Perdic | فدر خودکار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 301 (14 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	autofeather U	فدر خودکار

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	card U	وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
	cards U	وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
	stream U	نوعی روش تیرانداز خودکار واجرای رگبار در تیراندازیها رگبار مخلوط
	streamed U	نوعی روش تیرانداز خودکار واجرای رگبار در تیراندازیها رگبار مخلوط
	streams U	نوعی روش تیرانداز خودکار واجرای رگبار در تیراندازیها رگبار مخلوط
	automata U	ماشینهای خودکار
	cut U	روشی که به صورت خودکار کاغذ را درون چاپگر قرار میدهد
	cuts U	روشی که به صورت خودکار کاغذ را درون چاپگر قرار میدهد
	sheet U	وسیلهای که به چاپگر وصل میشود تا امکان وارد شدن ورقههای کاغذ به صورت خودکار برقرار شود
	sheets U	وسیلهای که به چاپگر وصل میشود تا امکان وارد شدن ورقههای کاغذ به صورت خودکار برقرار شود
	advanced U	که به سیستم عامل اجازه میدهد سخت افزارهای مناسب را خودکار تشخیص دهد
	flexible U	استفاده از ماشین CNC , ربات یا سایر وسایل خودکار در تولید
	generate U	استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
	generated U	استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
	generates U	استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
	generating U	استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
	hand U	سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
	handing U	سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
	power U	نرم افزار کامپیوترهای luptop و برخی صفحههای جدیدتر PC و صفحههای نمایش که برای حفظ انرژی قط عاتی که استفاده نمیشوند را به طور خودکار خاموش می کنند
	power U	تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
	powered U	نرم افزار کامپیوترهای luptop و برخی صفحههای جدیدتر PC و صفحههای نمایش که برای حفظ انرژی قط عاتی که استفاده نمیشوند را به طور خودکار خاموش می کنند
	powered U	تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
	powering U	نرم افزار کامپیوترهای luptop و برخی صفحههای جدیدتر PC و صفحههای نمایش که برای حفظ انرژی قط عاتی که استفاده نمیشوند را به طور خودکار خاموش می کنند
	powering U	تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
	powers U	نرم افزار کامپیوترهای luptop و برخی صفحههای جدیدتر PC و صفحههای نمایش که برای حفظ انرژی قط عاتی که استفاده نمیشوند را به طور خودکار خاموش می کنند
	powers U	تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
	built-in U	تشخیص خطا و بررسی اعتبار به طور خودکار روی داده دریافت شده
	robotics U	علم دستگاههای خودکار قسمتی از هوش مصنوعی درارتباط با روبوت علم طراحی و استفاده از روبوت
	time U	ایجاد پشتیبان خودکار پس از یک مدت زمانی یا در یک زمان مشخص در هر روز
	timed U	ایجاد پشتیبان خودکار پس از یک مدت زمانی یا در یک زمان مشخص در هر روز
	times U	ایجاد پشتیبان خودکار پس از یک مدت زمانی یا در یک زمان مشخص در هر روز
	stack U	ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
	stacked U	ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
	stacks U	ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
	zone U	محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود
	zones U	محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود
	default U	مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
	defaulted U	مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
	defaulting U	مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
	defaults U	مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
	numerical U	ماشین خودکار که توسط کامپیوتر یا مدارهای کنترل شده
	jukebox U	جعبه گرامافون خودکار دارای سوراخی برای ریختن پول ودکمه مخصوص انتخاب صفحه
	jukeboxes U	جعبه گرامافون خودکار دارای سوراخی برای ریختن پول ودکمه مخصوص انتخاب صفحه
	automatically U	بطور خودکار
	automate U	بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
	automate U	خودکار کردن
	automated U	بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
	automated U	خودکار کردن
	automates U	بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
	automates U	خودکار کردن
	automating U	بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
	automating U	خودکار کردن
	automation U	دستگاه تنظیم خودکار
	automation U	خودکار شدن ماشین الات اتوماسیون
	automation U	بطور خودکار کارکردن
	automation U	خودکار کردن
	automation U	خودکار سازی
	automation U	اتوماسیون خودکار
	switching U	مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
	mechanically U	بطور خودکار
	telephone exchange U	مرکز تلفن خودکار
	telephone exchanges U	مرکز تلفن خودکار
	automaton U	ماشین خودکار
	automatons U	ماشین خودکار
	manually U	انجام شده با دست و نه خودکار
	dial U	امکانی درمودم که خودکار شماره گیری میکند.
