English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sinker U غوطه ور کننده مین شناورکننده مین
sinkers U غوطه ور کننده مین شناورکننده مین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
lohmannizing U غوطه ور ساختن فلز درنمکهای ملقمه کننده و سپس روکش کردن انها توسط دو یاچند الیاژ پوشاننده محافظ
plunged U غوطه
dip U غوطه
ducker U غوطه زن
soaks U غوطه
adrift <adj.> U غوطه ور
floating U غوطه ور
plunge U غوطه
dips U غوطه
plunges U غوطه
soak U غوطه
dip U غوطه دادن
dips U غوطه دادن
immersion U غوطه وری
suspended load U مواد غوطه ور
soaks U غوطه وری
plunges U غوطه ور شدن
plunges U غوطه خوردن
soaks U غوطه دادن
plunged U غوطه ور شدن
plunged U غوطه خوردن
soak U غوطه وری
dive U غوطه خوردن
dunk U غوطه دادن
dunking U غوطه دادن
float into position U غوطه ور شدن
dunks U غوطه دادن
dunked U غوطه دادن
skirter U غوطه زدن
immersion heater U اب گرم کن غوطه ور
immersion heater U گرمکن غوطه ور
immersion heaters U اب گرم کن غوطه ور
immersion heaters U گرمکن غوطه ور
dived U غوطه خوردن
plunge U غوطه ور شدن
immerse U غوطه دادن
submergible U غوطه ور کردنی
immergence U غوطه ورسازی
immersing U غوطه دادن
buoyant mine U مین غوطه ور
immersed U غوطه دادن
immerge U غوطه دادن
submers U غوطه ورساختن
immersion vibrator U لرزاننده غوطه ور
immerses U غوطه دادن
immersion thermometer U دماسنج غوطه ور
submergence U غوطه وری
overwhelms U غوطه ورساختن
overwhelmed U غوطه ورساختن
plunge U غوطه خوردن
soak U غوطه دادن
submerse U غوطه دادن
submerging U غوطه ورساختن
submerges U غوطه ورساختن
submerged U غوطه ورساختن
submerge U غوطه ورساختن
immersion U غوطه ور شدن
overwhelm U غوطه ورساختن
submersible U قابل غوطه وری
wallowing U در گل و لای غوطه خوردن
souse U دراب غوطه ورشدن
dap U غوطه دادن شستشودادن
submersible U غوطه ور شناور زیرابی
plunger U شناور کاربوراتور غوطه ور
overwhelmed with reflection U غوطه وردر فکر
duck U اردک ماده غوطه
abysses U غوطه ورساختن مغاک
wallowed U در گل و لای غوطه خوردن
submerged arc welding U جوش قوسی غوطه ور
wallows U در گل و لای غوطه خوردن
abyss U غوطه ورساختن مغاک
bouquet mine U مین سطلی غوطه ور
wallow U در گل و لای غوطه خوردن
abysm U غوطه ورساختن مغاک
snagline mine U مین باشاخک غوطه ور
ducked U اردک ماده غوطه
duckings U اردک ماده غوطه
ducks U اردک ماده غوطه
dipneedle circuit U مدارمغناطیسی مین غوطه ور
plungers U شناور کاربوراتور غوطه ور
recollects U در بحر تفکر غوطه ورشدن
recollecting U در بحر تفکر غوطه ورشدن
recollect U در بحر تفکر غوطه ورشدن
To wallow in vice . U درمنجلاب فساد غوطه ور بودن
to overload someone [with something] U کسی را [با چیزی] غوطه ورساختن
recollected U در بحر تفکر غوطه ورشدن
engulfs U غرق کردن در غوطه ورساختن
engulfing U غرق کردن در غوطه ورساختن
engulfed U غرق کردن در غوطه ورساختن
engulf U غرق کردن در غوطه ورساختن
immersing U غوطه ور کردن شناور نمودن
pensiveness U تفکر غوطه وری دراندیشه
dip U تعمید دادن غوطه ور شدن
demerse U زیراب کردن غوطه دادن
dips U تعمید دادن غوطه ور شدن
immersed U غوطه ور کردن شناور نمودن
immerse U غوطه ور کردن شناور نمودن
immerses U غوطه ور کردن شناور نمودن
to go a mucker on or over U در کاری یا چیزی غوطه ورشدن
to bathe in blood U درخون غوطه خوردن یا اغشتن
ducker U غوطه خور مرغابی گیر
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
pickling U غوطه ور ساختن در محلول رقیق اسید
dips U فروبردن و دراوردن از مایع غوطه ور شدن
dip U فروبردن و دراوردن از مایع غوطه ور شدن
vapor degreasing U غوطه ور ساختن قطعات دربخار حلالات داغ
plunges U غوطه ورساختن شیب تند پیدا کردن
plunged U غوطه ورساختن شیب تند پیدا کردن
immersed density U وزن مخصوص جسم در حال غوطه وری
plunge U غوطه ورساختن شیب تند پیدا کردن
ducking stool U کرسی ای که زنان بدکاررابدان بسته ودراب پرت کرده غوطه میدادند
wet stowage U نوعی روش بارگیر مهمات درخودروها با غوطه ور کردن انها در مایعات ضد شعله
reserve buoyancy U جرم اضافی برای غوطه ورساختن کامل شناورها یابدنه هواپیمای دریایی
cyaniding U سخت گردانی سطح قطعات فولادی با غوطه ورسازی انهادر حمام نمکهای سیانید
parkerizing U عملیاتی که در ان فلز درمحلولی از اسید فسفریک ودی اکسید منگنز داغ شده وسپس در روغن غوطه ورمیگردد تا از خوردگی فلزجلوگیری گردد
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
flotation U قابلیت شناوری یک خودرو قابلیت غوطه وری در اب
kites U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
swimming capability U قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
continous immersion test U ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
kite U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
floats U غوطه ور شدن پر شدن تا انتهی سر ریز شدن کالای اضافه برفرفیت انبار
floated U غوطه ور شدن پر شدن تا انتهی سر ریز شدن کالای اضافه برفرفیت انبار
float U غوطه ور شدن پر شدن تا انتهی سر ریز شدن کالای اضافه برفرفیت انبار
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
dip U اندازه گیر زاویه انحنا عمق غوطه وری مین عمق شناوری ازاد مین نیم افراشتن پرچم
dips U اندازه گیر زاویه انحنا عمق غوطه وری مین عمق شناوری ازاد مین نیم افراشتن پرچم
plunges U غوطه ور شدن شناور شدن
plunge U غوطه ور شدن شناور شدن
plunged U غوطه ور شدن شناور شدن
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com