Total search result: 201 (11 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
the trumpets blows U |
شیپورها صدا می کنند |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
to provoke somebody until a row breaks out <idiom> U |
کسی را اینقدر اذیت کنند که شروع کنند به دعوی و پرخاش |
 |
 |
noncompatibility U |
دو یا چند سخت افزار که نمیتوانند داده رد و بدل کنند یا از وسیله جانبی یکسان استفاده کنند |
 |
 |
multiprocessor U |
تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند |
 |
 |
multiprocessing system U |
سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند |
 |
 |
When brothers quarrel, only fools believe. <proverb> U |
برادران جنگ کنند ابلهان باور کنند. |
 |
 |
modes U |
حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند |
 |
 |
mode U |
حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند |
 |
 |
collision detection U |
پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند |
 |
 |
CSMA CD U |
پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود |
 |
 |
MMU U |
مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است |
 |
 |
companding U |
دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند |
 |
 |
he warned them to obey U |
اطاعت کنند |
 |
 |
he is well spoken of U |
از او تعریف می کنند |
 |
 |
PRI U |
پشتیبانی کنند |
 |
 |
they mingle their tears U |
با هم گریه می کنند |
 |
 |
i hear him complain U |
میشنوم که شکایت می کنند |
 |
 |
Murray code U |
- بیت استفاده می کنند |
 |
 |
compatible U |
با هم درست کار می کنند |
 |
 |
charnel house U |
مردگان راتوده می کنند |
 |
 |
had it trans ted U |
بدهید ترجمه کنند |
 |
 |
they dispute about nothing U |
درسرهیچ نزاع می کنند |
 |
 |
daisy chain U |
سومین را و... فراخوانی می کنند |
 |
 |
they make much noise U |
زیاد شلوق می کنند |
 |
 |
My feet hurt. U |
پاهایم درد می کنند. |
 |
 |
they make much noise U |
خیلی صدا می کنند |
 |
 |
watch pocket U |
جا ساعتی که به رختخواب اویزان کنند |
 |
 |
They act after their kind. |
جنس خود رفتار می کنند. |
 |
 |
they went to r. themselves U |
رفتند که نامه نویسی کنند |
 |
 |
screen coordinator U |
هماهنگ کنند پوشش دریایی |
 |
 |
the iron interest U |
کسانی که در اهن کار می کنند |
 |
 |
Those who agree,raise their hands. U |
موافقین دستهایشان رابلند کنند |
 |
 |
they are in full retreat U |
سخت عقب نشینی می کنند |
 |
 |
knife board U |
میزی که روی ان کاردهاراپاک می کنند |
 |
 |
fire support coordinator U |
هماهنگ کنند پشتیبانی اتش |
 |
 |
fillister U |
رندهای که با ان کنش کاودرست کنند |
 |
 |
collaret U |
یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست می کنند |
 |
 |
The story goes that … U |
آورده اند که (چنین روایت کنند )… |
 |
 |
combatable U |
قابل اینکه باان نبردیاضدیت کنند |
 |
 |
They fight like cat and dog . U |
باهم مثل سگ وگربه دعوا می کنند |
 |
 |
oast U |
کورهای که رازک را دران خشک می کنند |
 |
 |
She is the talk of the town . U |
همه راجع به او ( پشت او ) صحبت می کنند |
 |
 |
Providence watches over him. U |
از عالم غیب اورا حفا ظت می کنند |
 |
 |
nogging U |
اجری که بان فواصلی را پرمی کنند |
 |
 |
tightropes U |
طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند. |
 |
 |
mouses U |
