Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
northing
U
عرض شمالی انحراف به سوی شمال شمال شبکه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
northwardly
U
بطرف شمال شمالی
grid north
U
شمال شبکه
northwest
U
شمال غرب شمال غربی
north east
U
شمال شرق شمال شرقی
north north east
U
میان شمال و شمال خاور
north west
U
شمال غرب شمال غربی
northeast
U
شمال شرقی شمال شرق
north-east
U
شمال شرقی در شمال شرق
north-west
U
شمال غربی در شمال غرب
north by cast
U
میان شمال و شمال شرقی
upstate
U
وابسته به بخش شمالی ایالت شمال ایالت نیویورک
holarctic
U
وابسته به ناحیه قطب شمال منطقه قطب شمال
Aurora Polaris
U
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dancers
U
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
northern lights
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dance
U
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris
U
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
north
U
در شمال
northerly
U
شمال
north
U
شمال
north
<adj.>
U
شمال
northwest
U
شمال باختری
northerner
U
اهل شمال
arctic
U
قطب شمال
northerners
U
اهل شمال
arcturus
U
نگهبان شمال
north-eastern
U
از شمال خاوری
Libya
U
شمال افریقا
North Pole
U
قطب شمال
north-east
U
شمال شرق
compass rose
U
شمال نما
north east
U
در شمال خاور
NW
U
شمال غربی
epsilon bootis
U
رایت شمال
north
U
باد شمال
northerly
U
به سمت شمال
north east
U
شمال خاور
compass north
U
شمال مغناطیسی
north west
U
شمال باختر
north
U
روبه شمال
north-eastern
U
رو به شمال شرق
the north pole
U
قطب شمال
north wind
U
باد شمال
north-easterly
U
شمال شرقی
northwardly
U
سوی شمال
true north
U
شمال واقعی
north-westerly
U
در شمال باختر
north-westerly
U
شمال غربی
north-west
U
شمال غرب
north westerly
U
در شمال باختر
northern
U
ساکن شمال
north westerly
U
شمال غربی
northeastward
U
شمال شرقی
true north
U
شمال جغرافیایی
northeast
U
شمال خاوری
ina northerly direction
U
سوی شمال
true north
U
شمال حقیقی
north western
U
شمال غربی
north-western
U
شمال غربی
northeastern
U
شمال شرقی
northwestern
U
شمال غربی
north easterly
U
شمال شرقی
magnetic north
U
شمال مغناطیسی
northbound
U
عازم شمال
north easter
U
باد شمال خاور
norther
U
بیشتر بطرف شمال
celestial north pole
U
قطب شمال عالم
northwester
U
طوفان شمال غربی
northwestwards
U
بطرف شمال غربی
north wester
U
باد شمال باختر
northwards
U
بسوی شمال شمالا
northeaster
U
باد شمال خاوری
compass north
U
شمال قطب نما
northeaster
U
نسیم شمال شرقی
north light roof
U
بام شمال نور
northeastward
U
بطرف شمال شرقی
northwester
U
باد شمال غربی
upstater
U
اهل شمال استان
north-eastern
U
به سوی شمال شرق
smew
U
مرغابی شمال اروپاواسیا
magnetic north pole
U
قطب شمال مغناطیسی
Arctic Circle
U
مدار قطب شمال
northward
U
بسوی شمال شمالا
Nordic
U
وابسته به شمال اروپا
northeastern
U
مربوط به شمال شرقی
Flemish Mannerism
U
انقلاب شمال اروپا
ice foot
U
دیواره یخ درنواحی شمال
NW
U
مخفف شمال غرب
rubicon
U
رودی در شمال ایتالیا
northernmost
U
دورترین محل در شمال
ina northerly direction
U
بطرف شمال شمالا
uptown
U
واقع در محلات شمال شهر
low dutch
U
زبان شمال المان و هلندی
lemming
U
موش صحرایی قطب شمال
polar
U
وابسته به قطب شمال وجنوب
narwhal
U
نهنگ دریایی قطب شمال
steelhead
U
ماهی ازاد شمال امریکا
moorish
U
وابسته به اهالی شمال افریقا
barbary
U
کشوران اسلامی شمال افریقا
narwal
U
نهنگ دریایی قطب شمال
narwhale
U
نهنگ دریایی قطب شمال
piedmont
U
ناحیهای در شمال غربی ایتالیا
moored
U
اهل شمال افریقا مسلمان
euroclidon
U
بادطوفانی شمال شرقی درمدیترانه
moors
U
اهل شمال افریقا مسلمان
arctic
U
وابسته بقطب شمال سرد
lemmings
U
موش صحرایی قطب شمال
moor
U
اهل شمال افریقا مسلمان
grid convergence
U
تقارب نصف النهارات یا کجی شبکه انحراف شبکه
laplander
U
اهل در شمال اسکاندیناوی زبان لایلاندی
inkberry
U
درخت خاص شمال شرق امریکا
The aircrafts was flying in a northerly direction.
