English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
cornucopia U فرفی شبیه بشاخ یا قیف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
head-on U شاخ بشاخ
head on U شاخ بشاخ
to collide head on U با هم شاخ بشاخ برخورد کردن
adverbial U فرفی
gyle tun U فرفی که درابجوسازی برای تخمیربکارمیرود)
to dash a vessel to pieces U فرفی را خرد یا ریز ریزکردن
gyle fat U فرفی که درابجوسازی برای تخمیربکارمیرود
dripping pan U فرفی که چکیده کباب دران میریزد
fire pot U فرفی که ازاتش یامواداتشگیرپرکرده پرت میکردند
to gauge a vessel U مظروف فرفی راپیمودن یااندازه گرفتن
eye cup U فرفی که چشم رادران نگاه داشته
drainer U خشک اندازنده فرفی که اب چیزهای دیگرراخشک میاندازد
gallonage U فرفیت چیزی بر حسب گالن تعداد گالنی که فرفی گنجایش دارد
gooseneck U هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
To lock horns with someone. To take issue with someone. U با کسی سر شاخ ( شاخ بشاخ ) شدن
pinnulate U شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulated U شبیه برگچه شبیه بالچه
nearest U شبیه
neared U شبیه
near- U شبیه
near U شبیه
simulant U شبیه
similar to that U شبیه به ان
similar U شبیه
simile U شبیه
similes U شبیه
nearer U شبیه
nearing U شبیه
wifelike U شبیه زن
womanlike U شبیه زن
personator U شبیه
imitations U شبیه
imitation U شبیه
pygidial U شبیه دم
medals U شبیه
medal U شبیه
make U شبیه
nears U شبیه
analogous U شبیه
like <adj.> U شبیه
alike <adj.> U شبیه
luteous U شبیه گل
similiar U شبیه
anthoid U شبیه به گل
feathery U شبیه به پر
papilionaceous U شبیه
similar <adj.> U شبیه
more like;most like U شبیه تر
quasi U شبیه
akin <adj.> U شبیه
makes U شبیه
related <adj.> U شبیه
platy U شبیه بشقاب
likening U شبیه کردن
likened U شبیه شدن
likens U شبیه شدن
likens U شبیه کردن
likened U شبیه کردن
equalling U همرتبه شبیه
liken U شبیه شدن
spathulate U شبیه مرهم کش
plexiform U شبیه شبکه
pisiform U شبیه نخود
likening U شبیه شدن
spatulate U شبیه مرهم کش
platinoid U شبیه پلاتین
liken U شبیه کردن
equals U همرتبه شبیه
soupy U شبیه ابگوشت
equalled U همرتبه شبیه
assimilating U شبیه ساختن
stubbly U شبیه کاهبن
assimilates U شبیه ساختن
styloid U شبیه نیزه
assimilated U شبیه ساختن
sulfurous U شبیه گوگرد
assimilate U شبیه ساختن
sulphurous U شبیه گوگرد
susurrous U شبیه نجوا
susurrus U شبیه نجوا
stomatic U شبیه دهان
farfetched U شبیه بعید
eugenoid U شبیه اوگانا
equaling U همرتبه شبیه
equaled U همرتبه شبیه
equal U همرتبه شبیه
piscine U شبیه ماهی
fiddleback U شبیه ویولون
spheroid U شبیه کره
encephaloid U شبیه مغز
splenoid U شبیه به طحال
epithelial U شبیه بشرهای
epithelioid U شبیه بشرهای
sylphlike U شبیه جن هوایی
rivaled U نظیر شبیه
oleaginous U شبیه روغن
sagittate U شبیه تیر
carinal U شبیه زورق
cervine U شبیه گوزن
psittaceous U شبیه طوطی
scotic U شبیه اسکاتلندیها
screwlike U شبیه اچار
chartaceous U شبیه کاغذ
sculpturesque U شبیه مجسمه
semblable U شباهت شبیه
popish U شبیه کاتولیک
shrubby U شبیه بوته
butyraceous U شبیه کره
rooty U شبیه ریشه
simulated U شبیه ساخته
alkaloid U شبیه قلیا
aliform U شبیه بال
reniform U شبیه کلیه
adrenergic U شبیه ادرنالین
rhizome U شبیه ریشه
nebulous U شبیه سحاب
argillaceous U شبیه خاک رس
assonant U شبیه در صدا
b U هرشکلی شبیه به B
stellar U شبیه ستاره
berrylike U شبیه توت
quasi easement U حق شبیه به حق ارتفاق
protean U شبیه Proteus
prismoidal U شبیه منشور
rivals U نظیر شبیه
rivalling U نظیر شبیه
rivalled U نظیر شبیه
rivaling U نظیر شبیه
rival U نظیر شبیه
crystalloid U شبیه بلور
polypose U شبیه بواسیرلحمی
dermoid U شبیه پوست
dermoidal U شبیه پوست
plumy U شبیه پر کرکی
snakelike U شبیه مار
snuffy U شبیه انفیه
polypous U شبیه بواسیرلحمی
computer simulation U شبیه سازی
sloughy U شبیه دله
likes U شبیه همچون
liked U شبیه همچون
like U شبیه همچون
airily U شبیه هوا
alike U شبیه یکسان
chochleate U شبیه صدف
simulant of U مانند شبیه
chylaceous U شبیه کیلوس
citied U شبیه شهر
astral U شبیه ستاره
bovine U شبیه گاو
claustral U شبیه حجره
plexiform U شبکهای شبیه رگ
fiddleback U شبیه کمانچه
steamiest U شبیه بخار
ophitic U شبیه مار
ophidian U شبیه مار
goosey U شبیه غاز
whippy U شبیه شلاق
goosy U شبیه غاز
woodsy U شبیه چنگل
grapy U شبیه انگور
asteroids U شبیه ستاره
asteroid U شبیه ستاره
nomological U شبیه قانون
pithy U شبیه مغز
ghostliness U شبیه به روح
wavelike U شبیه موج
waterish U هر چیزی شبیه اب
steamier U شبیه بخار
palating U شبیه کاخ
ovine U شبیه گوسفند
osteal U شبیه استخوان
simulators U شبیه ساز
adenoidal U شبیه غده
simulator U شبیه ساز
haematoid U شبیه بخون
haemoid U شبیه خون
ichthyoid U شبیه ماهی
keel shaped U شبیه ته کشتی
lupine U شبیه گرگ
lupin U شبیه گرگ
lacertilian U شبیه مارمولک
libriform U شبیه لیف
liker to god than man U شبیه تر بخداتاادم
lilied U شبیه سوسن
limaciform U شبیه نرم تن
molluscoid U شبیه نرم تن
spidery U شبیه عنکبوت
henny U شبیه بمرغ
images U شبیه سازی
image U شبیه سازی
catty U شبیه گربه
cattiest U شبیه گربه
cattier U شبیه گربه
likenesses U شکل شبیه
likeness U شکل شبیه
more like;most like U شبیه ترین
spidery U شبیه تارعنکبوت
limacine U شبیه نرم تن
simulations U شبیه سازی
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com