	dialed U	امکانی درمودم که خودکار شماره گیری میکند.
	dialled U	امکانی درمودم که خودکار شماره گیری میکند.
	dials U	امکانی درمودم که خودکار شماره گیری میکند.
	systematic U	خودکار سیستماتیک
	print U	چاپ خودکار تعدادی متن مختلف در صف با سرعت طبیعی چاپگر وقتی کامپیوتر کار دیگری انجام میدهد
	printed U	چاپ خودکار تعدادی متن مختلف در صف با سرعت طبیعی چاپگر وقتی کامپیوتر کار دیگری انجام میدهد
	prints U	چاپ خودکار تعدادی متن مختلف در صف با سرعت طبیعی چاپگر وقتی کامپیوتر کار دیگری انجام میدهد
	auto U	پیوندیست بمعنی " خود" و " وابسته بخود" و " خودکار".
	auto U	سیستمی که در آن کاغذ چاپگر به طور خودکار به صفحه بعد می رود
	auto U	توانایی مودم برای پاسخ خودکار به تلفن پس از زنگ زدن
	auto U	توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
	auto U	متنی که خودکار اطراف یک تصویر یا از یک صفحه به صفحه دیگر می چرخد
	auto U	امکان بار کردن خودکار برنامه پس از روشن شدن کامپیوتر
	auto U	تابع تشخیص صحت خودکار پس از ضبط داده
	auto U	خودکار یا آنچه بدون نیاز به کابر کار کند
	autos U	پیوندیست بمعنی " خود" و " وابسته بخود" و " خودکار".
	autos U	سیستمی که در آن کاغذ چاپگر به طور خودکار به صفحه بعد می رود
	autos U	توانایی مودم برای پاسخ خودکار به تلفن پس از زنگ زدن
	autos U	توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
	autos U	متنی که خودکار اطراف یک تصویر یا از یک صفحه به صفحه دیگر می چرخد
	autos U	امکان بار کردن خودکار برنامه پس از روشن شدن کامپیوتر
	autos U	تابع تشخیص صحت خودکار پس از ضبط داده
	autos U	خودکار یا آنچه بدون نیاز به کابر کار کند
	script U	که به کاربر امکان انجام خودکار برنامه میدهد
	automatic pilot U	دستگاه خودکار هدایت کشتی وهواپیما
	automatic pilot U	وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
	automatic pilots U	دستگاه خودکار هدایت کشتی وهواپیما
	automatic pilots U	وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
	sidekick U	تقویم ملاقات وشماره گیر خودکار تلفن ارائه میدهد
	sidekicks U	تقویم ملاقات وشماره گیر خودکار تلفن ارائه میدهد
	hunting U	حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار
	automobile U	ماشین متحرک خودکار
	automobiles U	ماشین متحرک خودکار
	log U	مجموعهای از دستورات دستهای که به صورت خودکار اجرا می شوند وقتی که به شبکه وصل یا وارد می شوید
Other Matches

	synchroreceiver U	دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
	automatic error correction U	تصحیح خودکار اشتباه اصلاح خودکار خطا
	automatic programming U	روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
	automatic U	خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
	submachinegun U	مسلسل خودکار یانیمه خودکار
	automatics U	خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
	autoloader U	اسلحه خودکار یا نیمه خودکار
	automatic check U	کنترل خودکار بررسی خودکار
	goldie U	علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
	battery control central U	مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
	aided tracking U	سیستم ردیابی خودکار سیستم تعقیب خودکار هدفها
	automated teller machine U	ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
	link encryption U	خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
	gyro pilot U	سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
	automatic coding U	برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
	automatic toss U	روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
	automatic U	خودکار
