
chartering U فرمان
charters U فرمان
drives U فرمان
order arms U فرمان پافنگ
left hand drive U فرمان به سمت چپ
at call U اماده فرمان
xcopy U فرمان XCOPY
left-hand drive U فرمان به سمت چپ
channel command U فرمان کانال
ordain U فرمان دادن
paddle U دسته فرمان
buffers U فرمان BUFFERS
electronic control U فرمان الکترونیکی
operator command U فرمان متصدی
ordains U فرمان دادن
left oblique march U فرمان میل به چپ رو
remote control U فرمان از دور
type U فرمان TYPE
typed U فرمان TYPE
types U فرمان TYPE
ordaining U فرمان دادن
steering worm sector U تاج فرمان
controller U دستگاه فرمان
ordained U فرمان دادن
find U فرمان FIND
pause U فرمان writePAUSE
drum controller U غلطک فرمان
vol U فرمان VOL
verifying U فرمان VERIFY
transient command U فرمان ناپایدار
at or within call U اماده فرمان
attrib U فرمان اتریب
channel changer [rare for: remote control] U فرمان از دور
clicker [coll.] U فرمان از دور
remote control U فرمان از دور
remote control unit U فرمان از دور
teleguidance U فرمان از دور
zapper [coll.] U فرمان از دور
chkdsk U فرمان CHKDSK
verify U فرمان VERIFY
steering axle U میل فرمان
steering axle U میله فرمان
controllers U دستگاه فرمان
steering column tube U لوله فرمان
steering gear U دنده فرمان
more U فرمان ORE
preparatory command U فرمان حاضرباش
cease fire U فرمان اتش بس
steering swivel U مفصل فرمان
steering shaft U محور فرمان
preparatory command U فرمان خبر
mode U فرمان ODE
modes U فرمان ODE
at ease U فرمان ازاد
on the double U فرمان بدو رو
steering mechanism U مکانیزم فرمان
appends U فرمان APPEND
appending U فرمان APPEND
chcp U فرمان CHCP
appended U فرمان APPEND
append U فرمان APPEND
steering gear U جعبه فرمان
left flank march U فرمان سمت چپ رو
paused U فرمان writePAUSE
joysticks U دسته فرمان
filter command U فرمان FILTER
regeneration control U فرمان واکنشی
echo U فرمان ECHO
echoed U فرمان ECHO
prescriptions U صدور فرمان
echoes U فرمان ECHO
prescription U صدور فرمان
advance march U فرمان پیش
date U فرمان DATE
dates U فرمان DATE
god's ordinace U فرمان خدا
echoing U فرمان ECHO
pulpit U میز فرمان
pulpits U میز فرمان
attentions U فرمان خبردار
nerve centre U مرکز فرمان
tent striking U فرمان ضد استقرار
repeat range U فرمان برد از نو
external command U فرمان خارجی
external command U فرمان برونی
ren U فرمان REN
give way U فرمان پاروها با هم
joystick U دسته فرمان
ten commandments U ده فرمان موسی
ver U فرمان VER
nerve centres U مرکز فرمان
motor vehicle tax U فرمان اتومبیل
rite U فرمان اساسی
tatoo U فرمان خاموشی
paddles U دسته فرمان
sorts U فرمان SORT
rudder bar U فرمان هواپیما
streeing column U میل فرمان
word of command U فرمان نظامی
word of command U فرمان انتصاب
replacing U فرمان REPLACE
streeing column U ستون فرمان
restoring U فرمان RESTORE
restores U فرمان RESTORE
restored U فرمان RESTORE
paddled U دسته فرمان
restore U فرمان RESTORE
backup U فرمان BACKUP
pausing U فرمان writePAUSE
paddling U دسته فرمان
battalia U فرمان جنگ
subordination U فرمان برداری
attention U فرمان خبردار
fire order U فرمان اتش
automatic controller U دستگاه فرمان
tree U فرمان TREE
rise and shine U فرمان برپا
handle bar arm U دسته فرمان
handle escutcheon U روقفلی فرمان
radio control U فرمان رادیویی
replaces U فرمان REPLACE
replaced U فرمان REPLACE
sort U فرمان SORT
replace U فرمان REPLACE
sorted U فرمان SORT
pauses U فرمان writePAUSE
parade rest U فرمان ازاد
acted U فرمان قانون
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com