English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stabilizer muscule U عضله ثابت کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
flexor U عضله خم کننده
bender U عضله خم کننده
benders U عضله خم کننده
abductor U عضله دور کننده
sphincter U عضله تنگ کننده
abductors U عضله دور کننده
adductor U عضله نزدیک کننده
evertor U عضله برون گرداننده عضله راجعه
retentor U عضله نگاهدارنده عضله ماسکه
fixatives U ثابت کننده
fixative U ثابت کننده
mordant U ماده ثابت کننده
stabilizer U ثابت تثبیت کننده
direct video storage tube U ثابت کننده تصویر
stabilisers U ثابت تثبیت کننده
constant potential rectifier U یکسو کننده با ولت ثابت
doppler radar U رادار تعیین کننده اشیاء ثابت و متحرک
auto lean U مخلوط رقیق سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده اتوماتیک در کاربوراتور ثابت نگاهداشته میشود
auto rich U مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
static employment U کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
static test U ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
fixed capital U سپرده ثابت اموال ثابت یکان
standing orders U دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
standing order U دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
muscles U عضله
muscle U عضله
triceps U عضله سه سر
thews U عضله
extensor U عضله بازکننده
protractor U عضله ممدده
myalgia U درد عضله
flexor U عضله تاکننده
agonist muscle U عضله موافق
antagonist U عضله مخالف
antagonists U عضله مخالف
tic U پرش عضله
humeruses U استخوان عضله
humerus U استخوان عضله
biceps U عضله دوسر
humeri U استخوان عضله
ciliary muscle U عضله مژگانی
myography U عضله نگاری
trapezius U عضله ذوذنقه
protractors U عضله ممدده
myograph U عضله نگار
transverse U عضله مستعرضه
cramps U گرفتگی عضله
pronator U عضله مکبه
smooth muscule U عضله صاف
tensor U عضله ممدده
orbicular muscle U عضله باسطه
adducent muscle U عضله مقربه
sartorius U عضله خیاطه
splenius U عضله محرکه
stabilizer muscule U عضله نگاهدارنده
sweeny U فلج عضله
sweeney U فلج عضله
ejaculator U عضله انزال
cramp U گرفتگی عضله
tics U پرش عضله
lobes U بخشی از عضله یا مغز
calf machine U دستگاه پرورش عضله
lobe U بخشی از عضله یا مغز
myocardium U عضله قلب میان دل
tonicity U کشیدگی طبیعی عضله
psoas U عضله قطن پیسواس
archer's paralysis U گرفتگی عضله کمانگیر
tonus U خاصیت انقباض عضله
myosin U پروتئین اساسی عضله
supinator muscle U عضله برون گردان
complexus U عضله پهن گردن
crick U انقباض عضله پیداکردن
tonus U کشیدگی طبیعی عضله
supinator U عضله مدیره بخارج
pulled muscle U عضله کشیده شده
injured muscle U عضله اسیب دیده
relax U ازاد و شل شدن عضله ها
relaxes U ازاد و شل شدن عضله ها
relaxing U ازاد و شل شدن عضله ها
sample U مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sampled U مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
epicardium U قسمت خارجی عضله قلب
crimp U پیچش وانقباض عضله درخواب
crimped U پیچش وانقباض عضله درخواب
hamstring pull U کشیدگی عضله پشت ران
crimps U پیچش وانقباض عضله درخواب
external rectus U عضله مستقیم برون چشمی
masseter U ماهیچه مخصوص جویدن عضله مضغ
charley horse [American] [colloquial] U گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
isokinetic exercise U تقویت عضله ها به کمک وسایل مقاومتی
myoglobin U پروتئینی محتوی اهن قرمزدر عضله
charleyhorse [American] [colloquial] U گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
systremma [leg cramps] U گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
cramp in the calf U گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
cramp in the leg U گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
levator U عضله بالابر ماهیچهای که عضو را بالامیبرد
d. muscle U ماهیچه سه گوش شانه عضله دالی
tone U کشیدگی طبیعی عضله حال و هوا
tones U کشیدگی طبیعی عضله حال و هوا
iron boot U کفش اهنی تمرینی برای تقویت عضله پا
isotonic exercise U تقویت عضله ها به کمک وسایل مقاومتی محرک
fasciculus U دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
fascicule U دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
fascicle U دستهای از رشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
charly horse U کشیدگی یا گرفتگی عضله ران کشتی گیر
stapedial U وابسته به عضله واستخوان رکابی گوش میانی
standing U ثابت دستورالعمل ثابت
steadies U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
gluteus U یکی از سه عضله سرینی که برای حرکت دادن ران بکار میرود
fix U ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
fixes U ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
myocarditis U اماس ماهیچه قلب ورم عضله قلب
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
incommutable U ثابت
specific U ثابت
settled U ثابت
established U ثابت
resolute U ثابت
fixes U ثابت
specifics U ثابت
invariable U ثابت
truest U ثابت
pegged U ثابت
constants U ثابت
steadying U ثابت
true U ثابت
standstill U ثابت
truer U ثابت
fiducial U ثابت
steady U ثابت
fix U ثابت
firm U ثابت
firmer U ثابت
firmest U ثابت
firms U ثابت
steadies U ثابت
steadier U ثابت تر
steadiest U ثابت
disputeless U ثابت
hard and fast U ثابت
indelible U ثابت
unshaken U ثابت
equable U ثابت
stationary U ثابت
inalterable U ثابت
constant U ثابت
static U ثابت
permanent U ثابت
immovable U ثابت
fixed bridge U پل ثابت
fixed U ثابت
pats U ثابت
sustain U ثابت
steadied U ثابت
pat U ثابت
thetic U ثابت
loyal U ثابت
solids U ثابت
leger or ledger U ثابت
solid U ثابت
changeless U ثابت
fixing U ثابت
sustains U ثابت
patting U ثابت
sustained U ثابت
patted U ثابت
thetical U ثابت
unswerving <adj.> U ثابت
stable U ثابت
stables U ثابت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com