English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
borrow U عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر
borrowed U عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر
borrows U عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
arithmetic U مربوط به توابع ریاضی از قبیل جمع و تفریق و تقسیم و ضرب
arithmetic U محاسباتی که روی اعداد انجام می شوند از قبیل جمع و تفریق و ضرب و تقسیم
algebra U استفاده از حروف در برخی عملیات محاسباتی مشخص برای جانشین کردن اعداد ناشناخته یا یک محدودهای از اعداد ممکن
inferior figures U حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند.
utility U برنامه مفید که همراه با توابعی از قبیل جستجوی فایل , کپی کردن , دایرکتوری فایل , مرتب کردن و رفع اشکال و توابع ریاضی مختلف میباشد
internal U عملیات ریاضی ALU
precedence U ترتیب اجرای عملیات ریاضی
operator U ترتیب اجرای عملیات ریاضی
operators U ترتیب اجرای عملیات ریاضی
resulted U پاسخ یا خروجی عملیات ریاضی یا منط قی
result U پاسخ یا خروجی عملیات ریاضی یا منط قی
floating U عملیات ریاضی روی اعداد اعشاری
resulting U پاسخ یا خروجی عملیات ریاضی یا منط قی
notation U عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند
notations U عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند
multiplication U عملیات ریاضی که یک عدد را یک واحد به خودش اضافه میکند
OCP U پردازندهای که عملیات ریاضی و منط قی را طبق کد برنامه انجام میدهد
precedence U قوانین محاسباتی برای بیان نحوه محاسبه عملیات ریاضی
renumber U خصوصیت برخی زبانهای کامپیوتری که به برنامه نویس امکان اختصاص دادن مقدار جدید به همه یا برخی از شماره خط های برنامه میدهد
processor U پردازندهای که عملیات ریاضی و منط قی را کد گشایی و اجرا میکند طبق کد برنامه
logic U ترمیم ریاضی عملیات منط قی مثل AND و OR و... و تبدیل آنها به مدارهای مختلف
order U پردازندهای که عملیات ریاضی و منط قی را کدگشایی کند و انجام میدهد مط ابق کد برنامه
coprocessor U پردازندهای که نتایج عملیات ریاضی را سریع تر از بخش ALU از CPU انجام میدهد
processor U کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه داده برای عملیات ریاضی خیلی سریع
postfix U عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند به طوری که عملگر پس از عملوند می آید
notation U عملیات ریاضی به صورت منط قی که عملگر قبل از عملوند می آید و دیگر نیاز به کروشه نیست
notations U عملیات ریاضی به صورت منط قی که عملگر قبل از عملوند می آید و دیگر نیاز به کروشه نیست
prefix notation U عملیات ریاضی به صورت منط ق به طوری که عملگر پیش از عملوندها فاهر میشود و نیازی به کروشه نیست
sentinel U 1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد
sentinels U 1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد
reverse U عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد
reversing U عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد
reversed U عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد
reverses U عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد
super- U کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
suffix notation U عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
technologies U اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
technology U اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
general U ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند
generals U ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند
functional U رسم امور داخلی و فرآیندهای ماشین یا نرم افزار
images U دو جدول تصویر که وسایل و فرآیندهای ورودی و خروجی را کنترل میکند
image [دو جدول تصویر که وسایل و فرآیندهای ورودی و خروجی را کنترل میکند.]
gpr U ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط ق مختلف پردازش کند
modes U عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
mode U عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
types U قبیل
such as U از قبیل
type U قبیل
typed U قبیل
such U این قبیل
suchlike U این قبیل
men of that stamp U این قبیل مردان
farmgate type operations U رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
buffered computer U کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
microchip U مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
microchips U مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
fully U از قبیل هر قطعه نوری یا نهانی
studding U مصالح ساختمانی از قبیل تیروغیره
he is not of that type U ازان قبیل اشخاص نیست
subtraction U تفریق
subrtraction U تفریق
separation U تفریق
separations U تفریق
subraction U تفریق
anticrop operations U عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
counter air U عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
counter air operations U عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
deduce U تفریق کردن
deduction U کاهش تفریق
subtracter U تفریق کننده
subtracted U تفریق کردن
subtracting U تفریق کردن
deducing U تفریق کردن
subtracts U تفریق کردن
deduced U تفریق کردن
deduces U تفریق کردن
subtract U تفریق کردن
subduct U ربودن تفریق کردن
administrator U شخصی که مراقب شبکه است و وفایفی از قبیل نصب
dilly U وسائط نقلیه مختلف از قبیل ارابه و کامیون و غیره
administrators U شخصی که مراقب شبکه است و وفایفی از قبیل نصب
subtracting U تفریق شدن منها کردن
subtracted U تفریق شدن منها کردن
minus signs U برای تفریق یا مقدار منفی
minus sign U برای تفریق یا مقدار منفی
subtract U تفریق شدن منها کردن
minus U برای تفریق یا مقدار منفی
subtractive U کاهنده دارای علامت تفریق
subtracts U تفریق شدن منها کردن
contraband of war U قاچاق اسلحه ومهمات جنگی و متفرعات ان از قبیل بنزین و لاستیک
adder U وسیلهای که میتواند جمع و تفریق کند
adders U وسیلهای که میتواند جمع و تفریق کند
statements U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statement U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
negative U عددی که تعداد تفریق از صفر را نشان میدهد
negatives U عددی که تعداد تفریق از صفر را نشان میدهد
subtrahend U در عمل تفریق , عددی که از عدد دیگر کم شود
propagates U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagating U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagated U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagate U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation U عملیات کنترل زمین عملیات
endorsee U کسی که برات یا هر سنددیگری از قبیل چک و سفته در وجه او فهر نویسی و به او تسلیم میشود
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
flags U نشانه وقوع عدد نقلی ناشی از تفریق یا جمع
flag U نشانه وقوع عدد نقلی ناشی از تفریق یا جمع
Xerox PARC U مرکز توسعه aerox که یک محدوده وسیع از محصولات از قبیل mouse و GVT ساخته است
physical record U همه اطلاعات از قبیل داده کنترل برای رکورد ذخیره شده در سیستم کامپیوتری
lessin size U کوچکتر
much less U کوچکتر
minor U کوچکتر
lesser U کوچکتر
neath or neath U کوچکتر از
housekeeping U عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
Schedule+ U برنامه نرم افزاری که حاوی اصول مدیریت اطلاعات شخصی از قبیل تقویم روزانه است
certain U برخی
cretain U برخی
some U برخی
several U برخی از
the lesser bear U خرس کوچکتر
in miniature U بمقیاس کوچکتر
take in <idiom> U کوچکتر کردن
less U اصغر کوچکتر
undersized U کوچکتر از معمول
air sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air-sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
scundine quid U از برخی جهات
undersized U کوچکتر ازاندازه معمولی
This is smaller than that. U این کوچکتر از آن است.