که شما حرکت می دهید تنظیم می کنند |
 |
 |
who are your reference? U |
چه اشخاصی را دارید که شمارا معرفی کنند |
 |
 |
mouse U |
که شما حرکت می دهید تنظیم می کنند |
 |
 |
saw doctor U |
ماشینی که با ان دندانههای اره رادرست می کنند |
 |
 |
the police are on his track U |
مامورین شهربانی اورا دنبال می کنند |
 |
 |
company grade U |
پرسنلی که در رده گروهان کار می کنند |
 |
 |
mountain dew U |
ویسکی اسکاتلندی که بطورقاچاق در کوهستانهادرست می کنند |
 |
 |
ccd U |
که دستیابی ترتیبی یا تصادفی را ممکن می کنند |
 |
 |
oleomargarine U |
کره تقلیدی که از گوشت گاودرست می کنند |
 |
 |
combination U |
مجموعهای از اعداد که یک قفل را باز می کنند |
 |
 |
numerical U |
داده ذخیره شده کار می کنند |
 |
 |
tandem U |
وضعیتی که در آن دووسیله همزمان کار می کنند |
 |
 |
mealing table U |
صفحهای که باروت را روی ان نرم می کنند |
 |
 |
pontoons U |
کرجی ته پهن که ازروی ان عبور کنند |
 |
 |
pontoon U |
کرجی ته پهن که ازروی ان عبور کنند |
 |
 |
fleas i. doges and cats U |
کیک هاسگ و گربه را اذیت می کنند |
 |
 |
mud sill U |
پایه تبر پی استوانهای که در گل فرو می کنند |
 |
 |
tightrope U |
طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند. |
 |
 |
koumiss U |
قومیس نوشابهای که تاتارهاازشیرمادیان درست می کنند |
 |
 |
meat safe U |
قفسه گوشت که باتورسیمی درست می کنند |
 |
 |
human machine interface U |
حدی که در ان افراد با ماشین ها محاوره می کنند |
 |
 |
tandems U |
وضعیتی که در آن دووسیله همزمان کار می کنند |
 |
 |
musette U |
اهنگی که برای نی انبان درست می کنند |
 |
 |
Birds of a feather flock together . <proverb> U |
پرندگان مشابه با یکدیگر پرواز مى کنند . |
 |
 |
manil hemp U |
کنف مانیلایی که از ان طناب وبوریا درست می کنند |
 |
 |
live lining U |
ماهیگیری در رودخانه که نخ و قلاب با جریان اب حرکت می کنند |
 |
 |
pentarch U |
یکی از پنج تن مردمی که در جایی حکومت کنند |
 |
 |
rissole U |
کوفته گوشت یا ماهی که باخمیرنان سرخ کنند |
 |
 |
huck aback U |
حولهای پارچه نخ وکتان که گاهی گلداردرست می کنند |
 |
 |
priestcraft U |
دکانی که کشیش هاو ملاهادران بازی می کنند |
 |
 |
pulper U |
اسبابی که دانههای قهوه رابان مغز می کنند |
 |
 |
qualifying shares U |
سهامی که مدیران الزاما"باید خریداری کنند |
 |
 |
lachryma christi U |
باده سرخ و شیرینی که درجنوب درست می کنند |
 |
 |
corporal oath U |
سوگندی که بادست زدن بکتاب یاد کنند |
 |
 |
processes U |
که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند |
 |
 |
hydropath establishment U |
بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند |
 |
 |
hydrotherapeutic U |
بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند |
 |
 |
oatcake U |
کلوچه ور نیامده که ازارذجودوسردرست می کنند قرص جودوسر |
 |
 |
kago U |
تخت روان سبدی که از تیری اویزان کنند |
 |
 |
kirmess U |
جشن وعیدسالیانهای که ........وفریادهای شادی برپامی کنند |
 |
 |
rissoles U |
کوفته گوشت یا ماهی که باخمیرنان سرخ کنند |
 |
 |
generations U |
کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند |
 |
 |
generation U |
کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند |
 |
 |
mutton chop U |
دنده و نیمی از مهره که باهم سرخ کنند |
 |
 |
departmental LAN U |
چاپگرها و سایر منابع اشتراکی استفاده کنند |
 |
 |
process U |