U
هواپیما در جهت شمال حرکت می کرد
north-eastern
U
وابسته به شمال شرق ایالات متحده
trouvere
U
شاعر رزمی شمال فرانسه در سده یازدهم
troy
U
شهر تروا در شمال غربی اسیای صغیر
white crappie
U
ماهی خوراکی نقره فام شمال امریکاcell
shaman
U
کشیش یاکاهن یاجادوگرمردم قدیم شمال اسیاواروپا
fox grape
U
انگور ترش نواحی شمال شرقی امریکا
declination
U
مقدار تفاوت بین شمال واقعی و مغناطیسی
bald eagles
U
نوعی عقاب که در شمال امریکا زندگی میکند
bald eagle
U
نوعی عقاب که در شمال امریکا زندگی میکند
compass error
U
جمع انحراف تغییرپذیری وخطای گردش شمالی
new england
U
نام شش ایالت در شمال خاوراتازونی در امتداداقیانوس اهالی انراگویند
gadwall
U
اردک قهوهای و سیه فام شمال اروپا و امریکا
English style
U
[نوعی سبک قرن بیستم در انگلستان و شمال آمریکا]
Nahavand
U
شهر نهاوند
[در شمال غربی ایران نزدیک همدان]
Expressionism
U
[جنبش هنرمندان شمال اروپا بخصوص در آلمان و هلند]
azimuth
U
نقطه شمال دایره قائمی که از مرکز جسم عبور میکند
Ditterling
U
[تزئینات خارق العاده شمال اروپا به سبک گروتسکو بی تناسب]
gyrocompass
U
نوعی قطب نما که همواره شمال حقیقی را نشان میدهد
true track
U
تصویر زاویه بین شمال واقعی و مسیر هواپیما روی زمین
wimp
U
آدم دست و پا چلفته
[شمال آلمان]
[خفت آور ]
[اصطلاحات نوجوانان]
jackrabbit
U
نژاد خرگوشهای بزرگ شمال امریکا که گوشهای دراز و اویخته دارند
blue laws
U
قوانین سخت و محدود کنندهی پیوریتانها که بر شمال ایالات متحده حاکم بود
lapland
U
ناحیه شمال سوئدونروژ وفنلاند وشوروی که محل سکونت اقوام لاپ میباشد
Hispano-Moresque
U
[سبک معماری ساختمان های شمال آفریقا در صده هشت تا پانزده میلادی]
blue law
U
قوانین سخت و محدود کنندهی پیوریتانها که بر شمال ایالات متحده حاکم بود
Indian summer
U
هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
Indian summers
U
هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
grid declination
U
انحراف شبکه
rhaeto romanic
U
زبان لاتین سوئیس شرقی وایتالیای شمال شرقی
arcturus
U
نگهبان شمال الفا- گاوران الفا- عوا ارکتوروس
baltic
U
دریای بالتیک در شمال اروپا وابسته به بالتیک
deviation
U
انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
deviations
U
انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
butterfly saddle rug
U
قالیچه نقش پروانه ای
[این نوع از قالیچه زین اسبی بیشتر در شمال هند و تبت رواج داشته و حالت ذوزنقه ای آن شبیه پروانه می باشد]
shorthorn
U
جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
inverting
U
معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند
invert
U
معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند
inverts
U
معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند
Tianjan
U
شهر تیانجان
[شهری در شمال چین که از مراکز اصلی تولید فرش در چین بشمار رفته. زمینه اکثر فرش ها آبی رنگ به همراه طرح های زرد و طلایی می باشد.]
