Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
lifesaver
U
عضودسته نجات غریق وامثال ان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lifebuoy
U
کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
lifebuoys
U
کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
resuscitation
U
نجات غریق
lifeguard
U
نجات غریق
lifesaving
U
نجات غریق
lifeguards
U
نجات غریق
lifesaving
U
وسیله نجات غریق
life vest
U
لباس نجات غریق
life buoy
U
حلقه نجات غریق
life belt
U
لاستیک نجات غریق
life belt
U
کمربند نجات غریق
lifeguards
U
مامور نجات غریق
lifeguard
U
مامور نجات غریق
lifeguard
U
نجات غریق محافظ شخصی
lifeguards
U
نجات غریق محافظ شخصی
life raft
قایق چوبی
[برای نجات غریق]
life preserver
U
وسیله نجارت غریق وغیره اسباب نجات
life preservers
U
وسیله نجارت غریق وغیره اسباب نجات
air sea rescue
U
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air-sea rescue
U
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
such like
U
وامثال ان
stamper
U
چکش وامثال ان
stations
U
توقفگاه نظامیان وامثال ان
stationed
U
توقفگاه نظامیان وامثال ان
station
U
توقفگاه نظامیان وامثال ان
flinders
U
خرده شیشه وامثال ان
polt
U
جوجه ماکیان وامثال ان
staplers
U
فروشنده پشم وپنبه وامثال ان
stringing
U
نخ کشیدن برگهای توتون وامثال ان
smoker
U
دوددهنده میوه وگوشت وامثال ان
ribbons
U
نوار ضبط صوت وامثال ان
ribbon
U
نوار ضبط صوت وامثال ان
smokers
U
دوددهنده میوه وگوشت وامثال ان
solid angle
U
زاویه سه بعدی مخروط وامثال ان
stapler
U
فروشنده پشم وپنبه وامثال ان
scarf
U
حمایل ابریشمی وامثال ان شال گردن
scarfs
U
حمایل ابریشمی وامثال ان شال گردن
pilot burner
U
چراغ کوچک اجاق گاز وامثال ان
coat of arms
U
نشان یا علامت دولت یاخانواده وامثال ان
coats of arms
U
نشان یا علامت دولت یاخانواده وامثال ان
posts
U
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
smoking room
U
اتاق مخصوص دود دادن ماهی وامثال ان
post
U
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post-
U
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
posted
U
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
oxygen tents
U
چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
oxygen tent
U
چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
proliferous
U
بارور شونده بوسیله پیازیا جوانه زنی وامثال ان
slopping
U
هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
slopping
U
غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
slopped
U
غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
slopped
U
هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
shook
U
: مجموع تختههای لازم برای ساختن بشکه وچلیک وامثال ان
slop
U
غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
slop
U
هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
macedoine
U
مخلوطی ازسبزیجات پخته که در سالاد یاروی لرزانک وامثال ان بکارمیرود
scopolamine
U
ی که با تزریق این ماده وامثال ان گرفته شده باشدقابل ارائه به دادگاه نیست
guarding
U
حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
guard
U
حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
guards
U
حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
esquire
U
عنوان روی نامه وامثال ان برای مردهاعنوانی که یکدرجه پایین تراز>شوالیه < بوده
slotting
U
شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
scrim
U
پارچه استری مبل وغیره کرباس نازکی که بعنوان بتونه قاب چوبی وامثال ان بکارمیبرند
shell shock
U
اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
shell-shock
U
اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
slots
U
شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
slot
U
شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
steeve
U
خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
honks
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
liberation
U
نجات
salvation
U
نجات
life jacket
U
کت نجات
escape line
U
خط نجات
rescue
U
نجات
rescued
U
نجات
rescues
U
نجات
rescuing
U
نجات
life vest
U
کت نجات
liveries
U
نجات
safety
U
نجات
livery
U
نجات
millboard
U
