English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
two way simultaneous operation U عملکرد همزمان دو طرفه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
two way alternate operation U عملکرد متناوب دو طرفه عملکرد جانشین دوگانه
one way only operation U عملکرد فقط یک طرفه
duplex operation U کارکرد یا عملکرد دوبل مکالمه تلفنی دو طرفه
concurrent operation U عملکرد همزمان
spool U Operations SimultaneousPeripheral Line On عملکرد دستگاه جانبی همزمان به صورت درون خطی
spools U Operations SimultaneousPeripheral Line On عملکرد دستگاه جانبی همزمان به صورت درون خطی
race condition U حالت نامعینی که به هنگام عملکرد همزمان ددستورالعملهای دو کامپیوتربوجود می اید و امکان شناخت این مسئله که کدام یک از انها ابتدا تمام خواهند شدوجود ندارد
processor U به صورت همزمان همزمان کار کند
multitasking U عملکرد چند وفیفهای عملکرد چند تکلیفی
three sided U سه طرفه
one sided U یک طرفه
duplex U دو طرفه
half duplex U یک طرفه
unilaterally U یک طرفه
unilateral U یک طرفه
triparite U سه طرفه
ancipitous U دو طرفه
ancipital U دو طرفه
bidirectional U دو طرفه
ventricose U یک طرفه
bilateral U دو طرفه
tripartite U سه طرفه
reciprocal U دو طرفه
mutual U دو طرفه
duplexes U دو طرفه
sideway U یک طرفه
ex parte U یک طرفه
one way U یک طرفه
full duplex U دو طرفه
one-way U یک طرفه
one-sided U یک طرفه
turn over U عملکرد
operation U عملکرد
performances U عملکرد
performance U عملکرد
process U عملکرد
revenue operation U عملکرد
worked U عملکرد
work U عملکرد
processes U عملکرد
throughput U عملکرد
method of operation U عملکرد
double throw switch U کلید دو طرفه
single acting cylinder U سیلندر یک طرفه
double envelopment U مانوراحاطهای دو طرفه
simplex U مدار یک طرفه
double flow route U مسیر دو طرفه
double sided disk U دیسک دو طرفه
dual lane U راه دو طرفه
dual carriage way U شاهراه دو طرفه
duplex channel U کانال دو طرفه
overrunning clutch U کلاچ یک طرفه
freeing port U شکاف یک طرفه
flap valve U شیر یک طرفه
single throw switch U کلید یک طرفه
single lane U شاهراه یک طرفه
single flow U راه یک طرفه
single envelopment U احاطه یک طرفه
flap gate U دریچه یک طرفه
double envelopment U احاطه دو طرفه
two chromatography U کروماتوگرافی دو طرفه
check valve U لیژ یک طرفه
two way list U لیست دو طرفه
two way road U راه دو طرفه
check valve U سوپاپ یک طرفه
check valve U شیر یک طرفه
box pleats U چین دو طرفه
unidirectional bus U مسیر یک طرفه
simultaneous U ارسال دو طرفه
bidirectional printer U چاپگر دو طرفه
mutualization U دو طرفه سازی
blind circuit U مدار یک طرفه
one way only operation U عملکردتنها یک طرفه
all position welding U جوشکاری دو طرفه
one sidely U بطور یک طرفه
traffic circles U دایرهی یک طرفه
traffic circle U دایرهی یک طرفه
bilateral trade U بازرگانی دو طرفه
attended operation U عملکرد با مراقب
binary operation U عملکرد دودوئی
monadic operation U عملکرد یگانه
furnace operation U عملکرد کوره
monadic operation U عملکرد تکین
operating panel U تابلوی عملکرد
indirect operation U عملکرد غیرمستقیم
loss marking operation U عملکرد زیانبار
parallel operation U عملکرد موازی
performance appraisal U عملکرد سنجی
dyadic operation U عملکرد دوتایی
reatrain U عملکرد توام
continous operation U عملکرد پایدار
machine operating U عملکرد ماشین
operation analysis U تحلیل عملکرد
computer operation U عملکرد کامپیوتری
maximum performance U عملکرد حداکثر
operating lever U اهرم عملکرد
feature of performance U ویژگی عملکرد
telephone operation U عملکرد تلفن
returned U عملکرد کارکرد
logical operation U عملکرد منطقی
returning U عملکرد کارکرد
return U عملکرد کارکرد
returns U عملکرد کارکرد
transformer operation U عملکرد یا طرزکارترانسفورماتور
feature U ویژگی عملکرد
unattended operation U عملکرد بی مراقب
in the twinkling of an eye U بیک طرفه العین
double suction pump U تلمبه با مکش دو طرفه
double floppy U دیسک لرزان دو طرفه
treble hook U قلاب ماهیگیری سه طرفه
It's one-way street. آن خیابان یک طرفه است.