که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند |
 |
 |
pond life |
جانوران بی مهره [که دراستخرها و حوض ها زیست می کنند.] |
 |
 |
functional U |
مشخصاتی که نتایجی که تولید یک برنامه را معرفی می کنند |
 |
 |
The squirrels are storing up nuts for the winter. U |
سنجاب ها فندقی برای زمستان ذخیره می کنند . |
 |
 |
carriage U |
کدهایی که حرکت کارتریج چاپگر را کنترل می کنند |
 |
 |
water bed U |
تشک لاستیکی که درون انرا پراز اب می کنند |
 |
 |
boat people U |
پناهندگانی که با قایق از کشور خود فرار کنند |
 |
 |
This car is assembled in Iran. U |
این اتوموبیل رادرایران سوار می کنند (مونتاژ ) |
 |
 |
The surely clean you out in this nightclub . U |
دراین کارباره آدم را لخت می کنند ( می چاپند ) |
 |
 |
times U |
سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند |
 |
 |
timed U |
سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند |
 |
 |
time U |
سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند |
 |
 |
These trees deprive the house of light . U |
این درختها منز ؟ را نور محروم می کنند |
 |
 |
In a quarrel they do not distribute sweetmeat. <proverb> U |
توى دعوا یلوا پخش نمى کنند. |
 |
 |
Can you get it repaired? U |
آیا ممکن است آن را بدهید تعمیر کنند؟ |
 |
 |
messages U |
اندازه و سرعت ارسال پیام را بیان می کنند |
 |
 |
carriages U |
کدهایی که حرکت کارتریج چاپگر را کنترل می کنند |
 |
 |
databases U |
که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند |
 |
 |
column U |
ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند |
 |
 |
database U |
که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند |
 |
 |
columns U |
ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند |
 |
 |
message U |
اندازه و سرعت ارسال پیام را بیان می کنند |
 |
 |
Refugees believe Germany is a land of milk and honey. U |
پناهندگان فکر می کنند در آلمان حلوا می دهند. |
 |
 |
initialled U |
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند |
 |
 |
backplane U |
مدار و اعضای مکانیکی که بردهای یک سیستم را متصل می کنند |
 |
 |
candle ends U |
باقی مانده هرچیزکه مردم لئیم جمع می کنند |
 |
 |
analogue U |
خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل می کنند |
 |
 |
analogue U |
خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند صوت را منتقل می کنند |
 |
 |
analogues U |
خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل می کنند |
 |
 |
analogues U |
خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند صوت را منتقل می کنند |
 |
 |
initialing U |
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند |
 |
 |
initials U |
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند |
 |
 |
initialling U |
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند |
 |
 |
jacamar U |
پرندگان منقار درازبرزیلی و مکزیکی که ازحشرات تغذیه می کنند |
 |
 |
pneumatic U |
بافشار گاز وسایلی که با فشارگاز یا هوا کار می کنند |
 |
 |
an out match U |
مسابقهای که بیرون از زمین بازی خانگی برپا کنند |
 |
 |
guild hall U |
عمارت شهرداری که اصناف یارسته هادران انجمن می کنند |
 |
 |
gates U |
قط عات الکترونیکی که یک تابع منط قی را پیاده سازی می کنند |
 |
 |
gate U |
قط عات الکترونیکی که یک تابع منط قی را پیاده سازی می کنند |
 |
 |
in house training U |