	self-starter U	خودکار
	auyomated U	خودکار
	unattended U	خودکار
	mechnical U	خودکار
	preset U	خودکار
	self acting U	خودکار
	automatics U	خودکار
	self-starters U	خودکار
	automotive U	خودکار
	ballpens U	خودکار ها
	pen U	خودکار
	automatous U	خودکار
	ballpoints U	خودکار ها
	automatic pipet U	پی پت خودکار
	ball pens U	خودکار ها
	unmanned U	خودکار
	automaticity U	خودکار
	autonomic U	خودکار
	ballpoint pens U	خودکار ها
	cutout U	فیوز خودکار
	crane track U	جرثقیل خودکار
	coach screw U	پیچ خودکار
	automatic behavior U	رفتار خودکار
	automatic titrator U	تیترکننده خودکار
	ball point pen U	قلم خودکار
	auto starter U	استارت خودکار
	robots U	دستگاه خودکار
	robot U	دستگاه خودکار
	automatic tuning U	میزانساز خودکار
	automatic treatment U	تسویه خودکار
	automatic throttle U	ساسات خودکار
	automatic testing U	ازمایش خودکار
	automatics U	دستگاه خودکار
	automatize U	خودکار کردن
	automatic telephone system U	تلفن خودکار
	automatic computer U	کامپیوتر خودکار
	automatism U	بطور خودکار
	fully automatic U	کاملا" خودکار
	automatic steering device U	سکان خودکار
	automatization U	خودکار شدن
	full automatic U	تماما" خودکار
	automatic rifle U	توپ خودکار
	automatic weapon U	سلاح خودکار
	autogenous welding U	جوشکاری خودکار
	automatic control U	کنترل خودکار
	automatic controller U	مراقب خودکار
	automatic cutout U	قطع خودکار
	automatic door switch U	کلید خودکار در
	door switch U	کلید خودکار در
	automatic drop U	اتصال خودکار
	automatic fire U	اتش خودکار
	automatic fire U	تیراندازی خودکار
	automatic flasher U	چشمکزن خودکار
	automatic mechanism U	مکانیزم خودکار
	automatic focusing U	تمرکز خودکار
	autotrace U	اثر خودکار
	automatic interrupt U	قطع خودکار
	automatic machine U	دستگاه خودکار
	automatic interrupt U	وقفه خودکار
	automatic loader U	بارکن خودکار
	autotype U	چاپ خودکار
	automatic circuit breaker U	مدارشکن خودکار
	automatic rifle U	تفنگ خودکار
	automated office U	دفتر خودکار
	automatization U	خودکار کردن
	automatic aiming U	تعقیب خودکار
	automatic tracking U	تعقیب خودکار
	autotrack U	تعقیب خودکار
	auyomated U	خودکار شده
	automatic balance U	ترازوی خودکار
	automatic regulation U	تنظیم خودکار
	automatic record changer U	گرام خودکار
	automatic bass compensation U	بمرسان خودکار
	automatic buret U	بورت خودکار
	automatic carriage U	تعویض خودکار
	automatic check U	مقابله خودکار
	automatic check U	ازمایش خودکار
	automatic telephone U	تلفن خودکار
	autosave U	ضبط خودکار
	self loading U	پرشونده خودکار
	player piano U	پیانو خودکار
	semi automatic U	نیم خودکار
	self test U	ازمایش خودکار
	power steering U	فرمان خودکار
	sub-machine guns U	تیربار خودکار
	self destroying U	منفجرشونده خودکار
	repeating firearm U	اسلحه خودکار
	push botton U	وسایل خودکار
	semiautomatic U	نیمه خودکار
	sub-machine gun U	تیربار خودکار
	flashguns U	فلاش خودکار
	flashgun U	فلاش خودکار
	automatic U	دستگاه خودکار
	mechanical sawmill U	اره خودکار
	automatic coping lathe U	ماشین تراش خودکار
	automatic reel U	قرقره خودکار ماهیگیری
	automatic frequency control U	نافم خودکار بسامد
	automatic hyphenation U	خط تیره گذاری خودکار
	autostart routine U	روال اغازگر خودکار
	automatic font downloading U	استقرار خودکار فونت
	automatic weapon U	جنگ افزار خودکار
	automatic data processing U	پردازش خودکار داده ها
	autosyn U	هماهنگ کننده خودکار
