Perdic | صدای هیچکس درنیامد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	no one raised his voice U	صدای هیچکس درنیامد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	It didnt work out. U	درست درنیامد
	no one U	هیچکس
	neer a man U	هیچکس
	never a man U	هیچکس
	never a one U	هیچکس
	no person U	هیچکس
	never so U	هیچکس
	no-one U	هیچکس
	none but low people go there U	هیچکس
	none other than U	هیچکس دیگر جز
	his hat cover his fanily U	هیچکس را ندارد
	no one man U	هیچکس به تنهایی
	Nobody has come yet . U	هیچکس هنوز نیامده
	no person other than yourself U	به غیر از شما هیچکس
	no one is here U	هیچکس اینجا نیست
	No-one is above the law. U	هیچکس برتر از قانون نیست.
	nix U	هیچکس رای مخالف دادن
	it is a thankless task U	هیچکس نخواهدگفت مرحمت سرکارزیاد
	honks U	صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
	honk U	صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
	honked U	صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
	honking U	صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
	acrophony U	صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
	voices U	وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
	voice U	وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
	pings U	صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
	voicing U	وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
	pinging U	صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
	synthesizer U	وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
	synthesisers U	وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
	ping U	صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
	pinged U	صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
	synthesizers U	وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
	no one man can do it U	هیچکس به تنهایی نمیتوانداین کار را بکند
	to be second to no one <idiom> U	هیچکس حریف او نمی شود [اصطلاح]
	Nobody was late except me . U	هیچکس غیر از من دیر نکرده بود
	to be second to none <idiom> U	هیچکس حریف او نمی شود [اصطلاح]
	But no one was ever talking about that! U	اما هیچکس در آن مورد حرفی نزد!
	contralto U	زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
	contraltos U	زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
	One cannot put back the clock. <proverb> U	هیچکس نمى تواند زمان را به عقب بر گرداند .
	No one needed to know save herself / outside herself [American E] . U	به غیر از او [زن] هیچکس نباید از آن چیز آگاه باشد.
	chortle U	صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
	chortled U	صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
	monophthong U	صدای ساده وتنها صدای بسیط
	chortles U	صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
	chortling U	صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
	phut U	تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
	You cannot make a silk purse out of a sows ear . <proverb> U	هیچکس نمى تواند از گوش ماده خو,ابریشم خالص بگیرد .
	I didn't tell anyone beforehand, as I didn't want to jinx it [anything] . U	من قبل از آن به هیچکس نگفتم چونکه نخواستم [هیچ چیزی] جادو بشود.
	skirl U	صدای زیر صدای نی انبان
	He scorns and sneers at everyone. He is contemptuous of everyone. U	هیچکس راداخل آدم نمی داند (حساب نمی کند )
	twangs U	صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
	twanged U	صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
	twang U	صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
	Susurrus U	صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
	twanging U	صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