مقوای جلد کتاب وامثال ان مقوای کلفت
safety boat
U
قایق نجات
deep submergence
U
زیردریایی نجات
rescue operation
U
عملیات نجات
life buoy
U
بویه نجات
life buoy
U
حلقه نجات
refugee relief
U
نجات پناهندگان
life belt
U
کمربند نجات
life boat
U
کرجی نجات
salvable
U
نجات یافتنی
salvageable
U
قابل نجات
parachutes
U
چتر نجات
parachuting
U
چتر نجات
breeches buoy
U
بویه نجات
crash boat
U
قایق نجات
survival pack
U
بسته نجات
survival suit
U
لباس نجات
life float
U
قایق نجات
savior
U
نجات دهنده
plane guard
U
ناوگارد نجات
parachut
U
چتر نجات
lifeguard submarine
U
زیردریایی نجات
redeliver
U
از نو نجات دادن
life raft
U
قایق نجات
liferaft
U
شناوه نجات
life vest
جلیقه نجات
plane guard
U
ناو نجات
life boad
U
قایق نجات
lifebelts
U
کمربند نجات
life jacket
U
جلیقه نجات
life line
U
طناب نجات
life line
U
بند نجات
life net
U
تور نجات
rescue basket
U
زنبیل نجات
lifebelt
U
کمربند نجات
survives
U
نجات دادن
saviours
U
نجات دهنده
lifeboats
U
قایق نجات
lifeboat
U
قایق نجات
stole
U
جلیقه نجات
fire escapes
U
نردبان نجات
safety belt
U
کمربند نجات
saviour
U
نجات دهنده
surviving
U
نجات دادن
survived
U
نجات دادن
survive
U
نجات دادن
delivers
U
نجات دادن
deliver
U
نجات دادن
survivors
U
نجات یافتگان
recover
U
نجات دادن
recovering
U
نجات دادن
recovers
U
نجات دادن
safety belts
U
کمربند نجات
salvation
U
سبب نجات
saved
U
نجات دروازه
saves
U
نجات دروازه
fire escape
U
نردبان نجات
parachute
U
چتر نجات
save
U
نجات دروازه
parachuted
U
چتر نجات
pararaft
U
وسایل نجات چتربازی
salvaging
U
از خطرنابودی نجات دادن
liferaft
U
قایق نجات لاستیکی
lifesaver
U
نجات دهنده زندگانی
rescue chamber
U
اطاقک نجات زیردریایی
lifesaving
U
نجات دهنده زندگی
salvages
U
از خطرنابودی نجات دادن
mae west
U
جلیقه نجات فشاری
rescue and assistance
U
عملیات نجات و مددکاری
salvage
U
از خطرنابودی نجات دادن
soteriology
U
مبحث نجات رستگاری
paradrop
U
بارریزی باچتر نجات
search and rescue
U
عملیات تجسس و نجات
salvaged
U
از خطرنابودی نجات دادن
survivors
U
نجات یافتگان از مرگ
lifeguards
U
گارد نجات دریایی
lifeguard
U
گارد نجات دریایی
fire and rescue
U
نجات و اطفای حریق
helicopter rescue strop
U
کمربند نجات هلیکوپتر
helicopter rescue net
U
تور نجات هلیکوپتر
pararescue team
U
تیم تجسس و نجات
salvage money
U
جایزه نجات کشتی یا محموله
salvaged
U
اموال نجات یافته از خطر
saved
U
نجات دادن پس انداز کردن
fire and rescue
U
عملیات نجات و اطفای حریق
salvage
U
اموال نجات یافته از خطر
helicopter double rescue harness
U
کمربند نجات دو نفره هلیکوپتر
save one's neck/skin
<idiom>
U
نجات خوداز خطر ومشکل
saves
U
نجات دادن پس انداز کردن
redeemers
U
رهایی بخش نجات دهنده
salvaging
U
اموال نجات یافته از خطر
redeemer
U
رهایی بخش نجات دهنده
lifelines
U
طناب یارسن نجات غواص
unsaved
U
محفوظ نشده نجات نیافته
salvages
U
اموال نجات یافته از خطر
lifeline
U
طناب یارسن نجات غواص
save
U
نجات دادن پس انداز کردن
life line
U
طناب وصل به حلقه نجات
make a run for it
<idiom>
U
برای نجات جان فرار کردن
salvor
U
نجات دهنده کشتی یا کالاهای ان در دریا
survived
U
ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
ski patrolman
U
عضو گروه نجات در پیست اسکی
to rescue people from the water
U
مردم را
[از غرق شدن ]
در آب نجات دادن
to rescue somebody from drowning
U
کسی را از غرق شدن نجات دادن
escaped
U
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
survive
U
ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
andromeda
U
از دست غولی نجات یافت وزن او شد
life jacket
U
سینه بند نجات جلیقه ضد گلوله
survives
U
ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
escapes
U
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
escape
U
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
deep submergence
U
زیردریایی نجات کشتیهای غرق شده
escaping
U
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
surviving
U
ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
reclaim
U
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
jettison
U
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com