	automatic exchange U	رد و بدل کننده خودکار
	automatic lathe U	ماشین تراش خودکار
	automatic grinder U	چرخ سمباده خودکار
	autorepeat key U	کلید تکرار خودکار
	automatic supply U	سیستم اماد خودکار
	automatic supply U	روش خودکار اماد
	automatic punching machine U	دستگاه منگنه خودکار
	automatic telephone system U	سیستم تلفن خودکار
	automatic timer U	زمان سنج خودکار
	automatic timing advance U	تنظیم کننده خودکار
	automatic tipper U	تخلیه کننده خودکار
	automatic welding machine U	دستگاه جوشکاری خودکار
	automatic typesetting U	حروف چینی خودکار
	automatic voice network U	شبکه صوتی خودکار
	automatic volume control U	نافم خودکار صدا
	automatic volume expansion U	گسترش خودکار صدا
	automatic stabilizer U	تثبیت کننده خودکار
	automatic spark advance U	میزان کردن خودکار
	automatic send/reciever U	ارسال و دریافت خودکار
	automatic message switching U	انتخاب خودکار پیام
	automatic milling machine U	دستگاه فرز خودکار
	automatic phase control U	نافم خودکار فاز
	ballpoint pen U	خودکار [نوشت افزار]
	biro [British] U	خودکار [نوشت افزار]
	ball pen U	خودکار [نوشت افزار]
	automatic recalculation U	محاسبه مجدد خودکار
	ballpen U	خودکار [نوشت افزار]
	automatic release U	قطع کننده خودکار
	ballpoint U	خودکار [نوشت افزار]
	automatic sawing machine U	دستگاه اره خودکار
	automatic screw machine U	دستگاه پیچ خودکار
	automatic water level recorder U	تراز اب نگار خودکار
	unattended U	به طور خودکار بی خلبان
	controlled stick steering U	دسته دنده خودکار
	chucking automatic U	مهار کردن خودکار
	central exchange U	مرکز تلفن خودکار
	built in stabilizers U	تثبیت کنندههای خودکار
	adp U	پردازش داده خودکار
	atm U	ماشین سخنگوی خودکار
	coupled mode U	روش کنترل خودکار
	isolation diode U	لامپ دو قطبی خودکار
	industrial robot U	دستگاه خودکار صنعتی
	automatics U	جنگ افزار خودکار
	pluviograph U	باران سنج خودکار
	manual telephone system U	تلفن غیر خودکار
	perpetual motion machine U	ماشین خودکار دائمی
	permanent oppropriation U	سیستم اماددایمی یا خودکار
	exchange office U	مرکز تلفن خودکار
	drop press U	پتک خودکار اهنگری
	telephone central office U	مرکز تلفن خودکار
	drop hammer U	پتک خودکار اهنگری
	direction finder U	جهت یاب خودکار
	design automation U	طراحی به طور خودکار
	pom-poms U	مسلسل خودکار دورزن
	four spindle automatic machine U	دستگاه خودکار با چهارهرزگرد
	axis of control U	محورکنترل خودکار هواپیما
	self acting U	خودکار عمل کننده
	switching central U	مرکز تلفن خودکار
	automatic boring machine U	دستگاه درل خودکار
	automatic drilling machine U	دستگاه درل خودکار
	automatic c bias U	ولت شبکه خودکار
	self bias U	ولت شبکه خودکار
	submachinegun U	تیربار نیم خودکار
	automatic U	جنگ افزار خودکار
	fully automatic machine U	دستگاه تماما"خودکار
	automatic gain control U	نافم خودکار فزونسازی
	semi automatic telephone system U	تلفن نیم خودکار
	governing mode U	روش کنترل خودکار
	automatic annunciator U	زنگ احضار خودکار
	autoloading U	باری نیم خودکار
	self focus U	تنظیم تمرکز خودکار
	autographic U	مربوط به ثبات خودکار
	automatic coing U	برنامه نویسی خودکار
	pom-pom U	مسلسل خودکار دورزن
	ground controled approach U	دستگاه تقرب خودکار
	blowback U	عقب نشینی خودکار
	garand rifle U	نوعی تفنگ نیمه خودکار
	junction selector U	مرکز تلفن خودکار سلکتوری
	eyelesi U	دستگاه کنترل خودکار هواپیما
	ground controled approach U	دستگاه فرود خودکار هواپیما