	tu-whit tu-whoo U	صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
	tu whit tu whoo U	صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
	tinkling U	صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
	tinkles U	صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
	tinkled U	صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
	tinkle U	صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
	thumps U	صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
	thump U	صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
	thumped U	صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
	thumping U	صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
	hisses U	صدای خش خش
	pads U	صدای پا
	hiss U	صدای خش خش
	knock U	صدای تغ تغ
	hissed U	صدای خش خش
	rale U	صدای خس خس
	crepitation U	صدای خش خش
	hissing U	صدای خش خش
	knoit U	صدای در
	pad U	صدای پا
	tramp U	صدای پا
	tramped U	صدای پا
	there is a knock at the door U	صدای در
	whiz U	صدای غژ
	burble U	صدای قل قل
	fizzed U	صدای فش فش
	knocks U	صدای تغ تغ
	grave accent	صدای بم
	fizzes U	صدای فش فش
	fizzing U	صدای فش فش
	fizz U	صدای فش فش
	step U	صدای پا
	pings U	صدای غژ
	tramps U	صدای پا
	burbled U	صدای قل قل
	pinged U	صدای غژ
	burbles U	صدای قل قل
	stepping U	صدای پا
	pinging U	صدای غژ
	burbling U	صدای قل قل
	knocked U	صدای تغ تغ
	ping U	صدای غژ
	moos U	صدای گاو
	pealed U	صدای پیوسته
	peal U	صدای پیوسته
	splash U	صدای ترشح
	bumbles U	صدای زنبورکردن
	crackled U	صدای انفجار پی در پی
	crackles U	صدای انفجار پی در پی
	bumbled U	صدای زنبورکردن
	bumble U	صدای زنبورکردن
	dictating U	با صدای بلندخواندن
	croaks U	صدای کلاغ
	pealing U	صدای پیوسته
	peals U	صدای پیوسته
	rasping U	صدای سوهان
	blast U	صدای انفجار
	blasts U	صدای انفجار
	mooing U	صدای گاو
	mooing U	صدای گاوکردن
	mooed U	صدای گاو
	mooed U	صدای گاوکردن
	moo U	صدای گاو
	moo U	صدای گاوکردن
	rasp U	صدای سوهان
	rap U	صدای دق الباب
	moos U	صدای گاوکردن
	raps U	صدای دق الباب
	quack U	صدای اردک
	quacked U	صدای اردک
	quacking U	صدای اردک
	quacks U	صدای اردک
	purl U	صدای شرشر
	crackle U	صدای انفجار پی در پی
	purled U	صدای شرشر
	purling U	صدای شرشر
	purls U	صدای شرشر
	rasped U	صدای سوهان
	croaking U	صدای کلاغ
	scuffs U	صدای خراش
	laugh U	صدای خنده
	clings U	صدای جرنگ
	whoosh U	صدای صفیر
	whooshed U	صدای صفیر
	cling U	صدای جرنگ
	hoots U	صدای جغد
	whooshes U	صدای صفیر
	whooshing U	صدای صفیر
	hooting U	صدای جغد
	laughed U	صدای خنده
	screeching U	صدای گوشخراش
	scuffing U	صدای خراش
	scuffed U	صدای خراش
	scuff U	صدای خراش
	screech U	صدای بلند
	screeched U	صدای بلند
	screeched U	صدای گوشخراش
	screeches U	صدای بلند
	screeches U	صدای گوشخراش
	screeching U	صدای بلند
	hooted U	صدای جغد
	hoot U	صدای جغد
	rote U	صدای موج
	dictate U	با صدای بلندخواندن
	dictated U	با صدای بلندخواندن
	dictates U	با صدای بلندخواندن
	laughs U	صدای خنده
	whack U	صدای اصطکاک
	whacks U	صدای اصطکاک
	wham U	صدای تصادم
	croak U	صدای کلاغ
	hissing U	صدای هیس
	hisses U	صدای هیس
	screech U	صدای گوشخراش
	claps U	صدای ناگهانی
	clapping U	صدای ناگهانی
	clapped U	صدای ناگهانی
	clap U	صدای ناگهانی
	overtones U	صدای فرعی
	overtone U	صدای فرعی
	hiss U	صدای هیس
	hissed U	صدای هیس
	croaked U	صدای کلاغ
	rasps U	صدای سوهان
	phoneme U	صدای کوچک
	sternutation U	صدای عطسه
	stertor U	صدای خس خس سینه
	stridulation U	صدای گوشخراش
	swoosh U	صدای خش خش کردن
	tantara U	صدای شیپور
	the sound of a bugle U	صدای شیپور
	thunder clap U	صدای تندر
	thunderpeal U	صدای رعد
	ticktack U	صدای تپش دل
	tictac U	صدای تپش دل
	ting U	صدای زنگ
	vociferant U	با صدای بلند
	whir U	صدای وزوز
	sough U	صدای زمزمه یا اه
	smacker U	صدای ماچ
	plink U	صدای دق دق کردن
	rackle U	صدای درزدن
	racquet U	صدای غیرمتجانس