beneath U روی خاک کوچکتر
cradle-snatcher U ایجادرابطهجنسیبا فرد کوچکتر
complementing U 1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
complemented U 1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
complement U 1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
complements U 1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
Media Player U برنامه ویندوز که به کاربر امکان نصب سخت افزار چندرسانهای از قبیل صدا و تصویر متحرک و فایلهای ویدیو
critical raynold's number U عددی رینولدی که در ان تغییرات قابل توجهی از قبیل تبدیل جریان اشفته یا کاهش ناگهانی پسا صورت میگیرد
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
attribute U در برخی سیستم عامل ها
On certain considerations . U طبق برخی ملاحظات
source U خصوصیت برخی bridge ها که
attributing U در برخی سیستم عامل ها
attributes U در برخی سیستم عامل ها
compartmentalizes U به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
compartmentalized U به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
compartmentalize U به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
compartmentalising U به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
compartmentalises U به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
compartmentalised U به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
wildcat U فشنگ با گلوله کوچکتر ازپوکه
wildcats U فشنگ با گلوله کوچکتر ازپوکه
microcopy U رونوشت خیلی کوچکتر از اصل
priories U دیر یا خانقاه کوچکتر ازصومعه
priory U دیر یا خانقاه کوچکتر ازصومعه
subsystem U بخش کوچکتر سیستم بزرگ
compartmentalizing U به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
m U مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
glue sniffing U بو کردن برخی از انواع چسب
O.K. U در برخی سیستم ها به کار می رود
ARQ U قابل استفاده در برخی مودم ها
army operations center U مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
meteorograph U دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
processor U پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
Some friends who shall be nameless. U برخی از دوستان که اسمشان رانمی برم
podesta U رئیس شهرداری در برخی شهرهای ایتالیا
landgravine U لقب برخی از شاهزادگان المانی است
compress U فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
bar pattern U ترام با خطوط مورب با زاویه کوچکتر از 54 درجه
compresses U فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
compressing U فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
quickset U بوتههای پرچینی از قبیل خفچه و غیره پرچین خفچه
american national standards institute U سازمانی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری از قبیل استانداردهای شبکه و زبانهای سطح بالا را مشخص میکند
Brit U نوزاد شاه ماهی و برخی ماهیهای دیگر
ghosts U نشانگر دوم که در برخی برنامه ها استفاده میشود
ghost U نشانگر دوم که در برخی برنامه ها استفاده میشود
Brits U نوزاد شاه ماهی و برخی ماهیهای دیگر
herd book U نژادنامه برخی جانوران همچون گاو وخوک
threads U برنامهای که از بخشها و قسمتهای کوچکتر تشکیل شده است
clips U انتخاب ناحیهای از تصویر که کوچکتر از حالت اصلی است
perspectives U ی که از دید کاربر دورتر هستند کوچکتر به نظر می آیند
clippings U انتخاب ناحیهای از تصویر که کوچکتر از حالت اصلی است
clipped U انتخاب ناحیهای از تصویر که کوچکتر از حالت اصلی است
break bulk point U نقطه تقسیم اماد کشتی به داخل قایقهای کوچکتر
perspective U ی که از دید کاربر دورتر هستند کوچکتر به نظر می آیند
thread U برنامهای که از بخشها و قسمتهای کوچکتر تشکیل شده است
clip U انتخاب ناحیهای از تصویر که کوچکتر از حالت اصلی است
G-strings U پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
histories U خصوصیت برخی برنامه ها که کارهایی که کاربر انجام داده
history U خصوصیت برخی برنامه ها که کارهایی که کاربر انجام داده
semicolon U که انتهای خط برنامه یا عبارت را در برخی زبان ها نشان میدهد.
print U فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص
page of presence U لقب هایی که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
prints U فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص
ergotism U مرض قارچی برخی گیاهان دراثرسگاله مباحثه منطقی
printed U فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص
G-string U پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
time resolution U جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
mathematical notation U نشانه گذاری ریاضی [ریاضی]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com