Quchan
U
قوچان
[شمال خراسان که از اوایل قرن یازدهم هجری قمری به بافت فرش مشغول بوده و بافندگان آن کردهای مهاجر کردستان می باشند.بیشتر فرش ها تماما پشم بوده و گره ترکی دارند.]
drifts
U
انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drift
U
انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifting
U
انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifted
U
انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
convergence factor
U
ضریب تقارب نصف النهارات ضریب انحراف شبکه
grivation
U
زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف دستگاه
grid magnatic angle
U
زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف شبکه مغناطیسی
northern lights
U
سپیده شمالی فجر شمالی
northern dawn
U
سپیده شمالی فجر شمالی
beta librae
U
کفه شمالی زبانی شمالی
norther
U
شمالی باد سرد شمالی
aurora borealis
U
فجر شمالی سپیده شمالی
local area network
U
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
lan
U
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند تمام ایستگاههای کار شبکه محلی به سرور شبکه اصلی متصل هستند و کاربران به آن سرور وارد می شوند
internetwork
U
تعدادی شبکه متصل بهم با استفاده از bridge و roater که به کاربر یک شبکه امکان دستیابی به هر منبع در شبکه دیگر بدهد
bridges
U
وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridge
U
وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridged
U
وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
preccession
U
انحراف محور ژیروسکوپ انحراف ژیروسکوپی
yaw
U
انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
yawed
U
انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
northen america nebula
U
ابری امریکای شمالی سحابی امریکای شمالی
sequential
U
پروتکل ارسال شبکه ساخت شبکه سافت VOVELL برای اجرای ارسال و دریافت شبکه IPX
yawed
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
apparent wander
U
انحراف سمت ژیروسکوپی انحراف سمت ژیروسکوپ دراثر چرخش زمین
anti balance tab
U
بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
localtalk
U
استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
capturing
U
حذف یک Token از شبکه برای اینکه داده در شبکه ارسال شود
captures
U
حذف یک Token از شبکه برای اینکه داده در شبکه ارسال شود
capture
U
حذف یک Token از شبکه برای اینکه داده در شبکه ارسال شود
NDIS
U
بین نرم افزار درایور شبکه و کارتهای آداپتور شبکه
networking
U
1-سازمان شبکه . 2-اتصال دو یا چند شبکه در یک اتاق یا ساختمانهای مختلف
synchronous
U
. شبکه ارتباطی که در آن تمام عملیات شبکه با یک سیگنال زمان بندی کنترل میشود
dispersed intelligence
U
یک سیستم شبکه که در ان قدرت محاسباتی در کل شبکه کامپیوتری توزیع یا پخش شده است
wiring
U
جعبهای که سیم بندی شبکه یا بخشهای شبکه خاتمه می یابند و بهم وصل هستند
Xerox Network System
U
پروتکل شبکه ساخت aerox که پایهای برای پروتکلهای شبکه novell IPX است
ODI
U
واسط استاندارد معرفی شده توسط Novell برای کارت واسط شبکه که به کاربران امکان میدهد فقط یک درایور شبکه داشته باشند که با تمام کارتهای واسط شبکه کار میکند. استاندارد پیش از یک پروتکل را پشتیبانی میکند. مثل IPX و NetBEUI
speech scrambling
U
نفوذ در شبکه مکالماتی دخالت در شبکه صوتی و به هم زدن ان
faxing
U
کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
faxed
U
کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
faxes
U
کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
fax
U
کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
spanning tree
U
روش ایجاد توپولوژی شبکه که حلقهای ندارد و در صورت شکل یا خطای شبکه باعث افزونگی میشود
faults
U
یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
fault
U
یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
faulted
U
یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
commoners
U
پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com