برنامهای برای اموزش افراددر سازمانی که در ان کارمی کنند |
 |
 |
accross the slope system U |
شبکهای زیرزمینی که در ان زهکش ها خط بزرگترین شیب را قطع می کنند |
 |
 |
They live abroad for the greater part of the year. U |
آنها بخش بیشتری از سال را در خارج زندگی می کنند. |
 |
 |
command sponsored dependent U |
بستگان نظامیانی که با خرج ارتش بخارج مسافرت می کنند |
 |
 |
Atari ST U |
و از پردازنده هایی استفاده می کنند که سازگار با IBM PC نیستند |
 |
 |
initialed U |
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند |
 |
 |
initial U |
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند |
 |
 |
protonotary apostoloc U |
یکی از 21 تن متران هایی که فرمان پاپ را ثبت می کنند |
 |
 |
resurection pie U |
کلوچهای که از ریزههای خوراک مانده از پیش درست کنند |
 |
 |
wysiwyg U |
You What Is See WhatYou کلمه پردازهایی که تصاویر صفحهای تولید می کنند |
 |
 |
He was engrossed in conversation . U |
فوتبالیستها دارند قبل از بازی خودرا گرم می کنند |
 |
 |
picalilli U |
ترشی هندی که باسبزی وادویه تند درست می کنند |
 |
 |
transceiver U |
گیرنده و فرستنده که می توانند سیگنال را ارسال و دریافت کنند |
 |
 |
Olympic Games U |
مسابقههای قهرمانی که یونانیهای باستان هرچهارسال یک باربرپامی کنند |
 |
 |
train headway U |
فاصله زمانی حرکت دو ترن که یک یکان را حمل می کنند |
 |
 |
mail application programming interface U |
که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند |
 |
 |
fritters U |
کلوچه قیمه دار یا میوه دارکه سرخ کنند |
 |
 |
fritter U |
کلوچه قیمه دار یا میوه دارکه سرخ کنند |
 |
 |
symmetry ink U |
مرکبی که اثران در روی کاغذتنهاوقتی نمودارمیشودکه ان کاغذراگرم کنند |
 |
 |
communication U |
پارامتر هایی که نحوه کنترل ارسال داده را بیان می کنند |
 |
 |
pos systems U |
فروشگاههای زنجیرهای وسوپرمارکتها که اخیرا " ازسیستمهای POS استفاده می کنند |
 |
 |
acronyms U |
حالت خلاصه چندین حرف که کلمهای خوانا را ایجاد می کنند |
 |
 |
acronym U |
حالت خلاصه چندین حرف که کلمهای خوانا را ایجاد می کنند |
 |
 |
operation U |
آزمایش هایی برای برنامه و آمادگی داده را بررسی می کنند |
 |
 |
concerted action U |
عمل مرسوم عملی که عدهای برای انجام ان توافق کنند |
 |
 |
ccitt U |
انجمن بین المللی که پروتکلهای ارتباطی و استانداردها را معرفی می کنند |
 |
 |
splash scale U |
طبلهای که انحراف ترکش گلوله را از هدف با ان اندازه گیری می کنند |
 |
 |
chalk troops U |
سری افراد یا یکانهایی که بایستی با یک سریال هوایی حرکت کنند |
 |
 |
functions U |
چاپ کدهایی که یک عمل را کنترل می کنند و نه صرفا نمایش یک حرف |
 |
 |
function U |
چاپ کدهایی که یک عمل را کنترل می کنند و نه صرفا نمایش یک حرف |
 |
 |
functioned U |
چاپ کدهایی که یک عمل را کنترل می کنند و نه صرفا نمایش یک حرف |
 |
 |
punched card U |
کارت کارمندی که در مقابل هرروز یا هر ساعت کار انراسوراخ کنند |
 |
 |
punchboard U |
کارت کارمندی که در مقابل هرروز یا هر ساعت کار انراسوراخ کنند |
 |
 |
time U |
زمانی که پیام ها باید پیش از پردازش یا ارسال صبر کنند |
 |
 |
to lose track [of] U |
فراموش کنند [یا دیگر ندانند] که شخصی [چیزی] کجا است |
 |
 |
lyuch law U |
مجازاتی که مردم بدون دادرسی و پیش خود معین می کنند |
 |
 |
fetched U |
رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند. |
 |
 |
fetches U |
رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند. |