double hook U قلاب ماهیگیری دو طرفه
Italian roof U بام چهار طرفه
dual sided disk drives U گردانندههای دیسک دو طرفه
duplex telephony U مکالمه تلفنی دو طرفه
performance rating U درجه بندی عملکرد
operation U وابسته به عمل عملکرد
operating speed U سرعت عملکرد کار
on line operation U عملکرد درون خطی
multisequencing U عملکرد چند ترتیبی
off line operation U عملکرد برون خطی
multitasking U عملکرد چند تکلیفی
binary arithmetic operation U عملکرد ریاضی دودویی
multiprogramming U عملکرد چند برنامهای
uniprogramming system U سیستم عملکرد تک برنامهای
electrically operated chuck U سه نظام با عملکرد الکتریکی
even-handed treatment U رفتار [عملکرد] عادلانه
fixed point operation U عملکرد با ممیز ثابت
rating U نحوه عملکرد مجاز
ratings U نحوه عملکرد مجاز
input output operation U عملکرد ورودی- خروجی
illegal operation U عملکرد غیر قانونی
double action U عمل دوبله یادو طرفه
two sided disk status U اعلام نصب یک دیسک دو طرفه
social audit U ارزیابی عملکرد اجتماعی موسسه
multiprogramming system U سیستم عملکرد چند برنامهای
blind circuit U مداری که ارسال پیام در ان یک طرفه انجام میشود
single line U مدار یک خطه مخابراتی درخواست مستقیم یا یک طرفه
chunking along U عملکرد یک برنامه طویل الاجراو قابل اطمینان
compatible U زیردستگاهی که در رابطه باکل دستگاه عملکرد مناسبی دارد
turnaround time U مدت زمانی تنظیم جهت جریان داده در سیستم یک طرفه
numeric keypad U یک وسیله ورودی که مجموعهای از کلیدهای رقم دهدهی وکلیدهایی با عملکرد مخصوص را استفاده میکند
control unit U قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
cruise control U کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
system follow up U ارزیابی و بررسی مستمرسیستم جدید نصب شده به منظور مشاهده میزان عملکرد ان طبق طرح
isochronous U همزمان
isochrone U همزمان
proportional U همزمان
parallelled U همزمان
coincidentally U همزمان
paralleling U همزمان
parallel U همزمان
synchronous U همزمان
simultaneous U همزمان
paralleled U همزمان
parallelling U همزمان
contemporary U همزمان
parallels U همزمان
synchronizer U همزمان گر
synchronic U همزمان
concurrent U همزمان
contemporaries U همزمان
simultaneously U همزمان
wild card U روشی که به یک سیستم عامل امکان میدهد تا روی چندین فایل با نامهای مرتبط عملکرد مفیدی داشته باشد
synchronic U همگاه همزمان
synchronization U همزمان سازی
synchronised U همزمان کردن
synchronized sweep U روبش همزمان
simultaneity U همزمانی همزمان
concurrent reinforcement U تقویت همزمان
synchronous machine U ماشین همزمان
synchrinized U همزمان بودن
concentred exchange U تبادل همزمان
concentred reaction U واکنش همزمان
coincide U همزمان بودن
concurrent U تقریباگ همزمان
coincides U همزمان بودن
coincided U همزمان بودن
concurrent U همرو همزمان
concurrently U اجرای همزمان
coinciding U همزمان بودن
concurrent variation U تغییر همزمان
concurrent validity U اعتبار همزمان
concurrent training U اموزش همزمان
simultaneous processing U پردازش همزمان
syncheronous communications U مخابره همزمان
concurrent processing U پردازش همزمان
concurrent execution U اجرای همزمان
concentred elimination U حذف همزمان
synchronising U همزمان کردن
synchroscope U همزمان نما
synchronous device U دستگاه همزمان
synchronous vibrator U لرزه گر همزمان
synchronous transmission U مخابره همزمان
synchronous generator U مولد همزمان
synchronous transmission U انتقال همزمان
synchronous impedance U ناگذرایی همزمان
synchronous telegraphy U تلگراف همزمان
synchronous admittance U گذرایی همزمان
synchronous speed U سرعت همزمان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com