English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
rapper U صدای تق تق کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
row de dow U صدای گیج کننده غوغا
swisher U ایجاد کننده صدای فش فش
Other Matches
honks U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony U صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
synthesisers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voicing U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
ping U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voices U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voice U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizer U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pings U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinged U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinging U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
contralto U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contraltos U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
monophthong U صدای ساده وتنها صدای بسیط
chortling U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortle U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortled U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
phut U تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
chortles U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
skirl U صدای زیر صدای نی انبان
twang U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twangs U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
Susurrus U صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
twanging U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
tu whit tu whoo U صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu-whit tu-whoo U صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
thump U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumped U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkling U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thumps U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkles U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkled U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thumping U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkle U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
hanger U اویزان کننده معلق کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
tramped U صدای پا
fizzing U صدای فش فش
fizzes U صدای فش فش
fizzed U صدای فش فش
there is a knock at the door U صدای در
rale U صدای خس خس
tramps U صدای پا
fizz U صدای فش فش
stepping U صدای پا
burbling U صدای قل قل
burble U صدای قل قل
tramp U صدای پا
knocks U صدای تغ تغ
knocked U صدای تغ تغ
knock U صدای تغ تغ
hiss U صدای خش خش
burbled U صدای قل قل
hissed U صدای خش خش
hisses U صدای خش خش
hissing U صدای خش خش
burbles U صدای قل قل
crepitation U صدای خش خش
pad U صدای پا
pads U صدای پا
step U صدای پا
pinging U صدای غژ
ping U صدای غژ
knoit U صدای در
pinged U صدای غژ
whiz U صدای غژ
grave accent صدای بم
pings U صدای غژ
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
swished U صدای فش فش کردن
swishes U صدای فش فش کردن
loudly U با صدای بلند
buzzed U صدای بلند
swishing U صدای فش فش کردن
mew U صدای گربه
mewed U صدای گربه
mewing U صدای گربه
swish U صدای فش فش کردن
sopranos U صدای زیر
soprano U صدای زیر
screeck U صدای ناهنجار
boom U صدای غرش
boomed U صدای غرش
booming U صدای غرش
booms U صدای غرش
buzzing U صدای بلند
buzzes U صدای بلند
screak U صدای ناهنجار
sibilance U صدای سوت
chomp U صدای جویدن
chomped U صدای جویدن
allophone U صدای دورگه
moo U صدای گاوکردن
moo U صدای گاو
mooed U صدای گاوکردن
aduacent sound U صدای مجاور
oink U صدای خوک
mooed U صدای گاو
mooing U صدای گاوکردن
circumflex accent صدای خمیده
ting U صدای زنگ
rhinophonia U صدای خیشومی
clangs U صدای فلز
chomping U صدای جویدن
report U صدای شلیک
reported U صدای شلیک
reports U صدای شلیک
buzz U صدای بلند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com