 |
 |
timed U |
زمانی که پیام ها باید پیش از پردازش یا ارسال صبر کنند |
 |
 |
pacts U |
قاعده عمومی و مطلقی را برقرار وخود را ملزم به رعایت ان می کنند |
 |
 |
pact U |
قاعده عمومی و مطلقی را برقرار وخود را ملزم به رعایت ان می کنند |
 |
 |
times U |
زمانی که پیام ها باید پیش از پردازش یا ارسال صبر کنند |
 |
 |
indirect speech U |
گفته کسی که تغییرات دستوری دران داده نقل کنند |
 |
 |
In the nature of things, young people often rebel against their parents. U |
طبعا جوانان اغلب با پدر و مادر خود سرکشی می کنند. . |
 |
 |
tulip design U |
طرح گل لاله [گاه اطراف ترنج مرکزی را با آن تزئین می کنند.] |
 |
 |
fetch U |
رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند. |
 |
 |
Most home helps prefer to live out. U |
بسیاری از کارگران خانگی ترجیح می دهند بیرون از خانه زندگی کنند . |
 |
 |
snag boat U |
کشتی بخاری کوچک که با ان بستر رودخانه هارا ازموانع پاک می کنند |
 |
 |
obituarian U |
کسیکه در گذشتهای تازه راباشرح حال درگذشتگان درروزنامه اعلان می کنند |
 |
 |
theoric U |
وجوهی که در یونان باستان جمع میکردند ...رفتن به تماشاخانه هاکمک کنند |
 |
 |
They must hunger in frost, that will not work in heat. <proverb> U |
آنهایی که در تابستان کار نمى کنند بایستى در زمستان گرسنه بمانند. |
 |
 |
matelote U |
یکجور خوراک ماهی که باشراب و پیاز و چیزهای دیگر درست می کنند |
 |
 |
landline U |
خط وط ارتباطی که از کابل برای اتصال فیزیکی و الکتریکی دو وسیله استفاده می کنند |
 |
 |
comparator U |
وسیله منط قی که درستی خروجی آن درست است که ورودیها با هم فرق کنند |
 |
 |
bran pie U |
فرف بزرگ پراز سبوس که اسباب بازیهایی درمیان ان پنهان می کنند |
 |
 |
justifications U |
انتقال بیتهای داده یا حروف به راست یا چپ یا حاشیه مستقیم پیدا کنند |
 |
 |
cordons U |
یک عده پاسبان یانظامی که درفواصل معین محلی رااحاطه کنند خط قرنطینه |
 |
 |
cordon U |
یک عده پاسبان یانظامی که درفواصل معین محلی رااحاطه کنند خط قرنطینه |
 |
 |
justification U |
انتقال بیتهای داده یا حروف به راست یا چپ یا حاشیه مستقیم پیدا کنند |
 |
 |
circulars U |
موقعیت خطایی که وقتی رخ میدهد که دو تا ولی در دوخانه به یکدیگر مراجعه کنند |
 |
 |
circular U |
موقعیت خطایی که وقتی رخ میدهد که دو تا ولی در دوخانه به یکدیگر مراجعه کنند |
 |
 |
asynchronous U |
ارتباطی که از hadshaking برای یکسان کردن ارسال داده استفاده می کنند |
 |
 |
autoharp U |
سنتوری که در ان بعضی ازسیمها را خفه میکنند تاسیمهای ازاد صدا کنند |
 |
 |
push down stack U |
مجموعهای از مکانهای حافظه یا ثباتهای کامپیوترکه لیستی از نوع push-down را اجرا می کنند |
 |
 |
ps/ U |
محدوده کامپیوترهای IBM PC سازگارند ولی از باس MCA متفاوتی استفاده می کنند |
 |
 |
fish cake U |
نان شیرینی که از ماهی خورد کرده وپوره سیب زمینی درست کنند |
 |
 |
colour U |
برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند |
 |
 |
colours U |
برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند |
 |
 |
concentrating U |
ترکیب تعدادی خط یا دایره یا داده برای اینکه فضای کمتری اشغال کنند |
 |
 |
machine U |
یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند |
 |
 |
concentrates U |
ترکیب تعدادی خط یا دایره یا داده برای اینکه فضای کمتری اشغال کنند |
 |
 |
phototude U |
لوله الکترون دارای کاتد و اندکه بترتیب فوتون تابش وجذب می کنند |
 |